تاریخ سند: 6 مهر 1355
موضوع: سیدمحمد جلالی همدانی
متن سند:
از: 9 / ﻫ تاریخ: 6 /7 /2535[1355]
به: 312 شماره: 4576 /9ﻫ1
موضوع: سیدمحمد جلالی همدانی
در تاریخ 4 /7 /35 سیدمحمد جلالی به مخاطب خود اظهار داشت، لواسانی1 در تهران نماینده و وکیل خمینی، مسئول گرفتن وجوهات شرعیه میباشد. نامبرده اضافه نمود لواسانی از طرف خمینی به من وکالت دادهاند و از این پس من هم به نام وکیل خمینی وجوهات میگیرم و قبلاً نیز گرفتهام لکن نه به عنوان وکیل، بنابراین هر کسی از مقلدین خمینی خواست وجوهات بدهد، نزد من راهنمائیش نمائید.
نظریه شنبه . سیدمحمد جلالی همدانی از روحانیون قدیمی میباشد و منزل وی واقع در بازار مسجد شاه، پشت مدرسه سلیمانخان2 جنب منزل شیخ غلامحسین تبریزی3 واقع میباشد.
نظریه یکشنبه . 1. مفاد گزارش خبر احتمالاً صحت دارد. 2. هرگونه اقدام مستقیم باعث شناسائی منبع خواهد شد. نظریه چهارشنبه . به احتمال زیاد نامبرده فوق مطالب مندرج در مفاد خبر را بیان نموده و در 9/ ﻫ فاقد سابقه مضره میباشد. مراتب تحت بررسی است.
درباره این شخص تحقیق گردد. 6 /9
با مشخصات مندرج در فیش سابقه ندارد. 15 /9
توضیحات سند:
1. آیتالله سیدمحمدصادق لواسانی، فرزند سیدابوالقاسم در سال 1285ش در نجف به دنیا آمد. مقدمات علوم حوزوی را در همین شهر طی کرد و بعدها به ایران آمد و در اراک مستقر شد. ایشان با هجرت آیتالله العظمی حائری یزدی از اراک به قم، عازم این شهر شد. آیتالله لواسانی در مدرسه دارالشفا قم با حضرت امام خمینی (ره) آشنا شد و این دوستی تا پایان عمر این بزرگوار ادامه داشت. آیتالله لواسانی در طول 25 سال تحصیل و تدریس، اداره مدارسی چون فیضیه و دارالشفا را به عهده داشت. ایشان پس از عزیمت به تهران نماینده و وکیل تامالاختیار امام بودند. همکاری و پشتیبانی ایشان از حضرت امام (ره) باعث شد که در سال 1351 توسط رژیم شاه بازداشت شوند و مدتی در زندان انفرادی به سر برند. بار دیگر در سال 1353 سه سال به هشتپر طالش تبعید شدند. آیتالله لواسانی از روحانیون مبارز و زاهد زمانه خود بودند. پس از انقلاب اسلامی نیز در خانه محقر خود زندگی کرد تا این که در سال 1369 به دیدار معبود شتافت و در حرم حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها آرمید.
ر.ک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سیدمحمد صادق لواسانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1393.
2. مدرسه سلیمان خان، توسط سلیمان خان اعتضادالدوله (قاجار قوانلو)، در زمان آغا محمدخان قاجار بنا نهاده شد، که تاریخ بنای آن را حدود سال 1215ق نوشتهاند.
تولیت این مدرسه به صورت موروثی در دست خاندان اعتضادالدوله بود، که فراز و نشیبهائی را نیز به دنبال داشت، تا اینکه در زمان تولیت مهندس علیرضا سلیمانی، آیتالله حاج میرزا احمد کفایی، فرزند آخوند خراسانی به امور مدرسه اشراف داشت و سالها در این مدرسه به فعالیت علمی و مذهبی پرداخت.
پس از درگذشت حاج میرزا احمد کفایی، تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تصدی امور مدرسه بر عهدۀ مرحوم آیتالله سید زینالدین سبزواری، امام جماعت مسجد گوهرشاد بود و پس از آن، زیر نظر سازمان اوقاف و امور خیریۀ استان خراسان رضوی، توسط مرکز مدیریت حوزۀ علمیه خراسان اداره میشود.
3. آیتالله حاج شیخ غلامحسین تبریزی در سال 1260ش در یکی از روستاهای شبستر به نام وایقان به دنیا آمد. او که از بازاریهای متدین تبریز و خوشنویس بود، در بزرگسالی به تحصیل علوم دینی روی آورد و در مدرسه طالبیه تبریز به تحصیل علوم دینی مشغول شد.
حاج مهدی سراج انصاری در مقاله «هفتاد و دو روز در قم»، درباره ایشان مینویسد: «یاد دارم سی سال پیش از این که در تبریز، در مدرسه طالبیه مشغول تحصیل و تدریس بودم، یکی از بازاریها که دارای خط خوبی بود، در یکی از حجرات مدرسه جعفریه (متصل به مدرسه طالبیه) به طلاب خوشنویسی آموزش میداد؛ وی دارای ذکاوت و فهم فوق العادهای بود. چند ماهی که از این جریان گذشت، محیط مدرسه در نهادِ وی تأثیر نمود، ناگهان دیدم که وی از کتاب صرف میر، اولین کتاب تحصیلی حوزه در قدیم، شروع کرده و با نهایت کوشش مشغول تحصیل است. شاید در کمتر از دو ماه بود که دیدم این شخص از من تقاضای تدریس حاشیه ملاعبدالله را نمود. من خیلی تعجب نمودم؛ زیرا از صرف میر تا حاشیه ملاعبدالله اقلاً یک سال درسی فاصله است و نامبرده هنوز دو ماه نبود که خواندن صرف میر را آغاز کرده بود. با این که اشتغالات زیادی داشتم، برای این که او را آزمایش کنم، به تقاضای وی جواب مثبت دادم. چند روزی پیش من کتاب حاشیه را خواند، دیدم خوب میفهمد. از او پرسیدم که از چند کتاب درس میخوانی؟ گفت: از یازده کتاب! خلاصه کلام این که سه سال از مدت تحصیل او نگذشته بود که مدرس اسفار ملاصدرا گردید. وی به همین منوال ترقی نمود و در فاصله هفت، هشت سال به درجه اجتهاد نائل شد و مدتی در حوزههای علمیه قم، نجف و کربلا از استادان بزرگ استفاده نمود و فارغ التحصیل گردید و بالاخره او در مشهد درگذشت. نامش آقا میرزا غلامحسین تبریزی بود و کمتر کسی است که در حوزههای علمیه نجف، کربلا و قم او را نشناسد.»
شیخ غلامحسین تبریزی از جمله علمائی بود که با انحرافات دوران مشروطیت به مقابله پرداخت و در دوران رضاخان نیز، یکی از کسانی بود که به مخالفت با او اقدام نمود. ایشان در سال 1312ش، به دلیل شرایط سختی که در تبریز حاکم بود، به مشهد مقدس آمد و کنار فعالیتهای خود، در یکی از شبستانهای مسجد گوهرشاد به اقامه جماعت نیز مشغول شد.
در سال 1314ش، در جریان قیام مسجد گوهرشاد در جریان کشف حجاب رضاخانی، نام ایشان نیز جزو 31 تن علمائی که در این جریان ایفای نقش کردند، به ثبت رسیده است.
در سالهای دهه 1330 و حضور فدائیان اسلام در صحنه سیاسی کشور، شیخ عبدالحسین تبریزی در مشهد در زمرهی همراهان آن بود که نشریه «خداپرستی» را نیز در این راستا منتشر نمود.
در جریان نهضت امام خمینی(ره) نیز شیخ غلامحسین تبریزی از جمله علمائی بود که در حمایت از این نهضت، نامهها و تلگرافهائی برای برخی از اشخاص ارسال نمود و در طول نهضت اسلامی از جمله مدافعان آن بود.
ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال 1359ش، در خطبههای نماز جمعه در مسجد گوهرشاد، همواره شعار «حزب فقط حزبالله . رهبر فقط روحالله» را تکرار مینمود.
ایشان در خرداد ماه سال 1359ش، از دنیا رفت و در حرم امام رضا (ع) در جوار مرقد شهید هاشمینژاد (ره) به خاک سپرده شد.
ر.ک: برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان، ص ۸۰ و ۸۱، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقاله هفتاد و دو روز در قم، به قلم مرحوم حاج مهدی سراج انصاری.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 09 صفحه 139
