گزارش نمایشگاه آثار هنری ایران که به
"هفت هزار سال هنر ایران" معروف شده.
متن سند:
گزارش نمایشگاه آثار هنری ایران که به
"هفت هزار سال هنر ایران" معروف شده.
در دو سال قبل که اعلیحضرت همایون شاهنشاه به طور غیررسمی تشریففرمای پاریس شدند آقای مانرو وزیر روابط که از دوستداران فرهنگ ایران است آرزوئی که از دیرزمانی راجع به نمایشگاهی از آثار ایران داشت در ناهاری که ژنرال دوگل به افتخار اعلیحضرت همایونی عنوان کرد و مورد تشویق اعلیحضرت همایونی و رئیس جمهور فرانسه قرار گرفت. بعداً که کمیته فرانسوی جشنهای دو هزار و پانصدمین سال سلطنت ایران در پاریس تشکیل گردید موضوع نمایشگاه را در سرلوحه اقدامات خود قرار دادند.
همین که مقدمات کار تا حدی فراهم شد آقای ژژار معاون وزارت روابط فرهنگی سفری به ایران کرد و نقشه دولت فرانسه را در تهران به شرف عرض پیشگاه مبارک ملوکانه رساند اعلیحضرت همایونی نقشه را تصویب و اوامر لازم به وزارت فرهنگ صادر فرمودند.
سال گذشته خود اینجانب به این منظور به تهران رفت و در ظرف چند هفته با وزارت فرهنگ و رؤسای موزه باستان و آقایان پروفسور گیرشمان و مهندس محسن فروغی که کمیسر فرانسه و ایرلند برنامه جامعی را تهیه و تقدیم نمودیم. ضمناً چون رئیس جمهور فرانسه از اعلیحضرت همایونی دعوت کرده بود سفر رسمی به فرانسه بفرمایند و دعوت مورد قبول یافت تقاضا کردند تشریففرمائی مقارن نمایشگاه قرار گیرد تا از طرف ذات شاهانه افتتاح شود.
به این ترتیب نمایشگاه آثار هنری ایران در روز جمعه ۲۱ مهرماه ۱۳۴۰ رسماً از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاه و رئیس جمهوری فرانسه در کاخ پتی پاله با حضور سفراء کبار وعدهای از رجال افتتاح گردید و تا هشتم ژانویه ۱۹۶۲ (۱۸ بهمن ۱۳۴۰) ادامه خواهد داشت.
اشیائی که موزهها و کلکسیونرهای خصوصی ایران و آلمان و بلژیک و کانادا و دانمارک و امریکا و فرانسه و انگلستان و یونان و ایتالیا و لبنان و هلند و سویس به امانت دادهاند و به ۱۱۶۷ پارچه میرسد در شانزده سالون عمارت پتی پاله به معرض نمایش گذارده شده و قسمت اعظم آن آثار نفیسی است که موزه ایران باستان و آقای محسن فروغی فرستادهاند و مربوط به دوره قبل از اسلام میباشد.
تشکیل چنین نمایش عظیمی از آثار هنری ایران تاکنون در هیچ کشوری سابقه نداشته است به این معنی که در گذشته بیشتر توجه به هنر ایران بعد از اسلام بود مثلاً در نمایشگاه سال ۱۹۳۱ لندن که تا آن زمان جامعترین نمایشگاه آثار هنری ایران به شمار میآمد از ۱۴ سالون فقط دو سالون آن به آثار قبل از اسلام اختصاص داده شده بود در صورتی که در نمایشگاه کنونی پاریس یازده سالن منحصر به آثار هنری قبل از اسلام است.1 نکته دیگری که برای باستانشناسان و دوستداران هنر ایران قابل توجه میباشد اینست که اغلب این آثار در سالهای اخیر کشف شده و در هیچ نمایشگاهی عرضه نگردیده است.
در عمارت پتی پاله آثار هنری ایران بحسب تاریخ در شانزده سالون به معرض نمایش قرار گرفته:
در سالون اول آثار دوره قبل تاریخ - در سالنهای دوم تا ششم آثار قبل از دوره هخامنشی - آثار املش – مفرقهای لرستان و گنجینههای زبوبه - در سالنهای هفت و هشت و نه آثار دوره هخامنشی - در سالون ۱۰ آثار اشکانیان و در سالون یازده آثار دوره ساسانی و بالاخره در سالونهای ۱۲ تا۱۶ آثار هنری بعد از اسلام عرضه شده است.
در طرز نمایش آثار هم نهایت دقت و سلیقه به کار رفته و به تصدیق کارشناسان و اهل فن آنقدر متراکم نیست که بیننده را ناراحت سازد و در عین حال برای هر دورهای به حد کافی آثار به معرض نمایش قرار گرفته. به طور خلاصه کسانی که از این نمایشگاه دیدن میکنند هم با آثار هر دورهای آشنا میشوند و هم پی میبرند که این همه آثار نفیس گیرا از فکر و زحمت ملت و نژاد معینی که در طی هفتاد قرن ملیت خود را حفظ کرده تراوش نموده است.
آقای پروفسور گیرشمان2 راهنمای کامل و جامعی (کاتالگ) از این آثار تهیه نموده و بینندگان به کمک توضیحات مندرجه در آن راهنما به تاریخچه آثار که کی کشف شده و فعلاً تعلق به کدام موزه یا شخصی دارد پی میبرند. این راهنما تا به حال دو بار به چاپ رسیده و در این مدت کوتاه تمام نسخ آن به فروش رفته است و فعلاً در شرف چاپ سوم آن میباشند.
اینجانب به جناب آقای نخستوزیر پیشنهاد کردم از اعتبار دولت هزار جلد از این راهنما سفارش داده شود تا بتوانیم برای سفارتخانهها بفرستیم و هنگام جشنهای دو هزار و پانصدساله به کسانی که به ایران خواهند آمد هدیه دهیم.
انعکاس نمایشگاه آثار هنری ایران در مطبوعات و جراید فرانسه و حتی اروپای غربی فوقالعاده خوب بود. نمایندگان مطبوعات که روز قبل از افتتاح نمایشگاه آن آثا را دیده بودند مقالات مفصلی درباره اهمیت این نمایشگاه درج و عدهای از مجلات هنری وزین فرانسه مانند PLaisir de France و L ail قسمتهائی از مجله خود را به این نمایشگاه اختصاص داده و عکسهای رنگی زیبائی از آثاری که عرضه شده است منتشر نمودهاند.
"روزنامه Le Monde در شماره ۱۴ اکتبر ۱۹۶۱ مینویسد که نحوه نمایش و قرار دادن آثار برحسب تاریخ بسیار جالب است و تماشاچی در سیر هفتاد قرن میتواند به نبوغ ایرانی پی ببرد."
روزنامه Arts یک صفحه تمام را به این نمایشگاه اختصاص داده و مینویسد "نمایشگاه بزرگی که در پتی پاله برپا شده یک نمایش عادی از آثار هنری نیست بلکه از خلال پیام شاهنشاه ایرانی و رئیسجمهور فرانسه و وزیر امور فرهنگی که در راهنمای نمایشگاه به طبع رسیده میتوان به اهمیت سیاسی و معنوی این نمایشگاه پی برد نمایشگاه آثار هنری ایران مقدمه جشنهای دوهزار و پانصدمین سال تأسیس شاهنشاهی در ایران میباشد.
روزنامه سویس گازت دولوزان مینویسد این نمایشگاه فوقالعاده بینظیر است و تماشاچی را ساعتهای متمادی به فکر و تعمق درباره هنر فرو میبرد و به دنیای دیگری میکشاند.
روزنامه تامیز لندن در مقالهای درباره نمایشگاه ایران نوشته است که این نمایشگاه کاملترین نمایشگاهی است که از آثار هنری ایران عرضه شده و بدون تردید باعث خواهد شد که مردم فرانسه و اروپای غربی آشنائی و علاقه بیشتری به هنر و تاریخ ایران پیدا کنند."
استقبالی که مردم از این نمایشگاه نمودهاند فوقالعاده شایان است. در بادی امر مطلعین حداکثر کسانی را که به نمایشگاه بروند بیش از هفتهای نه هزار نفر تصور نمیکردند ولی بعداً عده از حد انتظار گذشت و در غروب روز یکشنبه پنجم آذر اطلاع یافتیم که مجموع کسانی که در ظرف ۴۵ روز به نمایشگاه رفتهاند به صد هزار رسیده.
برای اینکه بهتر به این استقبال شایان پی برند باید شکوهای را که یکی از وزیران به صورت مدح به ما یشبهالله به اینجانب مینمود نقل نماید: نامبرده میگفت به هر غرفهای رفتم ازدحام به حدی بود که تا گردن نکشیدم چیزی ندیدم.
علاوه بر آن همانطور که در موقع خود تلگرافاً به عرض رساندم پادشاه و ملکه سوئد روز سهشنبه ای که در فرانسه موزهها و نمایشگاهها تعطیل است به طور ناشناس به پاریس آمدند و یک سر از ایستگاه به نمایشگاه که برای خاطر ایشان باز نگاه داشته شده بود رفتند و دو ساعت و نیم وقت خود را صرف ملاحظه آن آثار نمودند و از آنجا عازم لندن گردیدند. بنده که از لحاظ ادب در خدمت بودم مشاهده کردم با چه عشق و علاقه وافری این پادشاه کهنسال که سنش به هشتاد رسیده یکایک آثار را میبیند و توضیح میخواهد.
این نمایشگاه فرصت بسیار مناسبی برای شناساندن ایران به مردم فرانسه و اروپای غربی بوده است. روزنامهها و جراید فرانسه ضمن تفسیر درباره آثاری که در نمایشگاه عرضه شده مقالات مبسوطی درباره تاریخ ایران و اهمیت کشور ما و سهمی که در تاریخ تمدن داشته نوشتهاند. کسانی هم که به دیدن نمایشگاه میآیند پس از دیدن این همه آثار زیبا اظهار علاقهمندی میکنند که از تاریخ ایران بیشتر اطلاع یابند خوشبختانه وابستگی مطبوعاتی این سفارت کبری به طور استثنائی موفق شد از مقامات مسئول نمایشگاه کسب اجازه نماید و محل مخصوصی را در نمایشگاه به توزیع نشریات درباره ایران اختصاص دهد و بدینوسیله تا به حال مقدار زیادی کتاب و نشریه در اختیار علاقمندان به تاریخ و هنر ایران گذاشته شده است.
به طور خلاصه به شهادت محافل هنری و ایران شناسان و به تصدیق مطبوعات فرانسه میتوان گفت که نمایشگاه آثار هنری ایران با موفقیت کامل توأم بوده و سهم مؤثری در شناساندن تاریخ و هنر ایران به مردم اروپای غربی داشته است.
توضیحات سند:
1- حقیقت این است که محمدرضا نه فقط مسلمان دینداری نبوده است بلکه نمایش علایق او به آئین دوران پیش از اسلام هم که تغییر گاهشمار اسلامی با اشارات بسیار آشکار به عصر کوروش و غیره و غیره صرفاً مبتنی بر مأموریت محوله از سوی دستهایی بود که او را چه در شهریور ۱۳۲۰ و چه در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بر مسند گمراهی نشاندهاند و خوش رقصیهای او در این کژ راهه به قدری بود که انتقاد ارباب را هم برانگیخته است که سر آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلیس در تهران میگوید:
"آیا او باید به شهبانو اجازه میداد که کنگره پیروان مذهب زردشتی را برگزار کند؟ و پایان آن هم با پذیرایی شامپانی از شرکتکنندگان در کاخ سلطنتی جشن بگیرد؟ آن هم درست در وسط ماه رمضان ؟!! آیا او باید اجازه می داد که سبکهای هنری پیشرفته و مسخرهآمیز در جشن بینالمللی فرهنگ و هنر شیراز به نمایش گذاشته شود؟ آیا باید اجازه می داد که بازارهای اطراف صحن مطهر مشهد با خاک یکسان شود و حرم مطهر به صورت کلیسائی در جوار یک کلیسای انگلیسی جلوهگر شود؟ به نظر من همکاران دیپلمات که شرکت در پذیرایی پایانی کنگره زرتشتیان را تحریم کردند. اینگونه کارها بیش از شکست بعضی از طرحهای اقتصادی جاهطلبانه در تودههای مردم مسلمان و رهبران مذهبی تأثیر نامطلوب و عمیق برجای گذاشته و شاید به نظر او و شهبانو اینگونه اقدامات به عنوان روشهای سریع درمانی برای جدا کردن مردم ایران از روشهای اسلامی بود و از طبقات مذهبی که آنها را به ارتجاع سیاه متهم میکرد بهاندازه کمونیستها- انفلاب سرخ - نفرت داشت ... شاید هم بیشتر ...
اهرمهای سقوط شاه و پیروزی انقلاب اسلامی
- فخر روحانی - نشر بلیغ - سال ۱۳۷۰
2- پروفسور گیرشمان
باستانشناس فرانسوی است و مسافرتهای متعددی به ایران به ویژه شهرهای شیراز و اصفهان داشته و در خواندن کتیبههای تختجمشید و طاق بستان به گروه ایرانی آثار باستانی کمک نموده است.
- اسناد وزارت دربار شاهنشاهی
منبع:
کتاب
بزم اهریمن / جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی - جلد 1 صفحه 266