صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: فعالیت حبیب‌الله عسگراولادی

تاریخ سند: 29 آبان 1357


موضوع: فعالیت حبیب‌الله عسگراولادی


متن سند:

به: عرض می‌رسد تاریخ: 29 /8 /1357
از: 322
موضوع: فعالیت حبیب‌الله عسگراولادی

در ملاقاتی که با نامبرده انجام شد ترجمه دو مقاله از مجله آلمانی اشپیگل به تاریخ 13 نوامبر به وی تحویل گردید. مقاله‌ها یکی تحت عنوان «ایران مبارزه مقدس» و دیگری مقاله‌ای درباره نقش نفت ایران و اثرات اعتصاب کارگران تولید نفت1 در اقتصاد بین‌المللی بود، البته حبیب‌الله عسگراولادی اصل مجله را نیز گرفت و قرار شد که از صفحات مورد نظر فتوکپی تهیه نماید.
حبیب‌الله عسگراولادی در مورد ادامه تعطیل بازار و وقایع روز سه‌شنبه (23 /8 /57)، ناصر خسرو و سبزه‌ میدان تهران گفت که دادن اعلامیه از طرف علماء تهران در مورد بازکردن مغازه‌های بازار از روز چهارشنبه 24 /8 /57 صحیح بوده است چون با این اقدام اولاً علماء تهران نشان دادند که آنها علاقه به باز شدن بازار داشته‌اند و این دولت نظامی است که با کشتار مانع بازشدن بازار شده است. وی اظهار نظر نمود که جریانات سبزه‌ میدان در واقع کوشش در جهت آزمایش دولت نظامی بود و این که اگر بازار باز شود آیا امکان تظاهراتی می‌باشد یا خیر و حال که دولت به وسیله اسلحه با تظاهرکنندگان برخورد کرده در واقع دلیلی برای باز کردن فوری بازار موجود نمی‌باشد و روحانیون تهران به خاطر شهید شدن عده‌ای از بازاریان که حدود 30 نفر حدس‌زده می‌شود دستور تعطیل مجدد را داده‌اند و حداقل تا روز دوشنبه 29 /8 /57 بازار تعطیل خواهد بود.
نظریه بخش 322 ـ خبر صحت دارد و ارائه ترجمه مقالات مذکور در ارتباط با خواسته گروه طرفدار خمینی است، ضمناً تصور می‌رود بررسی مقالات مذکور از طرف گروه مورد بحث نشان دهنده آگاهیهای سیاسی گردانندگان اصلی گروه و بهره‌برداری از این قبیل مطالب در سطح بین‌المللی باشد.
گروهی از روحانیون به اصطلاح پیشرو در تهران که اکثر دارای سابقه بوده و در گذشته زندانی بوده‌اند و عده‌ای از آنان از شاگردان آقای خمینی هستند و همگی نیز پیرو عقاید وی هستند جلساتی با همدیگر داشته و اعلامیه‌هائی با امضاء اصلی خود نشر می‌کند و آخرین اعلامیه آنها مربوط به باز شدن در 29 /8 /57 بازار بوده است که در این روز بازار تهران باز گردیده است ضمناً حبیب‌اله عسگراولادی نیز با این عده ارتباط دارد. 3 /8 /57
مراقبت ادامه یابد و ... 6 /9 /57
شهنام 29 /8 /57 آقای پناهی 6 /9 /57

توضیحات سند:

1. اعتصاب کارکنان صنعت نفت در سال 57: یکی از مهمترین شاخص‌های جدی شدن انقلاب و شکل‌گیری آن در واپسین ماه‌های عمر رژیم پهلوی، اعتصاب کارخانجات، ادارات و بخش‌های آموزشی کشور بود. اعتصاب‌ها تدریجاً در مدت کوتاهی به سراسر صنوف فعال کشور سرایت نمود و قاطعیت و پیگیری امام آن را تایید و تقویت کرد. به گواه فعالان انقلاب و تاریخ‌نویسان معاصر نیز آنچه بیش از تمام این حرکت‌ها توانست زمینه پیروزی انقلاب را تسریع کرده و ضربه‌ای کاری به پیکر رژیم بزند، اعتصاب کارکنان صنعت نفت بود، هرچند حرکت‌های پراکنده‌ای قبل از 17 شهریور ماه 1357 در میان کارگران صنعت نفت دیده می‌شد، اما از 18 شهریور سال 57 حرکت اصلی و اثرگذار کارگران صنعت نفت شکل گرفت و رگ حیاتی و شریان اصلی اقتصاد، سیاست و حاکمیت رژیم شاهنشاهی را قطع کرد. یک روز بعد از جمعه سیاه، صدها نفر از کارگران پالایشگاه تهران اعتصاب کردند. آنها نه تنها خواستار افزایش حقوق و بهبود شرایط کارکنان بودند بلکه با صبغه‌ای سیاسی خواهان پایان دادن به حکومت نظامی بودند. دو روز بعد کارگران و کارکنان پالایشگاه¬های تبریز، آبادان، اصفهان و شیراز نیز همچون پالایشگاه تهران اعتصاب کردند. این اعتصابها که همزمان با سایر اعتصابهای کارگری بود، بر شدت بحران سیاسی رژیم شاه افزود. اعتصاب محدود به شهرهای یاد شده نشد و در کرمانشاه نیز کارکنان شرکت ملی نفت نیز دست به اعتصاب زدند. در این میان اعتصاب کارکنان صنعت نفت در آبادان و اهواز در آبان و آذر ماه 1357 اهمیت خاصی دارد. برای اولین بار کارگران نفتی میدان‌های نفتی اهواز که بزرگترین میدان نفتی کشور را زیر پوشش خود قرار می¬داد، تصمیم به اعتصاب می¬گیرند. بعد کارکنان پالایشگاه آبادان و سرانجام در 27 مهرماه 1357 تمام کارکنان میدانهای نفتی اهواز به اعتصاب می¬پیوندند. البته در روزهای آغاز اعتصاب پراکنده و به صورت غیر سازماندهی شده بود و سازمان دهنده¬ای وجود نداشت ... در این میان نقش امام خمینی بسیار مهم و حساس بود. ایشان با تشکیل هیاتی از افراد مورد اطمینان، آنها را به میان اعتصاب کنندگان می¬فرستد تا ضمن هدایت و رهبری اعتصاب، اعتصاب کنندگان را به ادامه اعتصاب دعوت کنند. از همان آغاز ایشان در اغلب سخن رانی¬های خودشان به مساله نفت و اعتصاب کارکنان نفت پرداخته بودند.
در بیست و سوم شهریور ماه امام با نگرانی از وضعیت مملکت، در سخنرانی خود اعلام می‌دارند که تمام بخشهای حاکمیت رژیم و رفتارهای آنان برخلاف شرع و بر ضد منافع ملت ایران است. ایشان مستقیما به مساله مجلس و نفت می‌پردازند و آنها را غیر قابل پذیرش از دیدگاه شرعی و منافع عمومی می¬دانند. پنج روز بعد، به طور مشخص‌تری در باره رفتارها و اعمال شاه در داخل کشور و ارتباط او با اسرائیل و مساله نفت سخن می گوید: «ملت ایران که از جرایم شاه در طول سلطنت غیرقانونیش به جان آمده و برای به دست آوردن آزادی و استقلال از دست رفته‌اش به پا خاسته، شاه را که به سرعت کشور را به سوی نابودی معنوی و مادی سوق می‌دهد، نمی‌خواهد. شاه، نفت کشور را برای سرکوبی مسلمانان به اسرائیل می¬دهد و در ایران هر کس به این عمل غیر انسانی اعتراض می‌کند، با سر نیزه جوابش داده می‌شود».
کارکنان نفت با حمایت امام و پیگیری¬های ایشان از طریق کمیته سازماندهی اعتصاب نفتی، دلگرم¬تر و مصمم¬تر به اعتصاب خود ادامه می¬دهند. با دستور امام و جهت جلوگیری از سوء استفاده دولت از ابزار تبلیغات منفی در مورد اعتصاب نفت و به دردسر افتادن مردم عادی در آغاز فصل سرما، بخشی از کارکنان برای تامین نفت مورد نیاز پالایشگاههای داخلی، از طرف کمیته مذکور تصمیم گرفت که برای تولید روزانه 000 /350 بشکه، تعدادی از کارکنان را در بخش چاه شماره دو اهواز مستقر نماید و آنها در اعتصاب شرکت نکردند. این چاه، نفت مورد نیاز پالایشگاه های تهران و اصفهان را تأمین کرد اما دولت در راستای نشان دادن اعتصابیون به عنوان وطن فروشان و کسانی که مردم را در سرمای زمستان بدون نفت رها کرده اند، نفت تولید شده را برای استفاده نیروهای نظامی خود ضبط و احتکار کرد و این امر باعث شد بار دیگر کلیه کارکنان اعتصاب کردند. رژیم شاه برای شکستن اعتصاب ابتدا از اواسط آبان ماه 57، بخشی از کارکنان بازنشسته نفت را برای استخراج و تصفیه نفت فراخواند اما آنان از تکنولوژی روز عقب مانده بودند و توانایی کار با ماشین های جدید را نداشتند، لذا رژیم تکنسین هایی از نیروی دریایی را مأمور این کار کرد. آنان نیز کار را خرابتر از گذشته کرده و آبروریزی های فراوانی به بار آوردند. دولت ناتوان از شکستن اعتصاب، این بار با زور سرنیزه، نیروهای نظامی را به تمام میدان¬ها و تاسیسات نفتی گسیل داشت و با اعلام حکومت نظامی در این مناطق، کارکنان را به زور سر کار برد. بلافاصله روحانیون تهران با انتشار اعلامیه¬ای ضمن محکوم کردن این عمل دولت، این کار نظامیان را تلاش برای هدر دادن منافع کشور و همکاری با استعمارگران شرق و غرب دانستند... دولت با درخواست افزایش حقوق کارکنان موافقت کرد و کمیته هماهنگی اعتصاب نفت با بازگشت موقت و مشروط کارکنان بر سر کار موافقت نمود اما امام با شنیدن این خبر، از کارکنان صنعت نفت خواستند تا به اعتصاب خود ادامه دهند و از مردم نیز خواستند تا با تامین مالی این کارکنان به ادامه اعتصاب نفتی کمک کنند، لذا اعتصاب ادامه یافت. در حالی که شریف امامی نخست وزیر، اعتصاب کنندگان را خائن به مملکت می¬نامید، امام خمینی(ره) تشویق به ادامه اعتصاب می¬کردند و تاکید داشتند که تمام این نفت¬ها را که غارت می¬کنند، برای دفاع از منافع سلطه گرایانه آمریکاست. دولت به شدت با اعتصاب کنندگان رفتار می¬کرد و نظامیان شدیدترین اقدامات را در شکستن اعتصاب انجام دادند، چرا که اگر شاه موفق به ادامه تولید و صادرات نفت نمی¬شد، قطعا انتظار حمایتی نیز از سوی غرب نمی¬توانست داشته باشد اما اعتصابیون که با حمایت امام و مردم روبرو شده بودند، به رسالت تاریخی خود ادامه دادند. دامنه اعتصاب روز به روز گسترده¬تر می¬شد و حتی اعتصابیون به دنبال این مساله بودند که نفت به چه قیمتی و به چه کسانی فروخته می¬شود... در دهه آخر آبان دولت با رعب نظامی موفق به شکستن موقتی اعتصاب شد. رسیدن تولید نفت از کمتر از 500 هزار بشکه در روز به 5 /4 میلیون بشکه در اوایل آذر نشان از شکست ظاهری اعتصاب داشت. اعتصابیون به یک حمایت جدید و روحیه¬ای نو نیاز داشتند تا دوباره اعتصاب را از سر بگیرند. در این هنگام امام خمینی(ره) طی پیامی اعلام داشتند که: «اینجانب از اعتصاب کنندگان در سراسر کشور تشکر می¬کنم و پشتیبانی خود از آنان را اعلام می¬نمایم و به خصوص از اعتصاب کنندگان نفت تقدیر می¬نمایم و اقدامات دولت نظامی غاصب و دادگاه¬های نظامی را در فشار به آنان برای شکستن اعتصاب تقبیح می¬نمایم و آنان را در جدیت برای هدر دادن ثروت ملت مسئول می¬شناسم و آنان را در این اقدام مخالف با مصالح کشور تحذیر می¬کنم». سپس امام پیامی به مهندس بازرگان فرستاد و فرمودند: با توجه به دخالت نظامی دولت در اعتصاب نفتی و احتکار نفت، لازم است شما که سابقه در اداره منابع عظیم نفت دارید به همراه آقایان حجت الاسلام هاشمی¬رفسنجانی، مهندس مصطفی کتیرائی و دو نفر دیگر با مشورت خودتان و آقایان انتخاب کرده و از مناطق نفتی بازدید و بر خروج نظامیان از مناطق نفتی، تولید نفت به مقدار نیاز داخلی و جلوگیری از احتکار نفت برای مصارف نظامی نظارت کرده و تعداد کارکنان لازم برای تولید مورد نیاز را انتخاب کنید و به کارگران هشدار دهید که در صورت نقض سه شرط مذکور توسط دولت، تولید نفت را کلا قطع نمایند. با روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری به جای شریف امامی، وی دستور داد اگر اعتصاب کنندگان به اعتصاب خود ادامه دهند، از شرکت نفت اخراج خواهند شد. کارکنان اعتصابی نیز بدون توجه به این تهدیدات به دامنه اعتصاب خود شدت بخشیده، سرانجام در روز ششم دی ماه ۱۳۵۷، صادرات نفت کشور به خارج به کلی متوقف شد و سوخت تنها در حد نیازهای داخلی عرضه شد. با قطع کامل صادرات نفت به عنوان اهرم براندازی شاه، محمدرضا پهلوی از اصلی‌ترین منبع درآمد خود محروم و مراحل سقوط او تشدید شد و سرعت بیشتری گرفت. شاه در ملاقات با نماینده ژیسکاردستن در روزهای 7- 5 دی ماه به ناتوانی دولت در ادامه حکومت اذعان کرد. با قطع صدور نفت، اقتدار نظامی شاه نیز که به شدت وابسته به فروش نفت و تامین هزینه های هنگفت ارتش بود، رنگ باخت و غربی ها نیز رفته رفته بر ناکارآمدی و سقوط محمد رضاشاه ایمان آوردند. کاهش صدور نفت در اوایل زمستان 57 و قطع کامل آن در اواسط دی ماه، دومین صادر کننده نفت جهان را از بازار فروش حذف کرد و به عبارتی 5 /5 میلیون بشکه در روز از بازار نفت خارج شد. این کاهش عرضه نفت در آغاز فصل سرما و شدت گرفتن تقاضای خرید نفت در جهان ضربه مهلکی بر شرکت¬های بزرگ نفتی آمریکا و غرب وارد کرد، چرا که تعیین قیمت ها از دست آنان خارج شد و به شدت افزایش یافت. به این ترتیب اعتصاب به همراه راهپیمایی، مبدل به مؤثرترین ابزار براندازی رژیم شد و اعتصاب صنعت نفت، محوری‌ترین آنها بود که هم به ‌طور روانی موجب فلج ذهنی شاه شد و هم به‌ طور واقعی، قلب اقتصاد و قدرت مالی رژیم را از کار انداخت. امام خمینی( ره) طی سخنرانی در تاریخ اول خرداد 1358 در جمع کارکنان شرکت نفت در همین زمینه فرمودند: «نهضت ما گر چه مرهون همه اقشار ملت است، گر چه همه اقشار ملت نهضت را همراهی کردند، چه بانوان تمام ایران و چه مردان برومند ما، لکن بعضی اقشار یک ویژگی خاصی داشتند و از آن جمله کارکنان و کارمندان صنعت نفت برای این که اینها در مقامی می‌بودند که شریان حیات اجانب به دست آنها بود، شریان حیات رژیم منحوس در دست آنها بود. اعتصاب آنها یک ویژگی خاصی داشت و همراهی آنها از نهضت یک خصوصیت بیشتری داشت. از این جهت ما به آنها بیشتر از سایر اقشار شاید ارج بگذاریم و تشکر می¬کنیم. شما برادران بودید که در اعتصابات خودتان در مقابل رژیم طاغوتی ایستادید، و نهضت را پیش بردید و اسلام را تقویت کردید. من باید از شما تشکر کنم، من دعا به شما می-کردم و می¬کنم» (مقاله: قطع صادرات نفت، قطع شریان حیاتی رژیم شاه، ولی¬الله حامی¬کلوانق، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و صحیفه امام، جلد 7، صفحه 418)

منبع:

کتاب حبیب‌الله عسکراولادی به روایت اسناد ساواک صفحه 546

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.