تاریخ سند: 15 مرداد 1357
موضوع: مذاکرات رحیم صفاری با علی اصغر حاج سید جوادی
متن سند:
از: 20هـ12
به: 312 شماره: 23015 /20هـ12
رحیم صفاری1 با علی اصغر حاج سید جوادی2 تماس حاصل و پس از احوالپرسی اظهار داشت دیشب در روزنامه اطلاعات شخصی به نام خیراله نصرت¬زاده که حتماً وابسته به دستگاه می¬باشد جوابی داده به داداش و در روزنامه رستاخیز هم فردی به نام دکتر محمد اسماعیلزاده که آن هم فکر می¬کنم مثل دکتر ساطع و قاطع که اسم جعلی آقای آزمون در ساواک بود از همین ساواکیان باشد آن هم شرحی نوشته بود که تخطئه کرده بود منطق آزادی¬خواهان را و معلوم شده خیلی معذرت می¬خواهم فاحشه¬ای که توی شهر نو میباشد راجع به عفت هیچ جوابی نمی¬تواند بدهد اینها که حکومت را تبدیل به شهرنو شرق و خاورمیانه کردهاند اینها میتوانند از تقوا و آزادی و سیاست بحث کنند اینها فکر می¬کنند که با نوشتن این مقالات میتوانند مردم را فریب دهند اصلاً حکومت و عمال آن قابلیت دفاع ندارند.
سید جوادی گفت آقای صفاری، داریوش همایون و جعفریان چه می¬کنند؟ اینها از شاهنشاه دفاع نمی¬کنند از موجودیت خودشان دفاع می¬کنند اگر این رژیم نباشد آقای جعفریان و داریوش همایون چه دارند ده سال دوازده سال می¬گذرد که من توی اطلاعات بودم این مرد یک مترجم ساده وزارت اطلاعات بود که تازه از حروف¬چینی به اینجا رسیده بود و حالا شده وزیر و این نسبت به آزادی کینه دارد این مسئول رژیم و حفظ آن نیست این یک خصومت شخصی نسبت به آزادی دارد توی همان خراب شده¬ای که جناب¬عالی و بنده بودم کجا یک فرد چهل ساله را می¬آوردند که وزیر بشود بدون سابقه.
صفاری گفت اصلاً کجا یک مرد 35 ساله سرتیپ می-شود یک ژنرال تمام موهایش باید سفید باشد.
سید جوادی گفت این افسرانی که سر بورس¬ها و یا طی دوره به فرانسه آمده بودند می¬گفتند که در آنجا به ما می¬گفتند که دو درجه پایین¬تر از آنچه هستید بزنید چون اصلاً آن فرانسوی با 60 سال عمر هنوز سروان است ولی ما سرهنگ بودیم صفاری گفت در دستگاه قضاییه هم همین طور است کجا یک مرد پنجاه سال کمتر را بازپرس قرار می¬دهند.
سید جوادی گفت یک پسر عقده¬دار شل و پدرسوخته و بی-شرف که رفته خواهر زاهدی را گرفته و جاسوس سیا و اسرائیل می¬باشد باید وزیر شود و به خمینی فحش بدهد شما بودید این کار را می¬کردید.
صفاری گفت خیر.
سید جوادی گفت همان مقاله را می¬کردید توی ...
.
هویدا ولی ایشان وزیر دربار است و آنجا نشسته مثل یک مأمور ساده سازمان امنیت این کار بکن چشم آن کار را نکن چشم بنده خبر دارم خودش تلفن کرد به آقای فرهاد مسعودی که جا نگه دارند که بنده میخواهم یک مقاله علیه حاج سید جوادی بنویسم بعد بیچاره فرهاد گفته اگر حمله مستقیم بود نگه دارید تا من خودم تصمیم بگیرم.
صفاری گفت حالا خوب است که فرهاد بگوید چون فضای سیاست باز است یک مقاله علیه این آمده و میخواهم آن را چاپ کنم.
سید جوادی گفت بلی من یک چیزی نوشتم و گفتم که آقایان مدیر روزنامه باید مسئولیتشان را روشن کنند اینکه نمیشود و چاپ خواهد شد.
صفاری گفت شما تمام ایران را بگردید اگر رشیدی مطلق را که به آقای خمینی فحش داده پیدا کردید جز اینکه مادر داریوش همایونی را زحمتی داده باشد.
سید جوادی ضمن تایید آن اظهار داشت این پاکتی بود که آقای هویدا از دربار فرستاده و ایشان هم چاپ کردند و اصلاً این مادر ...
.
و زن...
.
(منظور داریوش همایون) خودش دست به قلم دارد خودش مقاله می¬نویسد و چاپ میکند.
صفاری پرسید جنبش کی درمیاید.
سید جوادی گفت در حال بیرون آمدن است امروز و بفرمایید که این مسائل هم اشاره بشود.
سید جوادی گفت جنبش¬های شماره 4 و 5 درآمده از دفتر برایتان بیاورند دفترهای سیاسی.
صفاری سپس با ذکر یک جمله به زبان فرانسوی به تماس خود با وی پایان داد.
نظریه یکشنبه: خبر قابل ملاحظه و درخور بررسی می¬باشد.
نظریه سه¬شنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است.
نظریه چهارشنبه: نظریه سه¬شنبه تایید می¬گردد.
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید تاریخ 23 /5 /37
در پرونده شخصی فرهاد مسعودی به کلاسه 96467 بایگانی شود کنگرلو 2-7-57
محترماً رحیم صفاری عضو انجمن طرفداران [ناخوانا] و نویسنده است و پدر [ناخوانا] تیمسار صمدیانپور و از مخالفین است.
در لیست مظنونین درجه 2 قرار گیرد.
22 /5 دایره بررسی 23 /7
توضیحات سند:
1.
رحیم صفاری، فرزند صادق، در سال 1291 ﻫ ش در لاهیجان متولد شد.
وی دیپلم روزنامهنگاری و لیسانس علوم سیاسی داشته و خرده مالک، نویسنده، رئیس حزب زحمتکشان در رشت، دبیر حزب مذکور در لاهیجان، رئیس جمعیت دوستداران کتاب، رئیس کمیتهی حزب ملیون لاهیجان، مدیر روزنامهی «الفبا» و در دورههای هفدهم و بیستم داوطلب نمایندگی مجلس شورای ملی بوده و به نفع حزب زحمتکشان و نیروی سوم فعالیت داشته است، ولیکن موفق نشده و به تهران کوچ کرده و فعالیت خود را در حزب مذکور ادامه داده است.
رحیم صفاری در سال 1369 درگذشت.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
2.
علی اصغر حاج سید جوادی در سال 1304 ش در تهران متولد شد.
وی کارشناسی رشتهی حقوق را از دانشگاه تهران و دکترای فلسفه را از دانشگاه سوربن فرانسه گرفت.
حاج سید جوادی ابتدا به عضویت حزب توده ایران درآمد.
در جریان انشعاب همراه خلیل ملکی و جلال آل احمد به حزب زحمتکشان ملت ایران و سپس نیروی سوم پیوست، پس از کودتای 28 مرداد به عضویت جامعهی سوسیالیست های نهضت ملی درآمد و در کنار کار سیاسی به فعالیت های مطبوعاتی روی آورد.
وی در روزنامهی «داریا» حسن ارسنجانی مقاله می نوشت و زمانی نیز با روزنامهی اطلاعات و سپس کیهان همکاری می کرد و با تأسیس کانون نویسندگان به عضویت کانون درآمد.
نامبرده پس از پیروزی انقلاب اسلامی «جنبش سیاسی » را پایهگذاری کرد و با شدت گرفتن فعالیت های منافقین به سازمان پیوست.
وی سرانجام پس از 30 خرداد 1360 به فرانسه پناهنده شد و به عضویت شورای مقاومت ملّی درآمد، اما پس از مدّتی از شورا اخراج و به کار مقاله نویسی در نشریات ضد انقلاب در اروپا و آمریکا بعضا نزدیک به محافل سلطنت طلبان مشغول شد.
منبع:
کتاب
مسعودیها به روایت اسناد ساواک صفحه 454