تاریخ سند: 17 اسفند 1350
موضوع : بررسی در مورد دعوت از علمای لبنان.
متن سند:
آمر : ریاست ساواک
تاریخ تشکیل کمیسیون : 17 /12 /50
شرکت کنندگان :
نماینده اداره کل دوّم ـ محی الدین
نماینده اداره کل سوم ـ ازغندی
نماینده اداره کل هفتم ـ احمدیان
وزارت امور خارجه طی نامه شماره 29738 ـ 15 /12 /50 مبنی بر این که
بر حسب اوامر مطاع مبارک ملوکانه سفارت شاهنشاهی در بیروت هفت نفر از
روحانیون شیعه لبنان به اسامی سید موسی صدر، شیخ سلیمان یحفونی، شیخ
محمد فرحات، شیخ عبدالامیر قبلان، شیخ محمد مهدی شمس الدین، سیّد
محمد حسین فضل اللّه ، شیخ محمد تقی فقیه را به منظور دعوت به ایران انتخاب و
معرفی نموده است، خواستار اعلام نظریه ساواک در مورد دعوت از نامبردگان
مصرحه گردید.
با توجه به این که غیر از سید موسی صدر سایر اشخاص منتخبه
فاقد سابقه لازم در ادارات کل دوّم و سوم و هفتم می باشند لذا اعضای کمیسیون
متفقا نظر دادند:
1 ـ نمایندگی ساواک در بیروت درباره تمایلات سیاسی و ایدئولوژی و سوابق
افراد منتخب و نظریه آنان درباره ایران تحقیق و نتیجه را ضمن اعلام نظریه
صریح درباره آمدن این افراد به ایران اعلام دارد.
2 ـ چون احتمال می رود سید موسی صدر ضمن شرف یابی به پیشگاه مبارک
ملوکانه استدعا نموده باشد که تعدادی از روحانیون لبنان به ایران دعوت شوند1
لذا نمایندگی ساواک در بیروت به نحو مقتضی وسیله سفیر شاهنشاه آریامهر
نظریه سید موسی صدر را در مورد اشخاص انتخاب شده استعلام و نتیجه را
اعلام نمایند و پس از وصول پاسخ از نمایندگی لبنان نسبت به اعلام نظریه به
وزارت امور خارجه اقدام گردد.
3 ـ با توجه به عزیمت تعدادی از علمای شیعه لبنان به عراق و اظهارات جعفر
شرف الدین پس از بازگشت به لبنان مبنی بر این که به غیر از افراد بیکار و
عناصری که به طور غیر مجاز به عراق وارد و در امنیت کشور ایجاد اختلال
می نمودند، هیچ یک از ایرانیان از آن کشور اخراج نگردیده اند.
آمدن علمای
شیعه لبنان به ایران و بازدید از اردوگاههای ایرانیان اخراج شده می تواند عامل
مؤثری برای خنثی نمودن تبلیغات روحانیونی که از عراق بازدید نموده اند
باشد.
توضیحات سند:
1ـ به احتمال قریب به یقین، امام
موسی صدر در بخشی از
مذاکرات به امکان گسترش
روابط ایران و لبنان، خصوصا
در زمینه های علمی و فرهنگی
اشاره داشته اند، و یکی از طرق
تقویت این امر را رفت و آمد
عالمان، اندیشمندان میان دو
کشور ذکر نموده اند.
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 362

