تاریخ سند: 19 اردیبهشت 1344
متن سند:
از : مشهد .
به : مرکز شماره : 199
پیرو1 : 175 ـ 11 /2 /44
در قم با آقایان گلپایگانی ـ شریعتمداری و مرعشی مذاکره و پیغام آقای
میلانی را که مصالح ایجاب می کند در دوازدهم محرم که مصادف با پانزدهم
خرداد بوده اقدامی نشود2 و حتی اعلامیه پخش نشود ابلاغ شد اما آقای
گلپایگانی که هیچگونه تصمیمی نداشته و می گفت من مداقا با این کارها مخالفم
و اما آقای مرعشی می گفت خوب شد که شما آمدی و این پیغام را آوردی چون
من خودم احساس می کنم اوضاع خوب نیست و ممکن است مخصوصا اگر من
اقدامی بکنم دستگاه نسبت به خودم شدت عمل داشته باشد ولی چند روز قبل
دو نفر آمدند که آقای میلانی گفته حتما باید اقدام کرد و نباید ساکت بود گفتم آنها
مسلم دروغ گفتند و نظر داشتند صحنه به وجود آورند و نظر ایشان این است و
آقای مرعشی هم مسرور شد و هم می گفت واقعا راحت شدم و گفتند اقدامی
نخواهم کرد و آقای شریعتمداری معلوم شد نمی خواسته اقدامی بکند چون وقتی
پیام آقای میلانی را شنید گفت این مطلب را به آقای مرعشی هم بگوئید بدانند و
متوجه باشند گفتم گفته شده و قبول کردند آقای شریعتمداری گفت من سال
گذشته هم عقیده نداشتم اعلامیه داده شود و عزای ملی اعلام شود و در خارج
هیچ اثر نگذارد و ارزش گفته ما از بین برود لذا اعلامیه سال قبل را هم امضاء
نکردم و امسال هم
نمی کنم بعد ایشان گفت آقای هیراد1 آمده اینجا و من چند موضوع را به
اعلیحضرت پیغام دادم یکی عفو متهمین به قتل منصور و شما به آقای میلانی
بنویسید که ایشان هم کسی را بخواهد از دربار و این مطلب را پیغام بدهند شاید
اثر بگذارد و جان عده ای حفظ شود.
خبر دیگری نبوده و تا این تاریخ با این مذاکرات تصمیمی نیست و با هر کدام از
منبریهای تهران و غیره صحبت شد همه گفتند باید احتیاط کرد هوا ابر است
ـسرتیپ بهرامی
ح ـ س ـ 862 مذهبی
توضیحات سند:
1ـ با بررسی به عمل آمده در
پرونده آیت الله میلانی در اسناد
ساواک به نامه معطوفی
دسترسی حاصل نشد.
2ـ برای توضیح در خصوص مفاد
این سند به اسناد شماره: 175 ـ
12 /2 /44 و 42465 /321 ـ
18 /12 /43 و پیوست سند
4223 /20 الف ـ 29 /2 /44 و
سند شماره 1400 ـ 26 /12 /43
و سند شماره 761 ـ 3 /1 /44
رجوع کنید.
1ـ میرزا رحیم خان فقیه که بعدا
به هیراد تغییر نام داد، در سال
1268 ش در قریه «شکرکوه» از
توابع حوزه کلاردشت متولد شد
وی تحصیلات خود را از مکتب
خانه های قدیم شروع، سپس به
تهران مهاجرت کرد و در مدرسه
سپهسالار اقامت گزید، وقتی
مجلس شورای ملی از طرف
محمدعلیشاه به توپ بسته شد
ناچار به کلار دشت بازگشت و
بعد از آرام شدن اوضاع دوباره
به تهران برگشت، در سال
1328 قمری از طرف سپهسالار
رییس الوزراء و وزیر جنگ
وقت به خدمت وزارت جنگ
پذیرفته شد، در وزارت جنگ
به ریاست شعبه محرمانه و
مرموزات برگزیده شد، بعد از
کودتای 1299 هیراد در وزارت
جنگ ترقی مقام یافت و به
معاونت رسید و به مدت 5 سال
در این پست مشغول کار بود، در
سال 1304 به همراه رضاخان به
دربار شاهنشاه منتقل شد و به
ریاست شعبه مرموزات دفتر
مخصوص شاه منصوب شد.
و پس از طی مراحل معاونت و
کفالت در سال 1331 به ریاست
دفتر محمدرضا پهلوی منصوب
گردید.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 330