صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

متن سند:

پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی با کمال استرحام به شرف عرض انور عالی می رساند جان نثاران خانواده طیب حاجی رضایی اجازه می خواهند چند دقیقه ای از اوقات گرانبهای ذات اقدس شاهانه را به حقیقتی جلب و خاطر خطیر ملوکانه را از روش غیر عادلانه ای آگاه سازند تا با توجه و رأفت شاهانه از انجام ستم و بیدادگری ناروایی جلوگیری گردد شاهنشاها همه ملت ایران به خوبی می دانند که نهاد پر مهر و دلسوز شاهنشاه که در بسیار از اوقات از گناهان بزرگ بدخواهان چشم پوشی فرمود و آنان را از مهر و بخشایندگی شاهانه بهره مند فرموده اند هیچ گاه تصویب نخواهند فرمود که بی گناهانی نابود و در نتیجه خاندانشان تباه و اطفال معصومشان در به در و بی سرپرست گردد به خصوص که در میان آنان خدمتگذارانی باشند که در شاهپرستی و فداکاری در راه تاج و تخت و استقلال میهن گرامی کم نظیر بوده و هیچ گاه کوچکترین لغزشی در صمیمیت آنان مشاهده نگردیده است.
یقینا خاطر مبارک ملوکانه مستحضر است که یکی از فدائیان شاهنشاه که به تصدیق دوست و دشمن همواره آماده جان فشانی بوده و هست و خواهد بود طیب حاجی رضایی است که معلوم نیست به چه علت اخیرا مورد غضب دستگاه انتظامی قرار گرفته است در صورتی که این مرد مسمان شاهپرست: 1ـ از جوانی بر روی علاقه و دلبستگی بی پایان به خاندان جلیل پهلوی تمثال شاهنشاه فقید را بر روی شکم و پس از آن تمثال مبارک شاهانه را با تاج پهلوی و دو پرچم ایران بر روی سینه و تمثال خجسته دیگری از ذات اقدس ملوکانه را بر روی دست خویش خالکوبی کرده که همین تحمل چندین هزار سوزن بر بدن برای حک این تمثالهای مقدس نشانه نهایت علاقه و دلبستگی بی شائبه ایست به این خاندان عظیم الشأن و به جز یک مهر و اخلاص واقعی نمی توانسته محرکی داشته باشد که آنها را هم هنگامی انجام داد که عناصر نادان و بدبخت و فریب خورده توده ای عکسهای لنین و استالین و علامت داس و چکش را بر تن خویش حک می کردند و به رخ او می کشیدند و این فدایی بی آلایش شاهنشاه برای مقابله و کوری چشم آنان مبادرت به این فداکاری کرده است.
2ـ این فداکاری و دلبستگی او در عمل هم به هر هنگام که پیش آمدی کرده جلوه گر و بی ریا و از روی نهایت اخلاص به موقع اجرا گذارده شده است چنان که در 9 اسفند ماه 1331 به چندین کامیون از یارانش در برابر کاخ شاهانه با ابراز احساسات شدید زبان حال مردم ایران گردیده و بر اثر همان ابراز احساسات قریب شش ماه در زندان حکومت وقت (دکتر مصدق) به سر می برد.
(آن زندان مایه شادمانی و از افتخارات و سربلندی طیب و خاندانش محسوب می شود زیرا در راه جان نثاری و فداکاری برای شاهنشاهش در آن افتاده بود ولیکن اکنون به تهمت ناروا و دروغ بی انصافانه به اتهام خیانت به شاهنشاه و میهن زندانی و محکوم به مرگ!!!؟) 3ـ فداکاری عملی او بیشتر آشکار گردید در 28 مرداد 1332 که یکی از قیام کنندگان بسیار فعال بوده خود و دسته جاتش نقش بسیار مؤثر و سودمندی را بر عهده گرفته و به انجام رسانیدند که به همان علت به فرمان همایون شاهانه به گرفتن مدال رستاخیز مفتخر و از طرف قیام کنندگان آن رستاخیز به ریاست هیأت قیام کنندگان جنوب شهر برگزیده شد.
مهمتر آن که هیأت سرپرستی و رهبری قیام کنندگان آن رستاخیز در پایان کار و به دست آوردن پیروزی و سرکوبی پیروان اهریمنی خواستند به او و دسته جاتش پاداش نقدی بسیار قابل ملاحظه ای بدهند ولیکن این مرد فداکار و جان نثار شاهنشاه با مردانگی تمام از پذیرفتن آن مبالغ خودداری و با لحن عامیانه اظهار داشت: «آدمی که واسه شاه و وطن و ناموسش خدمت می کند که پول نمی خواد!!!» و نگرفت.
جناب آقای جمال امامی همان مرد شاهپرست و ایرانی پاک آزادمنش و مبارز حقیقت طلب که یقینا بر روی فداکاریهایش مورد عنایت مخصوص ذات اقدس شاهانه هستند بهترین گواهی می باشند که جمله معروضه بالا را از دهان او شنیده اند و می توان صحت و سقم این ادعا را از ایشان جویا گردید.
بنا به شرح مراتب معروض اکنون چه اندازه مایه تأسف است که یک دادگاه نظامی درست در همان روزهایی که خاطرات آن قیام مقدس را بیاد می آورد این مرد فدایی جان نثار و چند تن از فداکاران دیگر را (شاید به خیال سیاست) محکوم به مرگ می نمایند!! آن هم به عنوان ننگین آنکه برای 15 هزار تومان با دشمنان شاه و میهن و ناموس ساخته اند.
که بلوا راه بیندازند!!! قسم به خداوند یکتا و به جان همه عزیزان خاندان جلیل سلطنتی که هیچ گونه روایی و شایستگی ندارد که چنین تهمت بی جایی زده شود آن هم به چنین مردم فداکار ساده دل!! شاهنشاه فرزانه خردمند مجسم فرمایند که بر این مرد و بیگناهان دیگر با وارد ساختن این اتهام ناروا و شنیدن رأی اعدام در همین روزهای جشن 28 مرداد چه می گذرد و چه انصافی حکم و یا تصویب می کند که در این ایام او در زندان مانده و صدای شادی و غریو مردم را در این جشن بزرگ از دور آن هم در پشت میله های تیره و تار زندان مجرد شنیده و به یاد فداکاریهای بی شمار خویش (که البته خود او وظیفه ای بیش نمی داند) اشک بریزد و تصور کند که در عالم خواب و کابوس است که می بیند درست در همین روزها یک دادگاه دوست لکه ننگی بر دامنش گذارده و محکوم به مرگش کرده اند.
!!!؟ این چه مروتی است که جانفشانیهای فداکاران را این گونه پاداش دهند و دشمنان شاه و میهن را خشنود سازند!!؟ اگر خدای نخواسته دشمنان چیره شده بودند و رأی بر اعدامشان می دادند نه تنها متأثر نبودند بلکه زهی افتخار می گفتند که در راه میهن و تاج و تخت فدا می شوند ولیکن قبول لکه ننگ این اتهام بی بنیاد قابل تحمل نیست.
!! 4- این مرد بر روی علاقه شاهپرستی بی مانندی که در خون هایش دارد از هر پیشامد مناسبی استفاده کرده و با بهترین کیفیتی دلبستگی بی اندازه خویش را نشان داده است چنانکه هنگام تولد فرخنده والاحضرت ولایت عهد طاق نصرت مجللی بسته و مدت بیست و چهار شبانه روز جشن گرفته و از مردم پذیرایی می کرده و یک قلم خروارها نقل و شیرینی به هزینه شخصی خریداری و میان مردم پخش کرده است.
آن وقت چگونه حتی تصور آن را ممکن است که این مرد برای 15هزار تومان به دستگاهی خیانت کند که موجودیت خویش را از آن دانسته و در هر زمان آماده فدا کردن تمام هستی خویش در راه آن می باشد.
!!؟ 5- بی گمان شاهنشاه هوشیار دانا به یاد دارند که در بعد از ظهر روز اول محرم همین امسال (11 روز پیش از واقعه 15 خرداد) در گشایش تعمیرگاه شرکت واحد که به امامزاده حسن تشریف فرما شدند طیب که در پیشاپیش جمعیتی از بامداد به استقبال شتافته بود دسته گلی توسط فرزند خردسالش نثار قدوم شاهنشاه دادگستر کرد و رئیس شرکت واحد گواه است که جمعیت مزبور را طیب با استفاده از ده دستگاه اتوبوس که از شرکت واحد خواسته و وسایل نقلیه دیگری که شخصا کرایه کرده بود برای ابراز احساساتش به استقبال شاهنشاه مهربان ملت دوست آورده و بار دیگر آمادگی خویش را برای فداکاری و جان نثاری نشان داده بود آن وقت چگونه ممکن است که همین شخص پس از 11 روز با گروهی همکاری کند که با اغراض و نیات پلید خویش بر خلاف اندیشه های تابناک و بلند شاهانه اقدامات و حرکات سخیف و بی شرمانه و پست کرده باشند.
!!؟ 6- شاهنشاها بزرگترین افتخار طیب در زندگانی آن است که توانسته با جانفشانی و فداکاری چندین بار مورد تفقد ذات اقدس ملوکانه قرار گرفته و در هر یک از مراسم خیر خواهانه ای که توسط خاندان جلیل سلطنتی انجام می شده افتخار شرکت داشته باشد (عکسهای تقدیمی پیوست بهترین شاهد و گواه اوست.) 7- شاهنشاها این مرد که اکنون در مرحله پنجاه و سومین سال زندگانی و دارای 8 فرزند است که معبودشان شاهنشاه و ولیعهد والاتبار و شهبانوی معظم و سایر افراد خاندان جلیل سلطنتی است و از برکت این وجودهای مسعود و مراحم مخصوص ذات اقدس شاهانه وضع مالیش کاملاً خوب و از هر حیث مرفه است چه عاملی می تواند فریبش داده و از راه شرافتمندانه که عمری با آن خو گرفته و در آن دارای همه چیز شده است منحرف گردد و در بلوای ننگینی دخالت کند که عاملین آن مخالفین قدمهای اصلاح طلبانه شاهنشاه گرامی بوده و مرتکبین پلید آن حتی از سوزاندن قرآن مجید هم خودداری نکنند!!؟ و حال آن که گذشته از آن که خود و خانواده و کارکنانش با کمال اشتیاق به مواد شش گانه رأی مثبت داده اند تا آن جا که در توانایی اش بود دیگران را هم تشویق و ترغیب و راهنمایی به دادن رأی مثبت می کرده است و اگر خدای ناخواسته حتی کوچکترین گمان ناشایست از مخیله اش عبور می کرد بایستی فی الفور تحویل دارالمجانین گشته و تحت تداوی قرار گیرد.
8- شاهنشاها با وضوح و صراحت و درستی به عرض خاکپای مبارک می رساند که مأمورین قضایی و انتظامی.
نه قانون را که بتوشیح شاهانه رسیده است رعایت کرده اند و نه جانب انصاف و مروت را زیرا این طیب بینوا را مانند متهمین بی گناه دیگر این پرونده سه روز پس از واقعه بدون آن که گزارشی از پاسبانی یا گزارشی از مأمورین مخفی یا شکایتی از کسی یا شهادتی از گواهی در میان باشد دستگیر و معلوم نیست که چگونه یکباره به پای میز بازپرسی اش کشیده اند پس از چند جلسه تحقیقات که خلافی از او نمی بینند با تهدید و شکنجه و فشار او و هفت تن دیگر را وادار می کنند که اقاریر دروغی بکنند که ساختگی بودن و بی منطقی و بی بنیادی آنها در اولین نظر برای هر بیننده ای که پرونده را ببیند آشکار می گردد و متأسفانه دادگاه متشکله هم بدون کوچکترین توجه به دفاعیات و شکایات و درخواستهای متهمین وکلای مدافع و سوگندهای متعددی که متهمین به قرآن مجید یاد کردند (حتی از خواستن پزشک قانونی که پس از مدتها بیاید و آثار شکنجه ها را گواهی کند خودداری نمودند) و برخلاف اراده و خواسته های مقدس شاهانه که همواره بسط عدالت اجتماعی را سرلوحه فرمایشات شاهانه قرار داده اند عده ای بینوا را محکوم به اعدام و عده ای دیگر را به زندانهای طویل المدت محکوم ساخته و در این روزهای جشن و شادمانی که در اساس آن این تیره بختان سهم به سزایی داشته اند زن و بچه ها و خانواده آنان را ماتم زده و خورد و خواب را بر آنها حرام ساخته اند!! اینجاست که برابر زاریها و شیونهای این ستمدیدگان خدمتگذار پلیدان و دشمنان شاهنشاه و ایران شادی کنان میهن پرستان واقعی را به ریشخند می گیرند!! 9- شاهنشاها چگونه ممکن است که طیب در روز بلوا که عیالش حامله پا به ماه و سه روز پس از آن که روز دستگیریش بوده(18 خرداد) هشتمین فدایی شاه را به دنیا آورد در این کار ننگین شرکت داشته و یک نفر او را ندیده باشد که کوچکترین حرکت خلافی بکند و حال آن که به گفته مقامات صلاحیتدار (نخست وزیر - معاون ایشان و رئیس سازمان امنیت - رئیس شهربانی و فرماندار نظامی) برپا کنندگان این غائله شوم.
مخالفین اصلاحات ارضی و عده ای از بیگانگان و عده ای از روحانیون بوده اند که تا 16 خرداد دستگیر شده بودند در صورتی که این عده را از 18 خرداد ماه به بعد گرفته اند!! به خداوند بزرگ و سر شاهنشاه و تاج و تخت شاهنشاهی سوگند که این رأی غیر عادلانه درباره عده ای بیگناه برخلاف حقیقت و طبیعتا برخلاف رضای خداوند و خواسته های شاهنشاه عظیم الشأن است که کرارا از گناهان بزرگ گناهکاران هم صرف نظر فرموده اند تا چه رسد به تصویب عقوبت جمعیتی نه تنها به کلی بیگناه بلکه صددرصد میهن پرست و فداکار و جان نثار شاهنشاه.
استدعای عاجزانه از پیشگاه مبارک شاهانه آن است که مقرر فرمایند خواهر گرامی شاهنشاه(والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی) که همه وقت گرانبهایشان صرف دلجویی و مراقبت از مصیبت زدگان می گردد از این مصیبت زدگان فلکزده هم بازدید فرموده آثار زجر و شکنجه های وارد بر آنان را( با آن که مدتهاست از تاریخ آن می گذرد از نزدیک مشاهده و عرایض حقه آنان را اصغا و به عرض همایونی برسانند ضمنا خلاصه ای از دفاعیات وکلای مدافع را که به هیچ وجه نگذاشته اند در روزنامه ها درج شود از شرف عرض همایونی (که یگانه ملجأ و پناهگاه مصیبت زدگان هستند) گذرانیده و برای تندرستی و تصدق سر والاحضرت ولایت عهد گرامی که نور چشم همه ایرانیان هستند فرمان ملوکانه شرف صدور یابد تا دادگاه تجدید نظر را عناصری تشکیل دهند که به پیروی از روش و اندیشه های بلند شاهانه با کمال درستی و شهامت جویای حقیقت باشند نه آن که از تهدید رؤسا بترسند و یا به امید ترقی خویش از انصاف و عدالت چشم پوشیده قضاوت غیرعادلانه کنند.
منوط به قلب رؤف و مهربان و اندیشه حقیقت پرست شاهانه است خانواده طیب حاجی رضایی رونوشت از شرف عرض علیاحضرت ملکه پهلوی مادر والاگهر شاهنشاه ارجمند می گذرد شما را به ارواح مقدس رضاشاه کبیر و شاهزاده ناکام والاحضرت شاهپور علیرضا قسم که همچنانکه همواره یار و یاور مظلومان بوده اند در این باره هم دخالت فرموده از یتیم شدن فرزندان صغیر و بیوه شدن عیال و داغدار شدن خاندان این بیگناهان جلوگیری فرمایند.
خداوند بزرگ بدون اجر نخواهد گذارد خانواده طیب حاجی رضایی

منبع:

کتاب شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک صفحه 173





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.