صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : برگزاری مجلس ختم چهلم مصطفی خمینی در خمین

تاریخ سند: 19 آذر 1356


موضوع : برگزاری مجلس ختم چهلم مصطفی خمینی در خمین


متن سند:

از : 12 ه به : 312 شماره : 670256 از صبح روز قبل تعداد نسبتا زیادی اعلامیه که به همین مناسبت توسط شیخ محمدصادق آل طاهر از قم آورده شده بود، به دیوارهای شهر نصب می گردید که مرتبا وسیله مأمورین شهربانی جمع آوری می شد.
سپس از صبح روز 10 /9 /36 عده زیادی از طبقات مختلف مردم و در حدود 400 نفر از معممین از شهرستانهای قم، محلات و گلپایگان به خمین وارد و ناهار را در منزل پسندیده (برادر خمینی)، [صرف کردند ]شیخ صادق آل طاهر، شیخ محمد حبیب اللهی و عده ای هم در چلوکبابی امید به حساب حبیب اللهی و آل طاهر صرف نمودند.
این عده در موقع ورود در محلی که فاصله نسبتا زیادی با مسجد داشت از اتوبوس حامل خود پیاده و در پیاده روها راه می افتادند تا نظر بیشتر اهالی را به خود جلب نمایند.
مجلس در ساعت 14 منعقد و پس از تلاوت قرآن توأم با صلوات دستجمعی به نام خمینی، شیخ محمد حبیب اللهی که از اقوام متوفی است، در پشت میکروفن قرار گرفته و از کسانی که در مجلس شرکت کرده اند، بخصوص روحانیون قم و شهرهای دیگر از جانب خود و روحانیون و مردم خمین تشکر نمود و متفابلاً تسلیت گفت.
در این هنگام مردم حاضر با صدای بلند به مدت 3 دقیقه گریه کردند.
آنگاه حبیب اللهی افزود اگرچه این یک فاجعه بزرگ است اما ما مصیبتی بزرگتر از این داریم و آن این است که نمی دانیم به چه علت در مملکت شیعه که تمام مردم و کارمندان اداری و کشاورزان و حتی رئیس مملکت شیعه 12 امامی هستند، نباید بتوانند نام مرجع عالیقدر خود و نایب امام زمانشان را ببرند که این مصیبت نیست؟ که باز مردم بنای گریه را گذاشتند.
ناطق آنگاه با حالت خاصی گفت: اگر باور ندارید هرکس که نامش را می برد باید در گوشه زندان جان بدهد.
پس ببینید من حالا نام او را می برم و بعد به گوشه زندان می روم.
اما من باکی ندارم.
چون 75 سال از سنم گذشته و بالاتر از سیاهی هم رنگی نیست.
شما صلوات بفرستید تا من نامش را ببرم که مردم با صدای بلند دو بار صلوات فرستادند و مشارالیه اظهار داشت همان طوری که روح اللّه اش نامیدند نام این مرجع بزرگ و زعیم عالیقدر تشیع حاجی آقای روح اللّه خمینی است و به سخنانش خاتمه داد.
بعد از وی یکی از معممین که همراه عده ای دیگر از قم آمده بود و بعدا گفته شد نامش یونسی است بالای منبر رفت و گفت: آفرین به شما مردم قهرمان پرور خمین که این گونه ابراز احساسات می کنید، من نیامدم به شما تسلیت بگویم، خجالت می کشم که تسلیت بگویم.
ما باید به شما تبریک بگوییم، چون خورشید زمان از اینجا طلوع نموده.
اینجا حکم یک قلب را دارد که به جاهای دیگر خون می دهد، اگر اکنون پیشوای زعیم و مرجع عالیقدر عالم تشیع امام خمینی (مردم صلوات فرستادند) در بین ما نیست اما وجودش در قلب یکایک شما هست.
اگر شما نمی توانید از نزدیک دست آقا را ببوسید، اما این افتخار را دارید که نام شهرتان را در دنیا ببرند.
ای کاش شما می دیدید که چگونه مردم سراسر جهان به آقا ابراز احساسات می کنند.
رهبری تعلق به خاندان نبوت داشته و بعد از آن متعلق به پیشوایان است.
این پیشوای بزرگ که واقعا بزرگ است و اجازه بدهید کلمه بزرگ فقط به ایشان نسبت داده شود، من که زبانم یارایی ندارد و کوچکتر از آنم که بخواهم از مقام و عظمت مرجع عالیقدر امام خمینی (مردم صلوات فرستادند) بیان کنم.
ناطق آنگاه ضمن دعا در مورد این که خدایا به خودت و به خودش قَسمت می دهیم که امام خمینی را به ایران برگردان به سخنانش خاتمه داد.
نظریه یکشنبه: نظری ندارد.
نظریه سه شنبه: اظهارات شیخ محمد حبیب اللهی علی رغم تذکرات شهربانی خمین مبنی بر خودداری از بردن نام خمینی صورت گرفته و ضمنا از یونسی نام هم مشخصات بیشتری در دست نیست.
در صورتی که نامبرده مورد شناسایی سازمان قم قرار گیرد اقدام درباره وی از آن طریق میسر است.
در صورت تصویب محمد حبیب اللهی برای مدتی ممنوع المنبر گردیده و نیز از تشکیل مجالس مشابه در خمین ممانعت گردد.
سیادت نظریه 21: نظریه سه شنبه مورد تأیید است.

منبع:

کتاب بدون شرح به روایت اسناد ساواک - کتاب اول صفحه 392

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.