موضوع: شهاب الدین اشراقی
تاریخ سند: 23 شهریور 1345
موضوع: شهاب الدین اشراقی
متن سند:
از: 13/ﻫ به: 316 شماره: 1620 /13/ ﻫ امروز به ملاقات آقای اشراقی رفتم در ساعت 10 صبح؛ دیدم سید احمد حسینی1 .شیخ غلامحسین بهرامی2و شیخ فتحعلی صاحب‌الزمانی3 و آن دو نفر مهمان ایشان .
شیخ فتحعلی از ده آمده بود و می خواست فردا به قم برود.
شیخ غلامحسین هم برای عیادت ایشان آمده بود.
ضمناً بنا شد شیخ غلامحسین دنبال دکتر برود.
بعد از چند دقیقه رفت و مراجعت نمود و گفت دکتر عراقچی و حوائجی ساعت 1100 بنا شد بیایند.
من نشستم تا آمدند؛ بعد از معاینه، به اشراقی گفتند: منظور این است که شما بنویسید که ماندن من در همدان مضر است به حال من، زیرا مریضی و کسالت من برنشیت مزمن است و هوای همدان به حال من ضرردارد؛ ولی آقایان دکترها، این گواهی را موکول به بعد نمودند، زیرا بنا شد عکسی هم از ایشان گرفته شود.
دکتر حوائجی اظهار می داشت: که صددرصد هوای همدان به حال شما مضر است، ولی دکتر عراقچی ساکت بود؛ تا این که بیرون آمدند، دنبال ایشان بودم، دم در عراقچی گفت: خوب است ایشان تقاضایی از سازمان امنیت بکند تا شورای پزشکی تشکیل داده شود.
شیخ غلامحسین گفت: این مربوط به بالا است مربوط به اینجا نیست تا از اینها تقاضا شود.
بنا شد بعد از معاینه عکس تصدیق نمایند که بودن ایشان در همدان صلاح نیست.
نظریه رهبر عملیات نامبرده کمی ضعف اعصاب دارد و مقصود وی فقط برای رفتن از همدان است.
آقای صابری گزارش عرضی تهیه شود.
گزارش واصله از همدان حاکیست که شهاب الدین اشراقی در صدد است از طریق اخذ گواهی پزشکی وانمود کند که مبتلا به بیماری برنشیت بوده و هوای همدان به وی سازگار نمی‌باشد.
توضیحات سند:
1.حجت الاسلام سیداحمد حسینی همدانی فرزند سیدمحمد در سال 1315 ش در شهرستان ملایر متولد شد.
در همان کودکی والدین خود را از دست داد و تحت تکفل عمویش قرار گرفت.
پس از اتمام تحصیلات دوره ابتدایی به فراگیری علوم اسلامی روی آورد.
ابتدا در مدرسه آیت الله حاج آقا روح الله کمالوند در خرم آباد بود.
سپس به همدان آمد و در مدرسه حاج آخوند مشغول به تحصیل شد.
طی این مدت، دوره سطح را به پایان رسانید و پس از آن در درس خارج آیت‌الله آخوند ملاعلی معصومی همدانی حاضر شد.
علاقه و ذوق وی به سخنرانی و منبر باعث شد که خیلی زود به این امر پرداخته و از منبری های مشهور دیار خود شود.
وی فعالیت های سیاسی خود را با آغاز نهضت امام خمینی ( ره) شروع نمود .
طی دهه چهل دو بار دستگیر و به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی کشور مجموعاً چهار ماه زندانی شد.
در سال 1349 توسط ساواک احضار و مورد تذکر واقع گردید.
در آستانه انقلاب اسلامی در تاریخ 11 /5 /57 توسط کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک دستگیر و زندانی شد.
علت بازداشت وی سخنرانی در مسجد ارک تهران در بزرگداشت مرحوم آخوند ملاعلی همدانی بود.
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان به فعالیت های خود در مسیر تقویت نظام اسلام ادامه داد.
حجت الاسلام حسینی همدانی در شهریور سال 1381 دارفانی را وداع گفت و در قبرستان نو، در شهر مقدس قم به خاک سپرده شد.
2.
حجت الاسلام شیخ غلامحسین بهرامی نوید فرزند مراد در سال 1313ش در روستای سردورود پلاچین از توابع همدان به دنیا آمد.
تا 16 سالگی به همراه پدرش به کشاورزی مشغول بود و پس از آن به تحصیلات علوم دینی روی آورد.
در جریان نهضت امام خمینی(ره) در سال های 1342 و 1343 به ساواک احضار شد و در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی نیز که امامت جماعت مسجد سرحوض آقا در همدان را به عهده داشت، به اتهام تحریک مردم به تظاهرات، دستگیر و دو روز زندانی شد.
3.
حجت الاسلام حاج شیخ فتحعلی صاحب الزمانی، فرزند رمضان در سال 1301 ش در قریه درجزین همدان به دنیا آمد.
پدرش کشاورز و در روستای درجزین نیز مکتب دار بود.
مشارالیه جوانی خود را در روستای درجزین سپری کرد و در سال 1327 یا 1329ش به همدان آمد و در مدرسه دامغانی مشغول به تحصیل شد.
پس از آنکه 9 سال در همدان بود، در سال 1338 راهی قم شد.
ایشان که در جریان نهضت امام خمینی(ره) قرار گرفته بود، در مهرماه سال 1346 به اتهام پخش اعلامیه امام(ره) - نامه به امیرعباس هویدا – دستگیر شد.
در بازجوئی هایی که از وی صورت گرفت، معلوم شد که این اعلامیه ها را از هادی هاشمی دریافت نموده است.
در همین دوره‌ی زندان بود که به علت مشکلات ناشی از زندان، به مدت 12 روز به بخش اعصاب بیمارستان شماره 1 ارتش منتقل شد.
وی که پس از تحمل حدود 3 ماه زندان، آزاد شده بود، در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی نیز به سخنرانی های انقلابی مشغول بود که در شهریور 57 گزارش سخنرانی و پخش نوار توسط او در قریه موسی آباد بخش اسدآباد همدان، به ساواک ارسال شد.
آقای صاحب الزمانی از حوزه انتخابیه اسدآباد همدان در دوره اول مجلس شورای اسلامی به نمایندگی انتخاب شد.