تاریخ سند: 16 مهر 1357
طی شب گذشته از منازل روحانیون مختلف(از جمله آیتالله شیرازی از مشهد . پسر میرزا ابوالفضل خوانساری1 و شفیعی از جهرم)
متن سند:
از: سازمان اطلاعات و امنیت قم تاریخ:16 /7 /1357
به: مدیریت کل اداره سوم 312 شماره: 1879 /21ﻫ
1. طی شب گذشته از منازل روحانیون مختلف(از جمله آیتالله شیرازی از مشهد . پسر میرزا ابوالفضل خوانساری1 و شفیعی از جهرم)، با منزل خمینی در قم تماس حاصل و ضمن جویائی از حال خمینی، شماره تلفن محل سکونت جدید خمینی در فرانسه 6631153 عنوان گردیده. ضمناً خانمی هم سئوال نمود که سالگرد فوت مصطفی خمینی2 چه روزی است، که پاسخ داده شده دوشنبه آینده است.
2. شفیعی به مرتضی پسندیده اظهار نموده که هیچکدام از روحانیون مایل نیستند که خمینی به کشورهای اسلامی برود، جز اینکه فعالیت گستردهای بشود که دولت عراق ناچار شود آقا را با احترام به نجف برگرداند و از جناحهای دیگر هم خوب است کمک گرفت. شفیعی اضافه نمود با روحانیون شیراز و تبریز هم تماس حاصل و گفتند که بایستی همبستگی ایجاد شود.
3. از روزنامه کیهان ضمن تماس با منزل خمینی به مرتضی پسندیده از قول مهندس بازرگان3 گفته شد که روزهای آخر اقامت خمینی در عراق یک مصاحبهای با خبرنگاران فرانسوی نموده بود که از طرف پلیس، نوار ضبط صوت و فیلم این مصاحبه ضبط شده، ولی پسندیده از این موضوع اظهار بیاطلاعی نموده است. استحضاراً معروض.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت قم . باصری نیا
محترماً به استحضار میرساند. 16 /7 /57
به عرض میرسد. در بولتن درج شود. 16 /7 /57 آقای مجتبوی 18 /7
در بولتن درج گردید. جهت بهرهبرداری به استحضار رئیس دایره عملیات میرسد. کندری 18 /7 /57
توضیحات سند:
1. آیتالله سیدابوالفضل خوانسارى، فرزند آیتالله حاج سید احمد خوانساری در سال 1296 ﻫ ش در محله بیدآباد اصفهان متولد شد. تحصیلات مقدماتى را در اصفهان گذراند و سپس براى ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت کرد و از محضر آیات عظام خویى و میرزا محمدباقر زنجانى و شیخ صدر بادکوبهاى و میرزاعلى آقا قاضى طباطبایى و مرحوم کمپانى و سید ابوالحسن اصفهانى، آقا ضیاء عراقى و آیتالله العظمی بروجردى بهره برد. وی در طی دوران مبارزه به حمایت از نهضت امام خمینى(ره) پرداخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به امر امام خمینى(ره) به امامت جمعه اراک منصوب و در مجلس خبرگان قانون اساسى و رهبرى عضویت داشت و در آن دیار حوزه علمیهاى را تأسیس کرد و در دوران اقامت در اراک منشاء خدمات فرهنگى عمرانى و تربیتى فراوانى نظیر ساخت مصلا، بیمارستان و... شد. وی در مهرماه 1380 در سن 84 سالگی چشم از جهان فروبست. پیکر وی در مسجد مسجد بالا سر حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
2. آیتالله سید مصطفى خمینى، فرزند گرانقدر امام خمینى(ره) در آذرماه 1309 ﻫ ش(12 رجب 1349 هجرى قمرى) در شهر قم دیده به جهان گشود. او در محیطى آکنده از معنویت رشد کرد و در سن 15 سالگى در حوزه علمیه قم به تحصیل علوم دینى پرداخت. دوره سطح را در محضر اساتیدى چون حائرى، صدوقى، سلطانى و محمدجواد اصفهانى گذراند. در سن 21 سالگى مشغول فراگیرى دروس خارج شد و از محضر حضرات آیات بروجردى، امام خمینى(ره) و محقق داماد استفادههاى علمى بسیارى نمود. فلسفه و کلام را نزد فیلسوفان نامدارى چون علامه طباطبایى و آیتالله سید ابوالحسن قزوینى آموخت و در علم رجال و تاریخ نیز اطلاعات فراوانى کسب کرد. وى در حدود 27 سالگى به درجه اجتهاد رسید. از آغاز مبارزه حضرت امام خمینی(ره) تا زمان تبعید ایشان به ترکیه(1343ش)، پشت سر امام گام بر مىداشت. همزمان با دستگیرى و تبعید امام خمینى(ره) به ترکیه در 13 آبان 1343، منزل حاج آقا مصطفى نیز مورد تعرض مأموران رژیم قرار گرفت و ایشان توسط مأموران شهربانى قم دستگیر و روانه زندان قزلقلعه شد. عوامل رژیم قصد داشتند او را با میل خود از ایران برانند تا یاد و خاطره امام(ره) به دست فراموشى سپرده شود. بنابراین وى را پس از 57 روز از زندان آزاد کردند و موافقتش را جهت خروج از ایران جلب نمودند. اما او پس از مشورت با استادان و فضلاى حوزه علمیه از مسافرت به ترکیه منصرف شد. به همین دلیل سرهنگ بدیعى، رئیس ساواک قم مجدداً او را دستگیر و به تهران اعزام کرد و از آنجا به ترکیه تبعید گردید. در سال 1344 به همراه امام(ره) عازم نجفاشرف شدند. او مدت 13 سال در حوزه علمیه نجف به تدریس و تألیف و تربیت طلاب اشتغال یافت و آثار متعددی چون القواعد الحکمه، القواعد الاصولیه، اصول مختصر و مفصل، شرح زندگانى معصومین(علیهم السلام) و تفسیر قرآن به سبک جدید تألیف کرد؛ البته برخى از آنها ناتمام مانده است. وى دست راست امام محسوب مىشد و یک چهره انقلابى بود که با روحانیون، روشنفکران و دانشجویان مسلمان داخل و خارج کشور ارتباط داشت و در اول آبان 1356 به شکل مرموزی دار فانی را وداع گفت. بسیاری بر این اعتقادند که وی را به شهادت رساندهاند. پیکر پاک او را به کربلا بردند و پس از غسل در آب فرات و طواف در حرمهاى مطهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل(علیهماالسلام)، به نجف بازگردانده و در ایوان طلاى حضرت امیر(علیهالسلام) به خاک سپردند. پس از درگذشت ایشان، جمعى از طلاب با چشمانى اشکبار جهت عرض تسلیت خدمت حضرت امام رسیدند و ایشان به رغم مصیبت زدگى، در کمال صبر و آرامش فرمودند: «امانتى بود که خدا به ما داد و از ما گرفت، گریه ندارد! ذلک فضلالله یؤتیه من یشاء».
ر.ک: شهید آیتالله حاج سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک؛ تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388
3. مهندس مهدى بازرگان در سال 1278 ﻫ ش در تبریز به دنیا آمد. وى جزو اولین کسانى است که پس از اتمام دوران متوسطه در تبریز و تهران براى ادامه تحصیلات عالى به فرانسه عزیمت و در رشته مهندسى ترمودینامیک تحصیلات خود را به پایان برد. مهندس بازرگان پس از بازگشت به ایران به عضویت کادر علمى دانشگاه تهران نایل گردید. وى فعالیت سیاسى خود را از جبهه ملى آغاز نمود. در دوران نخست وزیرى دکتر محمد مصدق ریاست شرکت ملى نفت ایران و بعد سازمان آب تهران را عهدهدار گردید. پس از تعطیلى و توقف کار جبهه ملى اول با سقوط دکتر مصدق بر اثر کودتاى 28 مرداد 1332 از جمله کسانى بود که جبهه ملى دوم را تاسیس نمود. وى به همراه مرحوم آیتالله طالقانى، دکتر یدالله سحابى، رحیم عطایى، منصور عطایى، عباس سمیعى و حسن نزیه از جبهه ملى دوم کناره گرفته و نهضت آزادى ایران را تأسیس نمودند. در سال 1342 سران نهضت آزادى دستگیر و مهندس بازرگان و آیتالله طالقانى به 10 سال زندان محکوم شدند. لیکن پس از سپرى شدن 6 سال مهندس بازرگان آزاد گردید. مهندس بازرگان در سال 1356 به اتفاق جمعى از سیاسیون و حقوقدانان نظیر کریم سنجابى، ناصر میناچى، حسن نزیه و... جمعیت دفاع از آزادى و حقوق بشر را تأسیس کردند. لذا از طرف گروه انتقام که ساخته و پرداخته رژیم شاه بود بمبی در مقابل در منزل وى منفجر شد. قبل از پیروزى از طرف امام در راس هیئتى به آبادان رفت تا جریان اعتصاب کارگران نفت را علیه رژیم که کمر آن را در بعد اقتصادى شکسته بود سامان بهتر و بیشترى دهد و به مسائل آنان رسیدگى کند. وى همچنین سفرى به پاریس نمود تا حضرت امام را از طرح شعار «شاه باید برود» منصرف کند. به اعتقاد او طرح شعار رفتن شاه با برخوردارى از ارتش، ساواک و پشتیبانى آمریکا شعارى مناسب و راهکارى عملى نبود. بازرگان پس از پیروزى انقلاب اسلامى از سوى امام(ره) به عضویت شوراى انقلاب درآمد و با پیشنهاد اعضاى شورا به امام(ره) از طرف ایشان مسئولیت تشکیل دولت موقت که اولین دولت اسلامى پس از پیروزى انقلاب بود را بر عهده گرفت. دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل اتخاذ روشهاى غیر انقلابى به خصوص اتخاذ مواضع مخالف با تسخیر لانه جاسوسى آمریکا و نیز اصرار بر انحلال مجلس خبرگان قانون اساسی و رد این پیشنهاد از سوى امام از کار استعفا داد که بلافاصله مورد پذیرش امام واقع گردید. او در نخستین دوره مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم تهران به مجلس راه یافت. مهندس بازرگان در تاریخ 30 /10 /1373 در تهران درگذشت.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 15 صفحه 158