تاریخ سند: 7 مهر 1350
ریاست ساواک فرمانداری کل بنادر جنوب
متن سند:
شماره: 6292 تاریخ: 7 /7 /1350
از: ناحیه ژاندارمرى جنوب(رکن دوم)
به: ریاست ساواک فرمانداری کل بنادر جنوب
مورخه 4 /7 /50 مجلس ترحیمى از طرف ناحیه ژاندارمرى جنوب1 در مسجد شیخ سعدون2 منعقد چون آقاى بلادى که در این قبیل مراسم دعوت میشد در بوشهر حضور نداشت لذا از خادم مذکور خواسته شد یک نفر واعظ که معروفیت داشته و اغلب در غیاب آقاى بلادى در اینگونه مراسم دعوت میشود معرفى نماید نامبرده آقاى شیخ تراب عاشورى را معرفى و براى اطمینان بیشتر در مورد واعظ مورد بحث از آقاى گشمردى نماینده حزب ایران نوین3 که مورد اعتماد آن سازمان نیز میباشد پرسش و ایشان هم اظهار داشتند که شیخ تراب و پدرش از وعاظ معروف شهر هستند و در مسجد حاج شیخ احمد پیشنماز بوده و مرتباً در تمام مساجد بوشهر و حومه در کلیه مراسم وشبهاى اعیاد و ایام ماه رمضان و ماه و محرم به منبر میرود و بعد از آقاى بلادى واعظ دیگرى به غیر از ایشان نداریم با این ترتیب قبل از انجام مراسم نامبرده به ناحیه دعوت و از طرف رئیس ستاد در حضور آقاى گشمردى در مورد بیوگرافى بانوى مرحومه و نحوه سخنرانى وسیله رئیس ستاد تذکرات لازم به ایشان داده شد و آقاى شیخ تراب اظهار داشت که من فصاحت و بلاغت آقاى بلادى را ندارم و آقاى گشمردى بیان داشتند که آقاى شیخ تراب شکسته نفسى مینمایند ضمناً در حضور نامبردگان بالا مخصوصاً تذکر داده شد که در پایان جلسه براى سلامتى ذات اقدس اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بزرگ ارتشتاران دعا نماید لکن متأسفانه آن طوری که مورد انتظار بوده عمل نشد و در مسجد هم در حضور جمع هیچگونه گفتگو و عکسالعملى مصلحت نبود علیهذا دستور فرمایند طبق مقررات در مورد عدم اجراى دستور وسیله شیخ تراب اقدام مقتضى معمول نتیجه را اعلام فرمایند.
ف ـ 9 0 سرلشکر نیرومند
از سوى سرهنگ 2 ستاد زرین فر
در پرونده شیخ تراب عاشورى بایگانى گردد ضمناً از طریق ریاست ساواک تذکر داده شد 10 /7 /50
نامبرده توسط آقاى [ناخوانا] احضار و چگونگى استفسار. پاسخ میدهد مجلس آنقدر مهم نبود که لیاقت داشته باشد اسم اعلیحضرت برده شود.
توضیحات سند:
1. تا قبل از کودتاى 28 مرداد 1332 ژاندارمرى تابع ارتش بود و رکن 2 ارتش کارهاى اطلاعاتى ارتش و ژاندارمرى هردو را انجام مىداد. پس از کودتاى 28 مرداد همزمان با تغییراتى که در دستگاههاى نظامى و اطلاعاتى کشور روى داد و با تفکیک ژاندارمرى از ارتش، رکن 2 ژاندارمرى نیز از ارتش تفکیک شد و مسئـول فعالیتهـــــاى ضدبراندازى و ضد جاسوسى در درون سازمان خود شد و بعدها رکن 2 ژاندارمرى مسئول جمع آورى خبر از حوزه فعالــــیت خـــــــود و ضد اطلاعات ژاندارمرى مسئــــول فعالیتهــــاى ضد براندازى و ضدجاسوسى در درون ژاندارمرى گردید.(خاطرات فردوست جلد اول ص381 و 394)
2. مسجد شیخ سعدون این مسجد در اواخر قرن 12 ﻫ ش در محله کوتى بوشهر توسط مشهورترین شیوخ آل مذکور فرزند شیخناصر، که حکومت محلى بوشهر را بر عهده داشت، ساخته شد.
3. حزب ایراننوین این حزب در تاریخ 24 /9 /1342 اعلام موجودیت کرد. در رأس رهبری آن حسنعلی منصور دستپرورده آمریکا قرار داشت و پس از ترور منصور دچار تزلزل شد و به دلیل اینکه امیرعباس هویدا به جهت نخست وزیر شدن از قبولی دبیرکلی حزب سر باز زد، وزیر سابق کشور (عطاالله خسروانی) به دبیرکلی انتخاب شد و تا سال 1348 در این سمت باقی ماند. پس از خسروانی و تا انحلال حزب، منوچهر کلالی دبیرکل آن بود. البته این شکل ظاهر قضیه است.
دبیران کل حزب هیچگاه به فکر حل مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه و یا ترقی و پیشرفت مسائل نبودند بلکه تنها در فکر منافع مالی و شخصی خود و اقوام و بستگان و دوستان خود بودند و بودجهای که از طرف دولت و وزارتخانهها اما به طریق محرمانه دریافت میکردند به مصارف شخصی خود میرساندند و فعالیت عمده حزب در انتخابات آشکار میشد. آنان سعی میکردند تا به هر صورت ممکن افراد خود را به عنوان نماینده مردم به مجلس و هر کجا احتیاج به انتخاب داشته و یا پُستی در کار بوده تحمیل کنند و آنقدر در آرا تغییر میدادند که مورد اعتراض هویدا و شخص شاه هم قرار میگرفتند. حزب ایران نوین، حزبی دستساز آمریکا بود که شاه به لحاظ طرفداری از انقلاب سفید آن را پذیرفت و جز طرفداری از سیاستهای آمریکا در ایران و ترویج فرهنگ شاهنشاهی و اشاعه فساد به وسیله تأسیس سازمان جوانان حزب، کار دیگری انجام نداد. ـ اسناد ساواک، بولتن ویژه و پرونده حزب ایران نوین
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 1 صفحه 128