تاریخ سند: 14 اسفند 1345
درباره: دعوت واعظ جهت ماه محرم
متن سند:
از: ساواک استان کرمان تاریخ:14 /12 /1345
به: مدیریت کل اداره سوم/ 316 شماره: 5437/ﻫ
درباره: دعوت واعظ جهت ماه محرم
عطف به 71227 /316 ـ 22 /11 /45
چون تاکنون اصولاً برای دعوت واعظ به کرمان جهت ماه محرم اقدامی انجام نگرفته است لذا فعلاً مشخصات بیشتری از محمد خراسانی به دست نیامده بدیهی است در صورتی که دعوت نامبرده و یا واعظ دیگری قطعیت پیدا کرد مراتب به موقع گزارش خواهد شد. ظ
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کرمان ـ آرشام1
در ساعت 11 روز 20 /12 /45 به بخش 316 واصل گردید
316 بایگانی شود
فعلاً بایگانی شود ـ 20 /12 /45
توضیحات سند:
1. محمدعلى درخشى علاف، فرزند غلامرضا (که بعدها نام خود را به آرشام تغییر داد) در سال 1300 ﻫ ش در مشهد به دنیا آمد. او از مهرماه 1321 مسئولیتهاى اطلاعاتى خود را به عنوان افسر مرزبانى رکن 2 ستاد لشکر 8 خراسان آغاز کرد. فعالیت وى در پادگان بجنورد، در شرایطى که منطقه تحت اشغال ارتش شوروى قرار داشت، سبب شد که آرشام در رابطه با سرویس اطلاعات نظامى انگلیس قرار گیرد و در چارچوب شبکهاى از عوامل انگلیس در منطقه به خرابکارى علیه روسها، به ویژه قلى اوف، افسر اطلاعاتى شوروى که در پوشش کنسول شوروى در گنبد عمل مىکرد دست زند. در اسناد موجود، گزارشى از آرشام موجود است که طبق آن وى معترف شده که به اتفاق اردشیرخان شادلو (از عوامل شوکتالملک علم و بزرگ مالک منطقه) فرد ترکمنى به نام موخى را به قتل رسانیده است. آرشام مدعى است که موخى یکى از مأمورین اطلاعاتى شوروى بوده است. طبق همین گزارش، آرشام در شکست ماجراى شورش افسران چپگرا، معروف به «قیام افسران خراسان» به رهبرى سرگرد علىاکبر اسکندانى، نقش داشته است.
فعالیتهاى آرشام در خراسان مورد توجه انگلیسىها قرار گرفت. او به تهران احضار و محرمانه به آذربایجان رفت و در سالهاى 1324 ـ 1325 به تشکیل شبکههاى مخفى در این منطقه دست زد. او پس از این مأموریت مجددا به مشهد اعزام شد و رئیس تجسس رکن 2 لشکر خراسان گردید تا نقش مهمترى در فعالیتهاى اطلاعاتى و سیاسى سرویس اطلاعاتى بریتانیا در خراسان داشته باشد. او در دوران دولت دکتر محمد مصدق از 1 /5 /1331 به آذربایجان منتقل شد و تا 28 مرداد 1332 در این خطه بود. آرشام پس از کودتاى 28 مرداد 1332 به عنوان رئیس اطلاعات لشکر خراسان مجددا به این منطقه وارد و در زمستان 1334 به مناسبت مسافرت خروشچف و بولگانین به افغانستان در یک مأموریت سرّى، پنهانى وارد افغانستان شد و به تماس با شبکههاى مخفى در این کشور پرداخت.
پس از تأسیس ساواک، نخستین ساواک استانى که تأسیس شد در خراسان بود. آرشام در دى ماه 1335 به عنوان اولین رئیس ساواک خراسان منصوب و به مدت 5 سال در این ساواک نقش حساسى به عهده داشت. در این زمان زمینههاى نارضایتى و عصیان در عشایر جنوب احساس شد و آرشام به عنوان یکى از زبدهترین عوامل MI-6 در ساواک، در شهریور 1340 رئیس ساواک فارس و بنادر گردید و تا آذر 1341 در این سمت بود. طبق گزارش آرشام، فعالیتهاى او در جنوب در سه محور بود : اول، مقابله با فعالیت نیروهاى ضد رژیم در دانشگاه شیراز؛ دوم، تشکیل شبکههاى اطلاعاتى در میان عشایر و گردآورى اطلاعات و تهیه گزارشى جامع از اوضاع فارس. گزارش مشروح فوق به شماره 9027/دف 8 مورخ 22 /5 /1341 به مرکز ارسال شد و نقش اساسى در پىریزى اقدامات بعدى در سرکوب عشایر داشت. در جریان درگیرى مسلحانه عشایر در زمستان 1341 ـ تابستان 1342، آرشام که اکنون در تهران بود، بارها در زمینه مسائل فارس با مسئولین نظامى وقت (سپهبد اسماعیل ریاحى ـ وزیر کشاورزى، سپهبد عزیزاللّه کمال ـ رئیس اداره دوم ارتش و سپهبد عزیزى) به مشاوره پرداخت. سومین محور فعالیتهاى آرشام در جنوب تأسیس «انجمن دوستى ایرانیان با شیخنشینها» در فارس بود که پوشش فعالیتهاى برون مرزى ساواک، در واقع MI-6 با شیخ نشینهاى خلیج فارس به شمار مىرفت. آرشام همچنین در توسعه شبکههاى فراماسونرى در شیراز با دکتر ذبیح قربان همکارى نزدیک داشت و به تأسیس «باشگاه لاینز» در شیراز دست زد و در سال 1341 ریاست این باشگاه را به عهده داشت. آرشام در آذر 1341 ساواک فارس و بنادر را به سرهنگ مسعود حریرى تحویل داد و در مرکز (اداره کل یکم ساواک) به کار پرداخت. او پس از طى دوره ویژه اطلاعاتى در آمریکا (سیا)، در 19 /2 /1342 رئیس ساواک سیستان و بلوچستان شد و در تاریخ 9 /6 /1345 ریاست ساواک کرمان را به دست گرفت.در کرمان، آرشام به سرعت به چهره مخوف استان بدل شد و سایر قدرتهاى منطقه را تحتالشعاع حضور خود قرار داد، به نحوى که به تأسیس «دانشسراى عالى فنى آرشام» دست زد. او در سالهاى 1350ـ 1357 نقش کمنظیرى در سرکوب حرکتهاى انقلابى در منطقه فوق ایفاء کرد. با اوجگیرى انقلاب اسلامى ایران، آرشام طراح و مبتکر اقدامات وحشیانه و قساوت بار در سرکوب انقلاب بود و به ویژه در حادثه خونین مسجد جامع کرمان در مهر 1357 نقش اصلى را بر عهده داشت. وزیر دادگسترى دولت ازهارى، براى حفظ «مصلحت» ساواک و آرشام، محترمانه برکنارى او را به سپهبد ناصر مقدم توصیه کرد. آرشام در اواخر آذر 1357 برکنار شد.
ارتشبد فردوست در خاطرات خود آرشام را از معدود مقامات عالىرتبه ساواک که به شدت مورد توجه شاپور جى بودند، معرفى کرده است. وی در آذر ماه 1357 از کشور گریخت.
ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، حسین فردوست، ج 2، صص 423 تا 425
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 1 صفحه 179