صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن اظهارات آیت‌اله خمینى در مدرسه فیضیه قم

تاریخ سند: 13 خرداد 1342


متن اظهارات آیت‌اله خمینى در مدرسه فیضیه قم


متن سند:

متن اظهارات آیت‌اله خمینى در مدرسه
فیضیه قم در روز13 /3 /42
(مصادف با عاشورا)

آقاى آیت‌اله خمینى بمبنر رفته اظهار داشت امروز عصر روز عاشوراى حسین است اطفال معصوم و شیر خوار حسین چه تقصیرى داشتند حالا هم اینها اگر مخالفتى با ما دارند اطفال صغیر چه گناهى دارند طلاب علوم دینى و علماء جز خیرخواهى مملکت چیزى نمیگویند که آنها را از بام انداختند.
آقاى شاه جناب شاه چرا با روحانیون تماس نمیگیرى و گوش بحرف اسرائیل میدهى بیچاره چرا عبرت از پدرت نمیگیرى ما جز خیر تو و مملکت را نمیخواهیم.
سازمان امنیت وعاظ را در سازمان برده و بآنها گفته شما حق ندارید راجع بشاه و اسرائیل و از دست رفتن دین صحبت کنید مگر ما بغیر از این سه چیز چیزى دیگرى هم داریم که بگوئیم دلیل اینکه موضوع اسرائیل و شاه را با هم تذکر میدهند مگر شاه یهودى است اینکه میگوید من مسلمانم انشاءاله مسلمان است اگر که بدستور علماء رفتار نکنى ملت نمیگذارند تو در این مملکت سلطنت کنى.
اینها که اطراف تو هستند با تو دشمن هستند و سازمان امنیت میخواهد کارى بکند که تو را از مملکت بیرون کنند اینها مطیع خوردن چهار روز آش و پلو هستند و بفکر سر بلندى مملکت نیستند این مطالب را بیک ترتیبى بشاه برسانید و خیال نمیکنم که او گوش ندهد. تو 43 سال از عمرت میگذرد تا کى بفکر هوى و هوس میروى قدریبنشین تعمق کن و بحال خودت و براى آبادى این مملکت بکوش.
خدا نکند روزى برسد که مردم قیام کنند. پشت میکرفون میروى و میگوئى ارتجاع سیاه درست شده آیا اینکه شما درست کردید سفید است و ما را مرتجع خطاب میکنى. اگر ما ارتجاعى هستیم یعنى دستهاى ما نجس است پس چرا دستهاى ما را میبوسند و خطاب بجمعیت اظهار داشت (مردم ما نجس هستیم؟) جمعیت شروع بگریه کردند.
انشاء اله که روى سخن شاه با ما نیست اگر روى سخنش با ما باشد تکلیفش یکسره و معلوم است. تساوى حقوق زن اقتباس از عبدالبهاء است که در تقویم سه سال قبل نوشته است مگر تو بهائى هستى تو که میگوئى من مسلمان هستم. من دیگر سرم درد گرفت و ناراحت شدم و دیگر نمیتوانم حرف بزنم و الا حرف زیاد دارم. روزى که بمدرسه فیضیه حمله شد با سوت یکنفر مرد شروع شد که اسم او را میدانم ولى فعلاً نمیگویم.


منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 2 صفحه 387


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.