تاریخ سند: 11 دی 1348
موضوع: حسینعلی راعی معروف به غلام رام
متن سند:
از: گ 10 تاریخ:11 /10 /1348
به: 2 ﻫ 4 شماره: 8329/گ 10
موضوع: حسینعلی راعی معروف به غلام رام
ساعت 1700 روز 2 /10 /48 آقای حسینعلی راعی در مغازه خود واقع در بندرشاه ضمن بحث و گفتگو پیرامون برکناری آقای نوشین از سمت شهرداری گومیشان اظهار داشت من با آقای نازدردی نوشین شهردار سابق گومیشان که سابقاً به نفع حزب توده فعالیت مینمود گفتهام که اگر شما بخواهید در سمت شهرداری باقی بمانید باید از زیربنای حکومت ایران باخبر شوید زیرا تمام این رؤسا و وزیران حتی شخص اول مملکت پادوی امپریالیسم1 و سرمایهداری امریکا هستند پس هیئت حاکمه در دست سرمایهداران است و شما باید پیش آقای آنه مراد شمالی بروید و از او خواهش کنید و بگوئید که ما در حزب توده فهمیدیم و خواندیم و میدانیم ایران را سرمایهداران اداره میکند اگر بخواهی میتوانی مرا به سمت شهردار در گمیشان نگهداری تا مشارالیه از شما حمایت نموده و شما را حفظ کند.
نظریه منبع . آقای راعی با صحبتهای فریبنده خود که درد هر کس را به خودش میگوید و دلسوزیهائی که میکند در مستمعین اثر گذاشته و باعث تخریب آنها میگردد و آقای راعی در کلیه اظهارات خود سعی دارد اشخاصی را که با او تماس دارند به سوی کمونیزم2 گرایش دهد.
نظریه رهبر عملیات . نظریه منبع مورد تائید است و مراقبت از یادشده کماکان ادامه دارد. قابوس
نظریه رئیس ساواک . نظریه رهبر عملیات تائید میشود.
توضیحات سند:
1. امپریالیسم: از واژهی امپراتوری مشتق شده و دارای معانی مختلفی است. از جمله آن که؛ به نظامی گفته میشود که به دلیل مقاصد اقتصادی یا سیاسی میخواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمینها، ملتها و اقوام دیگر را به زیر سلطه خود درآورد. واژه امپریالیسم در ۱۸۹۰ در انگلستان رواج یافت و به زودی در زبانهای دیگر به کار گرفته شد و از آن برای بیان کشاکشهای قدرتهای اروپایی رقیب برای به دست آوردن مستعمره و حوزه نفوذ درآفریقاو دیگر قارهها استفاده شد. این کشاکشها که از دهه۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴ بر سیاست بینالمللی حاکم بود، سبب شد که این دوره «عصر امپریالیسم» نامیده شود. انگلیسیها و دیگر امپریالیستها ادعا میکردند که هدفشان گسترش تمدن و رساندن دستاوردهای آن به مردمان دارای نژاد و فرهنگ پستتر است. اما در بنیاد این «احساس رسالت» برای تمامی بشریت ایمان به برتری نژادی، مادی، و فرهنگی نژادهای سفید وجود داشت. پس از جنگ جهانی اول، ایدئولوژی امپریالیسم در ایدئولوژیهای فاشیسم و نازیسم به کمال خود رسید.
2. کمونیسم: مفهوم کمونیسم تاریخچهای بسیار طولانی دارد که به قبل از دوران کارل مارکس و فردریش انگلس برمیگردد. در یونان باستان، مفهوم کمونیسم با افسانهای راجع به «عصر طلایی» زندگی انسانها همراه بود که در این عصر افراد جامعه با هماهنگی و آرامش کامل زندگی میکردند و مفهوم مالکیت خصوصی وجود نداشت. توماس مور، در رساله خود با نام «آرمان شهر» که در سال 1516 تهیه شد، جامعهای را به تصویر کشید که براساس مالکیت مشترک اداره میشد و حاکمان آن براساس منطق این رویه را انتخاب کرده بودند. همچنین فرانسیس رابلیاس جامعه آرمان شهر را در کتاب افسانهای ابیتولئم به همین شکل توصیف نموده است.
در قرن 17 میلادی، مجدداً عقاید کمونیستی در انگلستان فراگیر شد و انتقاد نسبت به مضمون مالکیت خصوصی تا دوران روشنفکری قرن 18 ادامه یافت. متفکرانی مانند روسه در رأس این منتقدان قرار داشتند. کلمه «کمونیست» در سال 1840 توسط گودوین بارمبی و با توجه به کلمه فرانسوی «Commuisme» اختراع شده که بارمبی این کلمه را در هنگام مطرح کردن بحث مکتب مساوات منسوب به گراشوس بابف، از رادیکالهای شرکتکننده در انقلاب فرانسه و ابه کنستانت معرفی کرد. بارمبی مشخصاً جامعه تبلیغ کمونیسم لندن را در سال 1841 پایهریزی کرد.
آنچه امروزه به عنوان کمونیسم مطرح است حاصل حرکت کارگری از قرن 19 میلادی در اروپاست. در آن زمان انقلاب صنعتی رقم خورد، منتقدان اجتماعی، کاپیتالیسم را به علت ایجاد طبقه جدیدی از کارگران بیتجربه که در شرایط سخت کار میکردند و همچنین افزایش فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی مورد سرزنش قرار دادند. در اواخر قرن 19 نظریات مارکس احزاب سوسیالیست را در سراسر اروپا به طور گستردهای فعال کرد. در چنین فضائی حزب کارگر سوسیال دموکرات روسیه به رهبری لنین دست به تحرکات و انقلاب زد و در سال 1917 پس از سرنگون کردن حکومت روسیه تزاری به قدرت رسید.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب1 صفحه 110