موضوع: اظهارات شیخ حسین غفاری
متن سند:
موضوع: اظهارات شیخ حسین غفاری تاریخ: 6/۱۱ /42
محل: تهران شماره: ۲۱۹۷/ س ت /۲
ساعت ۱۶۰۰ روز جمعه 4/۱۱ /42 شیخ حسین غفاری که از زندانیان پانزده خرداد و پیشنماز مسجد ده متری شارق (خیابان تهران نو) میباشد در میدان فوزیه به مأمور اظهار داشته شما را به خدا ببینید راجع به ششم بهمن1 چقدر حقه بازی و عوام فریبی میکنند، چقدر پول مردم را صرف هدفهای شخصی مینمایند میخواهند خودشان را همراه مردم کنند ولی مردم بیزارند و اگر زور سر نیزه و سازمان امنیت نباشد آنوقت معلوم خواهد شد که مردم چطور با دستگاهها رفتار مینمایند من هر جا منبر بروم حرفهایم را میزنم و هرگز از گفتن حقایق خودداری نخواهم کرد.
نظریه: باید منابر نامبرده زیر نظر گرفته شود تا معلوم شود منظور از اظهاراتش تظاهر بوده است یا واقعیت.
١- اطلاعیه شود
۲- در گزارش روزانه درج گردد. آقای معینی این اطلاعیه مجدداً به بخش امور اجتماعی جهت اقدام صورت داده شود.
گیرندگان: ریاست ساواک تهران جهت اطلاع (دو نسخه)
توضیحات سند:
١. ششم بهمن: رژیم پهلوی در اجرای سیاستهای دیکته شده از سوی آمریکا و به منظور جلب کمکهای مالی آن کشور مأموریت یافت تا برنامه اصلاحی و رفرم مورد نظر امریکا را اجرا نماید بدین منظور در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ اجرای طرح را اعلام کرد این طرح که شش ماده داشت به اصول ششگانه انقلاب سفید معروف شد. خبرگزاریها و رسانههای گروهی غرب که از قبل در انتظار اعلام این خبر بودند با آب و تاب فراوان آن را منعکس کردند و پیش بینی کردند که اکثریت قاطع مردم ضمن شرکت در رفراندوم به آن رأی بدهند، با تمامی مخالفتها و اعتصابات و تظاهراتی که در شهرهای مختلف مخصوصأ مراکز مذهبی صورت گرفت رفراندوم در روز ششم بهمن ۱۳۴۱ انجام شد. علیرغم اینکه استقبال مردم بسیار کم بود و محل صندوقها بسیار خلوت بود، دستگاه تبلیغاتی رژیم اعلام داشت که اصول پیشنهادی شاه با استقبال پر شور و بی نظیر روبرو گردید، به دنبال برگزاری رفراندوم دول غربی و دولت شوروی پیامهای تبریک برای شاه ارسال کردند. رژیم شاه برای بزرگداشت این روز تبلیغات گستردهای را همه ساله انجام میداد و هرگونه کوتاهی و بی توجهی به این موضوع از سوی رژیم و ساواک نوعی مخالفت با شاه قلمداد میشد. ر.ک: تاریخ سیاسی معاصر ایران - سید جلال الدین مدنی
نهضت امام خمینی - سید حمید روحانی جلد ۱
منبع:
کتاب
شهید آیتالله حاج شیخ حسین غفاری به روایت اسناد ساواک صفحه 34