صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: وضع فعلی افراد وابسته به نهضت آزادی مشهد

تاریخ سند: 30 اردیبهشت 1347


موضوع: وضع فعلی افراد وابسته به نهضت آزادی مشهد


متن سند:

از: 9/ ﻫ تاریخ:30 /2 /1347
به: 312 شماره: 2290 /9ﻫ
موضوع: وضع فعلی افراد وابسته به نهضت آزادی مشهد

از اوایل سال 1340 که نهضت آزادی ایران به رهبری مهندس بازرگان و آیت‎الله طالقانی و سحابی1 رسماً کار خود را در تهران آغاز نمودند و از جبهه ملی جدا شدند، در مشهد نیز افرادی که بیشتر دارای تعصب مذهبی بودند، به‌تدریج از گروه‌های حزبی وابسته به جبهه ملی جدا شدند و داخل گروه وابسته به نهضت آزادی گردیدند. قبلاً توضیح این مسئله لازم است که سرسخت‌ترین و پابرجاترین افراد در مبارزات سنوات اخیر و حتی دوره دکتر مصدق را در مشهد افرادی تشکیل می‌دادند که یا وابسته به کانون نشر حقایق اسلامی با رهبری محمدتقی شریعتی مزینانی بودند و یا طرز تفکر مذهبی داشته و با روحانیون مخالف در تماس بودند، زیرا افراد نهضت آزادی علاوه بر ارتباط با مهندس بازرگان و دیگران، با آیت‎الله میلانی نیز در دوره مبارزات سال 40 رسماً ارتباط داشتند. لذا طاهر احمدزاده هروی، محسن محسنیان، خلیل رضایی، کاظم خواجویان، رضا رئیسی، علی اسپهبدی، احمد طوسی، علی مؤمنی، حسین مؤمنی، علی‌اکبر سرجمعی، دکتر عبادزاده، محمود فرهودی، رضا صفوی [و] پرویز خرسند از همان ابتدای کار، رسماً با نهضت آزادی شروع به کار کردند. در میان افراد مزبور، محسن محسنیان و طاهر احمدزاده هروی رسماً عضو کمیته جبهه ملی خراسان بودند و حتی طاهر احمدزاده در کنگره جبهه ملی در سال 41 دعوت و شرکت نمود و در آن کنگره با بعضی از نظریات افراد جبهه ملی مخالفت نموده بودند. بعد از بسته شدن کانون [نشر حقایق اسلامی] و شروع ساختمان جدید که هنوز ناتمام مانده است، تقریباً افراد این کانون و سایر بازاری‌هایی که با آنها همکاری داشتند، بدون آنکه عضو رسمی نهضت آزادی باشند، با عقاید نهضت موافق و نسبت به آن سمپاتی دارند. افراد کانون بعد از انتقال محمدتقی شریعتی به تهران، نخست با سیدمحمد مظلوم عطار مدتی فعالیت داشتند و پس از بازداشت سیدمحمد مظلوم عطار و ازهم‌پاشیدن تشکیلات وی2 در مؤسسه انتشاراتی پوپک با علی3 خامنه‌ای، احمد طوسی، محسن محسنیان، پرویز خرسند و عده‌ای دیگر شروع به‌ کار نمودند که آن هم با بازداشت خامنه‌ای و پرویز خرسند، با تعطیل روبه‌رو شد و فعلاً عده‌ای از این افراد در مؤسسه مطبوعاتی پگاه به‌عنوان بحث‌های ادبی ـ تاریخی بعضاً دور هم جمع‌ می‌شوند که هنوز هم ادامه دارد منتها در حال حاضر نعمت میرزازاده، محسن محسنیان، هاشم منتجبی، ناصر بازرگان [و] اصغر الهی باقیمانده آن گروه می‌باشند و فعلاً به‌عنوان دیدوبازدید و خریدن کتاب و یا بحث درباره کتاب‌های زیر چاپ همدیگر را می‌بینند. ضمناً چون در یک‌ماهه اخیر از مؤسسه پگاه از طرف ساواک بازرسی به‌عمل آمده و مقداری از کتب موجود در این مؤسسه ضبط گردید، افراد مزبور کمتر دور یکدیگر جمع می‌شوند. به‌هرحال وضع افراد نهضت آزادی در حال‌حاضر به شرح زیر می‌باشد:
1. طاهر احمدزاده هروی که درواقع مغز متفکر گروه وابسته به نهضت آزادی مشهد می‌باشد، بعد از رفتن محمدتقی شریعتی مزینانی به تهران، بسیار مورد توجه آیت‎الله میلانی قرار گرفته و در طی مبارزات سنوات اخیر پایداری و ثبات خود را به ظهور رسانیده است و هم‌اکنون معتقد است که مبارزه نبایستی متوقف گردد زیرا سکون به‌معنی مرگ است، اما بایستی متناسب و متعادل با وضع زمان گردد و شدت و ضعف آن متناسب با اوضاع بین‌المللی باشد.
2. محسن محسنیان: این شخص از افراد فعال نهضت آزادی بوده و هم‌اکنون سعی می‌نماید خود را همچنان مانند گذشته گرم و فعال نشان دهد. روز چهارشنبه 18 /2 /47 در جلوی هتل دربندی واقع در خیابان تهران، ضمن انتقاد شدید از مبارزه اخیر دانشجویان، اظهار می‌داشت: «چون زیربنای کار ما بسیار سست است و در اثر استعفا و متلاشی شدن کمیته مرکزی جبهه ملی در تهران، هیچ‌گونه ارتباطی با تهران وجود ندارد، ما نبایستی بگذاریم نیروها تلف شده و کادرها متلاشی شود. بایستی از طریق دوره‌های قرآن و وعظ و خطابه و یا به‌عنوان پیک‌نیک سعی کنیم گروه‌ها متلاشی نشود و ضمناً وسیله‌ای هم برای جلوگیری از کار آنها به‌وسیله ساواک نشود.» محسن محسنیان افزود: «معلمین دبیرستان‌ها می‌توانند با تشکیل جلسات ادبی و مذهبی در حدود امکان با این روش همکاری خود را همچون گذشته ادامه دهند و دلسرد نشوند.» درمورد وضع نهضت آزادی در تهران، محسن محسنیان اظهار می‌داشت: «در حال‌حاضر در تهران به‌قدری که روی افراد این گروه فشار می‌آورند، به هیچ دسته و جمعیتی فشار داده نشود و من در عین‌حال به افراد نهضت آزادی بیشتر امیدوارم تا افراد جبهه ملی، زیرا هم‌اکنون چند پایگاه کوچک را افراد نهضت آزادی در تهران در اختیار دارند که ما در مشهد نظیر آن را نداریم. مثل کانون مهندسین تهران4 و حسینیه ارشاد.»5
3. خلیل رضایی که قبلاً کارمند بانک ملی مشهد بود و در ضمن در دانشکده معقول و منقول نیز تحصیل می‌کرد: این شخص در سال 40 عضو کمیته دانشگاه مشهد بود و در همان سال نیز بازداشت شد. اما بعد از خاتمه بازداشت دیگر با افراد جبهه ملی همکاری ننمود و رسماً با افراد نهضت آزادی در مشهد کار می‌کرد و بعد از یک سال نیز به تهران منتقل شد و هم‌اکنون در بانک ملی تهران مشغول به کار است.
4. رضا رئیسی: این شخص در سال 40 در مشهد در رشته انگلیسی تحصیل می‌کرد و سپس خود را به دانشگاه تهران منتقل نمود و بعد از ختم دوره خدمت وظیفه، به اروپا مسافرت و هم‌اکنون از اعضای فعال جبهه ملی در فرانسه می‌باشد.
5. کاظم خواجویان: این شخص در سال 1340 عضو کمیته دانشجویان دانشگاه مشهد بود. در وقایع بهمن همان سال تحت تعقیب بود اما متواری و بازداشت نشد. در شهریور 46 وی به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و به شهر آباده منتقل شد اما در سال 44 6 به مشهد منتقل شد و به گروه ضدبهائیت مهندس سجادی پیوست و هم‌اکنون نیز از فعالین آن گروه می‌باشد و در ضمن کار با آنها، جلسه‌ای نیز در شب‌های سه‌شنبه برای دانش‌آموزان دارد و آنها را به نکات ضعف مسیحیت آشنا می‌کند و با دکتر محمد نجار مفضلی، خاذنی و دکتر فضلی‌نژاد نیز در مؤسسه تولیدی پوپک [جلسه] دارند. محل کار خواجویان درحال‌حاضر دبیرستان هدایت مشهد واقع در عیدگاه می‌باشد.
6. علی اسپهبدی: این شخص دیپلم ادبی از دبیرستان شاه‌رضا مشهد و از اعضای برجسته کانون نشر حقایق اسلامی مشهد بوده، سپس در رشته حقوق لیسانس دانشگاه تهران پذیرفته شد و در دانشگاه تهران عضو برجسته جبهه ملی بود. سپس به نهضت آزادی ایران گروید و با رضا رئیسی فعالیت می‌نمودند. دوره نظام را در پادگان مشهد گذرانید و در همان موقع با جمعیت نهضت آزادی در مشهد کار می‌کرد و سپس مدتی در تهران تحت تعقیب بود و هم‌اکنون در اداره ثبت کل در تهران مشغول به کار می‌باشد.
7. علی مؤمنی: لیسانسیه معقول و منقول از دانشگاه مشهد و از اعضای فعال نهضت آزادی در مشهد می‌باشد. درموقع بازداشت سیدمحمد مظلوم عطار این شخص نیز بازداشت شد و در نتیجه یک سال از دانشکده عقب افتاد و بعد از اخذ لیسانس، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به شهرکرد اصفهان منتقل گردید و در سال گذشته به نیشابور منتقل شده و در دبیرستان‌های آن شهر به کار اشتغال دارد.
8. دکتر علی‌اکبر سرجمعی: این شخص دانشجوی دانشکده پزشکی مشهد بود. از سال 39 به‌علت عضویت در کانون نشر حقایق و علاقه‌ای که به آیت‎الله طالقانی دارد و تعصب شدید مذهبی که دارا می‌باشد، از ابتدای مبارزات دانشگاهی، جانب نهضت آزادی را گرفته و عضو برجسته و فعال این گروه در مشهد بوده و در طول مدت تحصیل خود، رهبری و اداره انجمن دانشجویان اسلامی مشهد را به‌عهده داشت و در یکی دو سالی که او در سال‌های آخر دانشکده پزشکی مشهد تحصیل می‌نمود، در روز عاشورا از کارگردانان دمونستراسیون کانون بود. وی بعد از اتمام کار در مشهد، به سرخس رفت و هم‌اکنون در آن شهر در استخدام سازمان خدمات اجتماعی می‌باشد و گاه‌گاه به مشهد می‌آید. این شخص در نظر دارد در سال آینده برای گذرانیدن دوره تخصصی به فرانسه برود.
9. دکتر عبادزاده: دوست و همکلاس دکتر علی‌اکبر سرجمعی بود. در دوره تحصیل دانشکده پزشکی مشهد به‌اتفاق علی‌اکبر سرجمعی فعالیت می‌نمود. گویا به یکی از شهرستان‌های شمال منتقل و در سازمان خدمات اجتماعی مشغول به کار است.
10. منصور و ناصر بازرگان: منصور بازرگان لیسانسیه رشته تاریخ و جغرافیا دانشگاه مشهد است که در سال 39 عضو کمیته جبهه ملی دانشگاه بود و در سال 40 نیز عضویت خود را ادامه داد و بعد از خاتمه تحصیل، یک سال دوره فوق‌لیسانس را در تهران گذرانید و به استخدام وزارت دادگستری درآمد و در همان سال تعدادی اعلامیه جبهه ملی را به مشهد آورد و در بازگشت به تهران توقیف شد و مدتی زندانی گردید و سپس از دادگستری به وزارت آموزش و پرورش منتقل شد و هم‌اکنون در قزوین به کار تدریس اشتغال دارد. برادر وی ناصر بازرگان در سال دوم رشته تاریخ مشهد تحصیل می‌کند. متعصب مذهبی است، نسبتاً فعال است. در مبارزات اخیر دانشگاه مشهد، به توصیه دکتر علی شریعتی در همان روز اعتصاب از مشهد خارج شده بود زیرا ناصر بازرگان نیز با محسن محسنیان هم عقیده است و می‌گوید با این طریق نمی‌شود نتیجه مثبت گرفت. ضمناً درعین‌حال که دوست صمیمی اصغر الهی است، چون از نظر نوع مبارزه با یکدیگر اختلاف عقیده دارند، مخصوصاً باتوجه به اینکه اصغر الهی تحت تأثیر مجتبی جزایری و سمیعی قرار دارد که به‌شدت با عقاید مذهبی مخالف‌اند، ناصر بازرگان با آنها از نظر عقیده مخالف است. لذا در فعالیت‌های اخیر آنان دخالتی نداشته است و می‌کوشد تا شاید بتواند با استخدام در دادگستری، ابتدا جای پای خود را قرص کند و بعد درصورت امکان، به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه دهد.
11. رضا صفوی: این شخص نیز لیسانسیه زبان انگلیسی از دانشگاه مشهد می‌باشد. در سال 41 کاندید عضویت در کمیته دانشگاه نهضت آزادی مشهد و همچنین عضو انجمن دانشجویان اسلامی بود و بعد از اخذ لیسانس، خارج از مشهد به سر برد و سال قبل به مشهد منتقل شد و بعد بلافاصله به تهران منتقل گردید و هم‌اکنون در تهران ساکن است.
نظریه منبع: ندارد.
نظریه رهبر عملیات: سوابق کلیه افراد مشروحه فوق قبلاً گزارش گردیده است و درحال‌حاضر این افراد فعالیت مشهودی ندارند. اعمال و رفتار آنان توسط منابع زیر دید می‌باشد.

توضیحات سند:

1. در اصل: سخائی
2. درباره سیدمحمد مظلوم عطار ب ج 1 همین مجموعه مراجعه نمائید.
3. در اصل: جواد
4. کانون مهندسین ایران در فروردین ماه سال 1321ش. به همت گروهی از مهندسان تشکیل گردید. محل این کانون نخست خیابان سعدی بود که پس از افزایش تعداد اعضا، زمینی در ونک خریداری کردند و در آنجا ساختمانی برای کانون ساختند. اعضای نخستین هیئت مرکزی کانون مهندسین به این شرح بودند: مهندس فریور (رئیس)، مهندس احمد حامی (نایب رئیس)، مهندس زیرک‌زاده (نایب رئیس)، مهندس قراگوزلو (مدیر داخلی)، مهندس مهدی بازرگان (منشی)، مهندس سیدکاظم حسیبی (صندوقدار)، مهندس فضل‌الله رضا، مهندس احمد زنگنه، مهندس شهیدی، مهندس اعتبار، مهندس ابوذر، مهندس سیدکاظم پناهی، مهندس صفی اصفیا، مهندس آخوندزاده و مهندس نیرّنوری. کانون مهندسین ایران رفته‌رفته مهندسان معروف دیگری را نیز به خود جذب کرد که برخی از آنها وارد هیئت مرکزی کانون نیز شدند. اعضاء این کانون در سال اول تأسیس کمتر از صدوبیست نفر بود. سال بعد به حدود 1600 نفر بالغ شد و در سال 1357 به بیش از هشت هزار نفر رسید. از جمله فعالیت‌های این کانون می‌توان به پیگیری امور صنفی مهندسان، انتشار مجله صنعت تحت نظر مهندس بازرگان و مهندس فضل‌الله رضا، تشکیل کمیسیون کار و بررسی وضعیت بیکاری در کارخانه‌ها، معادن و کارهای ساختمانی و ارائۀ راهکار برای حل این معضل، عضویت در کنگره بین‌المللی فنی، تصویب لایحه قانون استخدام مهندسین، اشاره کرد. فعالیت این کانون پس از انقلاب اسلامی متوقف شد و تاکنون نیز بازگشایی نشده است. (به نقل از خبرنامه کانون مهندسین فارغ‌التحصیل دانشکده فنی تهران، سال بیست و سوم، شماره 161-163، پاییز 1392)
5. حسینیه ارشاد در سال 1344 ساخته شد. در آغاز، نام آن، «مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی علمی و دینی حسینیه ارشاد» بود، آیت‌الله شهید مرتضی مطهری(ره)، که به عنوان یکی از مؤسسین، نایب رئیس هیئت مدیره بود، سخنران اصلی و در واقع مدیریت برنامه‌ریزی‌ها و فعالیت‌های فرهنگی آن را به عهده داشت. در سال 1346ش، که اولین کتاب حسینیه ارشاد تحت عنوان « محمد(ص) خاتم پیامبران» در 2 جلد، منتشر شد و وجود مقاله‌های دکتر علی شریعتی شریعتی در آن، که بنا به دعوت و پیشنهاد شهید مطهری نوشته شده بود، موجب مناقشات و مجادلاتی گردید، شریعتی نیز به عنوان یکی از سخنرانان حسینیه ارشاد مطرح گردید. در مقطع اول حیات این مؤسسه بسیاری از روحانیون اندیشمند و مبارز نظیر شهید آیت‌الله مطهری، شهید دکتر محمدجواد باهنر، حجت‌الاسلام محمدتقی فلسفی، آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی و ... به همراه نویسندگان و محققین غیرروحانی مانند دکتر سیدجعفر شهیدی، دکتر علی شریعتی و استاد محمدتقی شریعتی با آن همکاری و همفکری داشتند. اما به مرور با قدرت‌گرفتن عناصری از نهضت آزادی در مدیریت مؤسسه، اختلافات و تضادهایی در عرصه تصمیم‌گیری ایجاد شد که سرانجام به کناره‌گیری شهید مطهری و سایر روحانیون منجر گردید. ساواک پس از یک دوره کنترل و مراقبت از جلسات حسینیه ارشاد به وضوح می‌دید در میان انبوه دستگیرشدگان آموزه‌های شریعتی نقش به‌سزایی دارد به همین دلیل در آبان 1351 اقدام به تعطیلی حسینیه ارشاد نمود. رجوع شود به کتاب: حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی.
6. تاریخ استخدام با تاریخ منتقل شدن هم‌خوانی ندارد. احتمالاً یکی از این تاریخ‌ها اشتباه است.

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 06 صفحه 15





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.