تاریخ سند: 25 آذر 1352
بازجوئی از محمد چوپانزاده
متن سند:
س ـ با توجه به اینکه مشخصات شما احراز گردیده، شما در سال 51 قبل از عید
فطر عده ای از زندانیان را تحریک به اعتصاب نموده اید و در روز عید فطر شعار
داده و گفته اید این جشن ها را چرا می گیرید.
چرا از انقلاب شاه و مردم صحبت
می کنید و بعد شروع به شعار دادن بر علیه مصالح مملکت نموده اید و در مقابل
مأمورین مقاومت نموده و افسران و مأمورین زندان را تهدید نموده و از رفتن به
سالن جشن خودداری
نموده اید؟
ج ـ اهمیتی از نظر من ندارد، و من
زندانیان را تحریک نکردم و
مأموری که این صحبت ها را کرده
خیلی بی عاطفه بوده است در روز
جشن من به علت سردرد
نمی خواستم در جشن شرکت کنم
بهمین جهت مرا به سوی سروان
یکم کوثری بردند و او گفت باید
شرکت کنید من هم امتناع کردم و
ستوان یکم کوثری مرا هل و
صحبت های رکیکی کرد من هم به او
گفتم باید ادب و نزاکت را رعایت
کند و عصبانی شدم، و بهمین جهت
مرا به زندان انفرادی بردند.
و این
صورت جلسه را تنظیم کردند.
س ـ در بازجوئی که در حضور چند نفر دیگر بعمل آمد در مورد بلوای ذکر شده
در بالا شما گفته اید اصل قانون ایران چی است، که فرع آن چه باشد؟ و از دادن
بازجوئی خودداری نموده اید جریان امر را مشروحا بیان نمایید؟
ج ـ ستواندوم موسی وند به من گفت باید بازجوئی بدهید من گفتم به شما بازجوئی پس نمی دهم و
شما صلاحیّت بازجوئی کردن ندارید و صحبتی از قانون نکردم.
س ـ اظهارات خود را چگونه گواهی می کنید؟ ج ـ امضاء می کنم.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - چریکهای فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 464