به مناسبت فرا رسیدن چهلمین روز شهدا 15 خرداد ماه انتشار یافت
متن سند:
به نام خداوند بزرگ
حادثه خونین کربلا صحنه رقت بار نینوا بار
دیگر پس از هزار و سیصد سال به دست
حکومت جابرانه وقت تکرار گردید عمال یزید
با اسلحه گرم به وسیله تانک و مسلسل و
زره پوش 6200 نفر از فرزندان غیور و
باشهامت کشور را در روز روشن در برابر چشم
میلیونها افراد و صدها خارجی و خبرگزار و
ده ها سفیر و نماینده های کشورهای شرق و
غرب به خاک و خون کشید کوچه و بازار شوارع
و خیابان ها را با خون پاک شهدای روز 15
خردادماه رنگین ساخت.
دستگاه جبار خونخوار و دست نشانده بیگانه و هم پیمان دولت پوشالی اسرائیل تصور می کند که
با فشردن گلوی مردان آزادیخواه و کشتن جوانان کشور و زجر و حبس رجال علم و دانش
می تواند به مقاصد شوم خود (هموار کردن راه برای بیگانگان و تحکیم مبانی حکومت لرزان
خود برسد) ولی زهی تصور باطل زهی خیال محال.
همه عالم می دانند تمام تظاهرات مردم غیور تهران و قم برای این بود که بزرگ مرجع اسلام
یعنی حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی را دستگاه ستمگر در شب همان روز با وضع رقت باری
از قم به تهران منتقل کرده بود
پرده ها بالا می رود
دولت حیله گر برای این که این نهضت مقدس را آلوده سازد به جیره خواران گارد و کماندوها
دستور می دهد که بریزند چند مغازه را سوزانده و مراکز تلفن های عمومی را خراب کنند و یکی
دو تا از ماشین های خط واحد را آتش بزنند تا بدین وسیله این نهضت رنگ آشوب به خود گرفته
و به قول نویسنده سرمقاله اطلاعات (عباس مسعودی1 که از عمال مارکدار باسابقه استعمار
است) این قیام مقدس شورش کور نامیده شود.
غافل از آنکه دوران این سیاست های کور گذشته بار دیگر مردم هوشمند و بیدار ایران فریب این
سیاست های افسونی را نخواهند خورد و کنون عکسهای از همین افراد مخرب و آتش افروز در
دست ماست و عن قریب در معرض قضاوت عمومی گذاشته خواهد شد و ماهیت این دارودسته
برای عموم روشن خواهد شد.
این روزها که روزنامه ها و مجلات در سانسور شدید دولت است حکومت لرزان وقت تهمت های
ناجوانمردانه نسبت به این افراد زده به گمان این که مردم ایران مردم از پشت کوه قاف آمده
هستند تا دروغ هر دروغ پردازی را بپذیرند.
ما به اراده خداوند متعال پشتیبانی گرم ملت ایران در شماره جداگانه این نعمت ها را بررسی
کرده و دروغ دستگاه ستمگر را آفتابی خواهیم کرد.
اتحادیه فرهنگیان و دانشجویان ایران
توضیحات سند:
1ـ عباس مسعودی فرزند حاج محمدعلی، در سال 1280 ه ش در تهران به دنیا آمد.
او پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی و متوسطه در تهران، چون قادر به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگی و
معاش در زحمت بود ابتدا به شغل حروفچینی و کارگر ساده مطبعه در مطابع تهران مشغول بکار شد.
پس از
چهار سال به تدریج مصحح روزنامه «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامه های «ایران» و «کوشش» گردید.
در سال
1300.
ش.
ابتدا مرکز کوچکی که فقط یک اطاق داشت در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده می شد و
اخبار خبرگزاریهای «رویتر» و «هاواس» را از دوایر مطبوعاتی این دو سفارتخانه می گرفت و با دادن مبلغ
مختصری اجازه ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت.
مسعودی در تیرماه ـ 1304 امتیاز روزنامه اطلاعات را گرفت و در واقع امتیاز روزنامه را که متعلق به فردی به نام
علی اکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت اخذ کرد.
بعدها اطلاعات دارای مؤسسات فنی و نشریات
دیگری مانند : اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگی، مجله اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران
ژورنال و اطلاعات هوایی شد.
مشاغل دولتی مسعودی از سال 1314 شروع شد و در آن حال به وکالت دوره دهم مجلس شورای ملی از حوزه
انتخابیه تهران رسید و تا پایان دوره پانزدهم، شش دوره متوالی همچنان وکیل بود.
در سال 1328 به سمت
سناتوری تهران انتخاب گردید و تا سال 1351 در این سمت باقی ماند.
وی به زبان انگلیسی و فرانسه آشنا بود.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است : او فردی متخصص در فن، اهل زدوبند، خوش مشرب، محافظه کار،
حقه باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقه مند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه
مردم می باشد.
نامبرده با تمام حوادث بعد از دهه 20 سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود.
در سال
1320 پس از حادثه سوم شهریور سلسله مقالاتی بر علیه رضاشاه نوشت.
در سال 1321 در ماجرای 17 آذر
برعلیه قوام السلطنه شرکت کرد و پس از 17 سال برای اولین بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد.
از اواسط
سال 1320 روزنامه او طرفدار مصدق شد و در 25 مرداد سال 1332، شدیدترین حملات برعلیه شاه و
حکومت را انجام داد.
با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می کرد.
بعد از
وارد شدن به امور روزنامه نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و با عامیون نزدیک شد مسعودی
عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ تهران بود.
مسعودی که بنیانگذار و مدیر مؤسسه اطلاعات بود.
سرانجام در سن 73 سالگی در دفتر کار خود، درگذشت.
اسناد ساواک، پرونده های انفرادی
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 201