تاریخ سند: 27 تیر 1346
موضوع: اظهارات اسداله رشیدیان درباره وضع انتخابات
متن سند:
به: 322
از: 20 /7/م شماره: 9498 /20 /7/م
روز یکشنبه گذشته اسداله رشیدیان ضمن یک مذاکره خصوصی در مورد
وضع انتخابات مجلسین می گفت که قرار است مطالب زیر را راجع به انتخابات
در شرفیابی به حضور ملوکانه بشرفعرض برساند رشیدیان اظهار می نمود یکی
از بزرگترین اشتباهاتی که
کارگردانهای انتخابات
فعلی انجام داده اند این است
که انتخابات مجلس
مؤسسان را با انتخابات
شورایملی و سنا مخلوط
کرده اند زیرا در حال حاضر
و طبق صورتی که دو حزب
منتشر کرده اند کلیه افرادی
که وازده شناخته شده و
نتوانسته اند آنها را در
مجلسین سنا و شورایملی
کاندیدا اعلام نمایند برای
مجلس مؤسسان کاندیدا
کرده اند در حالی که به
عقیده من مهم ترین مسئله
موضوع انتخابات مجلس مؤسسان است و باید رجال معمر و با شخصیت
مخصوصا عده ای از قضات عالیرتبه دیوانعالی کشور و رؤسای سابق مجلسین و
نخست وزیران و مسئولان قدیمی مملکت به عنوان کاندیدای مجلس مؤسسان
معرفی می شوند تا تصمیماتی که این مجلس می گرفت و انتشار می داد جلب
توجه می کرد و ارزش بیشتری پیدا می کرد و مثلاً اگر بگوید اعضای مجلس
مؤسسان که تشکیل شده از جمله.
سردار فاخرحکمت ـ اخوی1 ـ سروری2 ـ نجم الملک3 ـ تقی زاده4 ـ ساعد
دکتر متین دفتری5 ـ دکتر هدایتی6 ـ دکتر علی اکبر سیاسی7 ـ ممتاز و ممقانی
بوده اند خیلی خیلی بهتر از لیستی است که احزاب منتشر نموده و کلیه افرادی را
که نتوانسته اند آنها را جزو کاندیداهای مجلسین سنا و شورایملی را قلمداد
نمایند جز کاندیداهای مجلس مؤسسان معرفی کرده اند و این عمل و اقداماتی که
نموده اند به عقیده من فوق العاده قابل توجه و بررسی است زیرا تصمیمی که
مجلس مؤسسان خواهد گرفت فوق العاده و در سطح قانون اساسی است.
در مورد نقش رشیدیان در انتخابات آینده سوال شده و نامبرده جواب داده
بی طرف هستم و اصولاً
دخالتی نخواهم کرد و
نکرده ام و وضع اصناف هیچ
معلوم نیست ولی آنچه که
من می دانم فرد صنف زیر
بار نمی رود مخصوصا در
این انتخابات که حزب ایران
نوین با آنها لجبازی کرده و
برخلاف نظر آنها افراد
غیرصنفی را در لیست
کاندیداهای تهران گذارده
است زیرا در انتخاباتی که
چندی پیش در صنف خیاط
صورت گرفت افراد صنف به
عباس روستا رأی ندادند و
در نتیجه او را از هیئت
مدیره صنف خیاط خارج کردند و بلافاصله طبق قانون شورایعالی اصناف به او
نامه ای نوشت و او را از عضویت شورا اخراج کرد و در مقابل او به نیابت ریاست
شورایعالی اصناف انتخاب شد که هنوز هم هست و حالیه حزب ایران نوین آمده
کسی را که حتی صنف خودش به او رأی نداده و شورای عالی اصناف هم او را
اخراج کرده و مدت چهار سال نیز سوژه روزنامه فکاهی توفیق بوده به عنوان
نماینده اصناف جزو کاندیداهای تهران منظور کرده است و با این اعمال چگونه
می توان انتظار داشت اصناف به کاندیداهای حزب ایران نوین رأی بدهند و یا
حداقل در انتخابات شرکت بکنند.
نظریه 20 /7/م
اظهارات رشیدیان درباره انتخاب اعضای مجلس مؤسسان تا حد زیادی صحیح
به نظر می رسد و بایستی کسانی به عضویت این مجلس انتخاب گردند که از هر
لحاظ به سایر نمایندگان منتخب مجلسین سنا و شورا امتیاز بیشتری داشته
باشند.
در پرونده اسداله رشیدیان 208ر ـ ش بایگانی شود.
31 /4 /46
توضیحات سند:
1ـ محمد حسن اخوی فرزند
اسماعیل، در سال 1287 شمسی
در تهران بدنیا آمد.
او در سال
1307 وارد خدمت نظام شد و در
تاریخ 1 /2 /1340 با درجه
سرلشگری بازنشسته گردید.
مهم ترین مشاغل نظامی وی
بدین شرح است : 1324 رئیس
رکن دوم ستاد ارتش ـ 1324
رئیس دایره 2 فنی اداره باربری
ارتش ـ 1329 رئیس ستاد
لشگر اهواز ـ 1330 معاون
اداره موتوری ارتش و سپس
معاون اداره صنایع نظامی ـ
1332 رئیس اداره موتوری
ارتش ـ 1333 رئیس هیئت
وابسته نظامی ایران در ترکیه و
یونان و یوگسلاوی ـ 1334
فرمانده گارد مسلح جنگل و
1338 رئیس دادگاه عادی ویژه
دادرسی ارتش.
پس از کودتای 28 مرداد 1332
اخوی به درجه سرتیپی نایل شد
و به علت نقشی که در طراحی
عملیات کودتا و اشرافی که بر
سهم افراد در این عملیات
داشت، به ریاست کمیسیون
اعطاء نشان های کودتا منصوب
گردید.
او در سال 1336 در
دولت منوچهر اقبال برای مدتی
به وزارت کشاورزی رسید.
سرلشگر محمد حسن اخوی
فراماسون و عضو لژهای
«پهلوی» و «همایون» بود.
وی
پس از انقلاب در آمریکا ـ
(کالیفرنیا) ـ اقامت گزید و در
سال های 1367 ـ 1368 به
انتشار مقالاتی در دفاع از
کودتای 1299 رضاخان ـ سید
ضیاء پرداخت.
ر.ک: ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی ج 2، ص 434.
2ـ محمد سروری به سال 1276
ه ش در تهران متولد شد.
به استخدام وزارت امور خارجه
درآمد ولی سپس به قسمت
بازرسی وزارت دادگستری
منتقل شد.
از 1311 ه ش
دادستان تهران، دادستان دیوان
کیفری و سپس به وزارت مالیه
منتقل و دادستان محاکم مالیه
شد.
در 1314 و 1315 مدیر کل
وزارت مالیه شد و تا دو سال
بعد از آن در رأس هیئتی به
کشورهای اروپائی رفت.
در
1318 معاون وزارت عدلیه شد
و چندی کفالت آن را در کابینه
احمد متین دفتری به عهده
داشت.
در کابینه مرتضی
قلی بیات در 1323 وزیر کشور
و در کابینه حکیمی به سال
1326 وزیر دادگستری شد.
در
1330 عضو هیأت مختلط بر
نظارت در امر خلع ید بود و یک
سالی هم ریاست دیوان عالی
کشور را عهده دار شد.
در
1328 به عنوان نماینده دوره
اول مجلس سنا از تهران
برگزیده شد و در 1335 ه ش
ریاست دیوان عالی کشور را
مجددا به دست گرفت.
وی
سرانجام در 1370 ه ش
درگذشت.
(مجله گنجینه اسناد
شماره 2، 3، ص 84 ـ 75)
3ـ ابوالقاسم نجم (نجم الملک)
فرزند محمود نجم در 21
اردیبهشت 1271 ه ش در
تهران متولد شد.
تحصیلات
مقدماتی و متوسطه را در تهران
آموخت.
مدتی نیز صرف و نحو
ادبیات فارسی و عربی،
ریاضیات و نجوم را فرا گرفت.
در 1286 ش وارد مدرسه
سیاسی، و در 1291 ش
فارغ التحصیل گردید.
چند سالی
در مدرسه سیاسی تهران دروس
تاریخ ایران و عرب، جغرافیای
عمومی و جغرافیای ایران
را تدریس کرد.
سپس به خدمت
وزارت امور خارجه درآمد و تا
سال 1309 ش ریاست اداره های
حسابداری، تذکره و تابعیت،
سجلات و کنسولی را به عهده
داشت.
وی به مشاغل زیر
اشتغال داشت: مدیرکل وزارت
دارایی (1308)، معاون اداری
و پارلمانی وزارت دارایی،
وزیر مختار ایران در آلمان و
هلند، وزیر مختار ایران در
پاریس، مدیر کل وزارت پیشه
و هنر (1317ش)، وزیر مختار
ایران در توکیو (1319 ش)،
سفیر کبیر ایران در کابل (1322
ش)، سفیر ایران در چین
(1324ش)، وزیر امورخارجه
(1324) وزیر دارایی
(1336ش)، عضو شورای عالی
سازمان برنامه (1328 ش)
سناتور انتخابی از تهران
(1328 ش)
ابوالقاسم نجم الملک عضو حزب
عامیون بود که پس از
استانداری خوزستان بازنشسته
گردید.
مدتی نیز برای سیاحت
به اروپا رفت.
منابع: ابوالفضل قاسمی،
سیاستمداران ایران در اسناد
محرمانه بریتانیا، مجله آینده،
1371، شماره 6 ـ 1، ص 413
خواندنیها، شماره 11 (5 آبان
1341) ص 10
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
4ـ سیدحسن تقی زاده از بانیان
اولیه و اصلی وابستگی ایران به
سیاستهای انگلیس طی نهضت
مشروطیت ایران و یک قرن
پس از آن بود و از عوامل توفیق
نقشه های سیاسی بریتانیا و نفوذ
آن کشور در ایران به شمار
می رفت.
او با انعقاد قرارداد
خائنانه سال 1312 با
انگلستان زمینه سلطه هر چه
بیشتر بریتانیا بر منابع نفتی ایران
را فراهم آورده و در دوره های
مختلف مجلس شورای ملی
گامهای بلندی علیه روحانیت
برداشت.
تقی زاده در شهریور
1256 در تبریز متولد شد.
در
دارالفنون تهران تحصیل کرد و از
جوانی رشته های مختلف تحصیلی
را در کنار زبانهای عربی و
انگلیسی فرا گرفت.
او با عضویت
در تشکیلات فراماسونری و با
توجه به نفوذ گسترده آن در بین
منورالفکران ایرانی و خصوصا
مشروطه خواهان در جنبش
مشروطه شرکت فعالی را به عهده
گرفت و در اکثر دوره های اولیه
مجلس شورای ملی به نمایندگی
انتخاب شد وی از عوامل
دستگیری و محاکمه و شهادت
شیخ فضل اللّه نوری بود.
تا قبل از
مشروطه وی سفرهای زیادی به
اروپا داشت و در خلال جنبش
مشروطه مجری سیاست
انگلستان شد.
به هنگام به توپ
بستن مجلس توسط نیروهای
محمد علیشاه به سفارت انگلیس
پناه برد و چون رژیم محمد
علیشاه قصد جان وی را کرده بود.
مسئولان سفارت او را تحت نظر
از کشور خارج کردند.
تقی زاده
ابتدا به قفقاز و سپس به وین،
پاریس، لندن و دیگر شهرهای
اروپا رفت.
پس از سرنگونی
حکومت محمد علیشاه وی به
تهران بازگشت و در انتخابات
دوره دوم مجلس به وکالت
برگزیده شد.
وی در آن زمان در
مجلس به جبهه دموکراتها که
طرفدار سیاست اصلاحات و محو
نفوذ روسیه در ایران بودند،
پیوست این حزب که مورد
حمایت انگلیس بود، نقش مؤثری
در مبارزه با نفوذ روحانیت در
داخل و خارج مجلس ایفا کرد.
تقی زاده یک بار نیز در مجلس
دوم از سوی مراجع نجف تکفیر
شد.
او به دلیل جاه طلبی مورد
نفرت رهبران نهضت مشروطه
قرار گرفت و در سالهای قبل از
جنگ جهانی اول به دلیل تنفر
شدید افکار عمومی از ایران
خارج شد و به کشورهای آمریکا،
انگلیس، فرانسه، هلند و آلمان
غربی رفت.
پس از انقراض سلسله قاجاریه
تقی زاده در اوایل حکومت
رضاخان در 1307 والی خراسان
شد و تا تیر ماه سال بعد در این
سمت ماند.
سپس از شهریور
1308 تا فروردین 1310 سفیر
رضاخان در انگلیس شد.
در
مرداد 1310 وی وزیر دارائی
شد.
او در این سمت با امضای
معاهده قرارداد دارسی در خرداد
1312 سلطه بریتانیا را بر منابع
نفتی و سرمایه های ایران استمرار
بخشید.
این معاهده وی را بشدت
بدنام ساخت به گونه ای که از دی
همان سال با سمت سفارت ایران
در فرانسه از ایران خارج شد و تا
مرداد سال بعد در این سمت باقی
ماند.
او در سال های بعد یعنی تا
سال 1320 سرپرستی هیات های
اعزامی ایران به کنفرانسها و
مجامع اروپایی و جهانی را
عهده دار گردید.
در زمان
محمدرضا پهلوی بار دیگر به
عنوان سفیر ایران عازم لندن شد
و تا سال 1326 باقی ماند سپس
به تهران بازگشت و وارد مجلس
پانزدهم شد و دو سال در مجلس
ماند و با تاسیس مجلس سنا در
1328 ریاست آن را به عهده
گرفت طی جریان حوادث ملی
شدن صنعت نفت و خلع ید از
بریتانیا و انحلال شرکت نفت
ایران و انگلیس در 1329 بیش
از پیش چهره تقی زاده عامل
تسلط انگلیسها برای مردم
آشکار و تثبیت گردید.
اما با
سرنگونی حکومت مصدق در
کودتای 28 مرداد 32 و بازگشت
شاه به کشور، مجددا مجلس سنا
تأسیس و تقی زاده به ریاست آن
برگزیده شد.
او سپس به دلیل افشا شدن اسامی
و اسرار فراماسون های ایران
توسط ساواک که برای تضعیف
نفوذ انگلیس و تقویت نفوذ
آمریکا صورت گرفت، به بهانه
کهولت سن خانه نشین شد.
وی
که از اعضای فعال فراماسونری و
از مؤسسان لژ بیداری ایرانیان
بود، سرانجام در 17 بهمن 1348
در 92 سالگی درگذشت.
ر.ک : سیدحسن تقی زاده به
روایت اسناد ساواک، تهران،
مرکز بررسیهای تاریخی.
ر.ک : مشاهیر سیاسی قرن
بیستم، احمد ساجدی، ص 131.
5ـ احمد متین دفتری فرزند
متین الدوله در بهمن ماه 1275 ه
ش در تهران متولد شد بعد از
انجام تحصیلات ابتدائی وارد
مدرسه جدیدالتأسیس آلمانی شد
که به خرج دولتین ایران و آلمان
اداره می شد.
سپس وارد مدرسه
علوم سیاسی و از آنجا
فارغ التحصیل شد.
در سال
1294 به استخدام وزارت
خارجه درآمد و ضمن کار در
وزارت خارجه وارد مدرسه
عالی حقوق شد و در سال 1300
فارغ التحصیل گردید.
زمانی که
داور وزیر عدلیه شد، متین
دفتری را به وزارت عدلیه برد و
او کار ترجمه قوانین کشورهای
اروپائی را انجام داد و به پاداش
این خدمت جهت انجام
ماموریتی از طرف دولت به دفتر
جامعه ملل در ژنو رفت و
ضمن خدمت دکترای خود را اخذ
کرد.
در سال 1310 به معاونت
وزارت عدلیه معرفی شد.
در
همین زمان تیمورتاش وزیر
دربار مغضوب رضاشاه شد و
متین دفتری او را محاکمه کرد و
رضایت رضاشاه را جلب کرد.
در
مهر ماه 1315 در کابینه محمود
جم به وزارت دادگستری رسید و
قریب سه سال تا احراز مقام
نخست وزیری این سمت را به
عهده داشت.
از وقایع مهم این
دوره وزارت او دستگیری و
محاکمه 53 نفر حزب کمونیست
بود.
در 13 آبان 1318 با حکم
رضاشاه احمد متین دفتری به
نخست وزیری می رسد که
همزمان بود با اوج قدرت نازیها
در آلمان، به دستور رضاشاه در
ایران یک کابینه جوان روی کار
آمد و وظیفه این دولت نزدیک
شدن به آلمان بود و عملاً نیز
روابط تجاری صنعتی بین ایران
و آلمان توسعه یافت و تعداد
زیادی از مهندسین و متخصصین
آلمانی در زمان جنگ دوم به
ایران آمدند.
انگلیسیها این
وضعیت را کاملاً زیر نظر داشتند.
دوران نخست وزیری او بیش از
8 ماه به طول نینجامید و در
اوایل تیر ماه 1319 ناگهان
مغضوب و از کار برکنار شد که
علت این برکناری طراحی یک
کودتا با همکاری آلمانیها و
حمایت دکتر مصدق (پدرزن و
عمویش) بوده است.
رضاشاه متوجه این مسائل
می شود و در شب چهارم تیر ماه
1319 متین دفتری را احضار و
او را عزل و دستور بازداشت او
را صادر می کند.
آنگاه پس از 15
روز به بیرجند تبعید گردید و
سپس به منزل خود انتقال یافت و
تحت نظر قرار گرفت و فقط به
تدریس در دانشگاه مشغول بود.
بعد از شهریور 1320 متین
دفتری از طرف متفقین بازداشت
شد و قریب دو سال ابتدا در
اردوگاه نظامی انگلیسیها در
اراک و سپس در زندان روسها
در رشت محبوس بود بعد از
رهائی از زندان و تخلیه ایران از
نیروهای متفقین به نمایندگی
مجلس پانزدهم انتخاب شد در
انتخابات اولین دوره سنا،
سناتور انتصابی بود.
او در سال
1350 ه ش در سن 75 سالگی
درگذشت.
«بازیگران عصر پهلوی، محمود
طلوعی، ج 1، ص 240»
6ـ هادی هدایتی در سال 1302
هجری شمسی متولد گردید و پس
از طی تحصیلات ابتدایی و
متوسطه در سال 1325 لیسانس
حقوق و در سال 1329 لیسانس
ادبیات گرفت و جهت ادامه
تحصیل به فرانسه رفت.
او در
سال 1331 دکترای ادبیات و در
سال 1332 دکترای حقوق گرفت
و تا نیمه اول سال 1332 از
اعضاء فعال حزب توده بوده
آشنایی او با حسنعلی منصور
باعث ترقی او گردید و او فهمید
که منصور با آمریکائیها بند و
بست دارد می تواند نردبان ترقی
او باشد و منصور نیز جهت اداره
مملکت دنبال افراد تحصیل کرده
میگشت پس از او دعوت کرد که
به تهران بیاید هدایتی هم بدون
تأمل از حزب توده استعفاء کرد و
به کانون مترقی منصور پیوست و
جزء 9 نفر اعضای اصلی و
مؤسسین کانون مترقی درآمد.
او در آغاز در دارالترجمه
وزارت اقتصاد درآمد و در
دانشکده ادبیات به تدریس
پرداخت و سپس مشاور حقوقی
شرکت سهامی بیمه ایران، مشاور
عالی وزیر کار، مشاور عالی
وزیر بازرگانی، مشاور عالی
شورای عالی اقتصاد، گردید.
و در انتخابات دوره 21 مجلس به
پیشنهاد کانون مترقی کاندیدای
وکالت از شهرری شد و به وکالت
رسید.
و پس از رسیدن منصور به
نخست وزیری در 17 اسفند
1342 به عنوان وزیر مشاور
انتخاب شد.
و او که تا این روز به
عنوان یک کمونیست مغضوب
آمریکا بود از این بعد او را به
عنوان یک دوست سفارت
آمریکا در تهران نام گرفت.
منصور در 15 آذر 1343 هادی
هدایتی را به عنوان وزیر
آموزش و پرورش که تا قبل از او
وزارت فرهنگ نام داشت معرفی
کرد.
و مهمترین کار او برهم زدن
اعتصاب معلمان بود که پس از
چند روز بعد از وزارت هدایتی
اعتصاب کرده بودند.
او توانست
از آن بهره برداری نماید و غائله
را به نفع رژیم به پایان برساند.
دکتر هدایتی در کابینه های
آموزگار و شریف امامی پست
وزارت نداشت و به ریاست کل
سازمان بیمه مرکزی رسید.
با
پیروزی انقلاب اسلامی به
پاریس رفت و اکنون نیز در
پاریس زندگی میکند.
علی بهزادی، شبه خاطرات،
ص763
7ـ علی اکبر سیاسی (متولد
1274، متوفی 1369) وزیر
فرهنگ در دولت های
قوام السلطنه و سهیلی در سال
1321، رییس دانشگاه تهران،
تحصیلات در تهران و فرانسه
ر.ک.
تاریخ شفاهی انقلاب
اسلامی ایران.
ع باقی
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 357