تاریخ سند: 28 خرداد 1349
موضوع : فعالیت طرفداران خمینی
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 10845 /9 ه ــ ساواک مشهد
روز 24 /3 /49 عده ای از طرفداران خمینی وارد مدرسه میرزا جعفر شده
ابتدا درس میرزا جواد آقای تهرانی1 مدرس را تعطیل می نمایند سپس به
مدارس علمیه رفته و طلاب را تحریک می نمایند و از طلاب و مدرسین
می خواهند که درس خود را تعطیل کنند.
این عده عبارتند از شیخ عباس طبسی.
سید علی خامنه ای.
شیخ
غلامرضا تهامی.
شیخ علی
آقا تهرانی.
شیخ احمد
کافی.
سید محمود
مجتهدی.
شیخ عبداللّه
شکوری که به تحریک آنها
عده ای از طلاب از جمله
سید حبیب وحیدی و
آشوری و شیخ محمدتقی
شریفی و ملازاده مدنی طلبه
مدرسه دو درب اطاق 23
فوقانی و جابری و غفاری
دنبال نامبردگان حرکت
کرده و طلاب را تشویق به
تعطیل درس و تظاهر
می نمایند.
هنگام درس
میلانی یک نفر جوان کت و شلواری اهل و ساکن تهران به آیت الله میلانی مراجعه
و آهسته به میلانی اظهار می نماید «در تهران سید محمدرضا سعیدی را کشته اند
و به قدری او را در سازمان امنیت کتک زده و شکنجه داده اند که تمام بدنش سیاه
شده» و شرح مفصلی در این زمینه برای میلانی می دهد و از شبستان خارج
می شود و پس از رفتن وی شیخ محمدرضا مهامی و علی آقا تهرانی در حالی که
افراد نامبرده فوق همراهشان بوده اند به سر درس میلانی آمده و شیخ علی آقا
تهرانی (علی مرادخانی النگه ای) اظهار می نماید آقا مگر خبر نداری که مدرسین
و علمای حوزه قم را گرفته اند و زندانی هستند و محمدرضا سعیدی را نیز
کشته اند؟ چرا می خواهید درس بدهید باید درس را تعطیل کرده با آنان همدردی
کنید.
آیت الله میلانی اظهار می نماید «هر طور طلاب صلاح بدانند» علی آقا
تهرانی با صدای بلند به طلاب اظهار می نماید آیا حاضرید برای همدردی برای
زندانیان و سعیدی درس تعطیل شود.
عده ای موافقت نموده در نتیجه درس
میلانی تعطیل می شود.
روز 25 /3 /49 چند نفر از طلاب حوزه علمیه مشهد از
جمله ثابتی.
محمدپور به منزل آیت اللهزاده اردبیلی رفته ضمن اظهار نگرانی از
عواقب کار اظهار می نمایند
به تحریک طبسی2 واعظ و
سید محمود مجتهدی و
محمدرضا مهامی و سید
علی خامنه ای و احمد کافی
و علی آقا تهرانی عده ای از
طلاب ناراحت حوزه دست
به فعالیت زده و مبارزه با
دولت را شروع کرده اند و
اعلامیه انتقادی بر له خمینی
و سعیدی و علیه دولت و
سازمان امنیت تهیه کرده و
در حوزه و بین مردم انتشار
داده اند این عده که تحت
تأثیر تحریکات طبسی و
مهامی و خامنه ای واقع
شده اند عبارتند از عبداللّه شکوری.
سید حبیب وحیدی.
مدنی طلبه مدرسه دو
درب و آشوری طلبه نواب و شیخ محمدتقی شریفی و احمد ملازاده و شیخ
جابری و شیخ غفاری هر دستوری طبسی و مهامی می دهند آنها اجراء می کنند.
متن اعلامیه را طبسی و مهامی و خامنه ای به چند نفر طلبه داده اند که تهیه کرده و
توزیع نمایند.
خدا عاقبت این کار را به خیر کند.
ملاحظات.
نظریه منبع 3073
اخیرا شعارهای زیادی به در و دیوار مدارس به نفع خمینی نوشته و نیز
اعلامیه هایی که با دست تهیه شده به بعضی از دیوار مدارس و صحنین نصب
کرده اند که صد در صد عامل اصلی و محرک آن شیخ عباس طبسی.
محمدرضا
مهامی.
سید علی خامنه ای3 هستند و چند نفر از طلاب اخلالگر و ناراحت که
دستور نامبردگان را انجام می دهند زیرا اغلب طلاب، سواد اینکه موضوعی را
تهیه و بنویسند ندارند و صد در صد تهیه متن این اعلامیه (حوزه علمیه مشهد) به
دست افراد مذکور بالا بوده است.
نظریه منبع 195 ـ عباس طبسی.
محمدرضا مهامی.
علی آقا تهرانی.
سید علی
خامنه ای در چند روز اخیر
شدیدا بر له خمینی فعالیت
می نمایند و پس از انتشار
خبر کشته شدن سعیدی
وسیله شیخ احمد کافی
فعالیت خود را شدیدتر و به
بهانه کشته شدن سعیدی
طلاب شناخته شده
ناراحت و اخلالگر را وادار
به اقدامات خلاف و
تحریک آمیز نموده و علی
آقا تهرانی رساله ها و
نشریات خمینی را در بین
مردم توزیع می نماید شیخ
محمد رضا مهامی وکالت از
خمینی برای جمع آوری
سهم امام گرفته و خود را به عنوان نماینده خمینی به مردم معرفی و اظهار می دارد
چون دستگاه می خواهد خمینی را تضعیف کند باید پول برای خمینی به نجف
بفرستیم که تقویت شود نامبردگان خبر کشته شدن سعیدی را با حرارت تبلیغ و
سمپاشی نموده ذهن مردم را مشوب می نمایند.
مهامی اظهار می نماید خمینی در
رساله تحریرالوسیله نوشته اگر مجتهدی با دولت نزدیک باشد نباید از او تقلید
کرد اگر پیشنمازی با دولت رابطه داشت نباید به او اقتدا کرد اگر واعظی از دولت
تجلیل کرد نباید پای منبرش نشست و در مشهد به آیت الله میلانی و در تهران
آیت الله خوانساری در قم آیت الله شریعتمداری فحاشی و اهانت می نمایند
چنانچه این عده عامل اصلی این تبلیغات و فعالیتها هستند و چند نفر طلبه
شناخته شده ناراحت و اخلالگر که تحت تأثیر تحریکات آنان دست به اقدامات
خلاف مصالح و تبلیغات به نفع خمینی و سعیدی زده اند دستگیر و تعقیب شوند
کلیه این سر و صداها تمام شده و دیگر کسی جرئت اقدام به عمل خلاف
نمی نماید.
نظریه رهبر عملیات ـ ضمن تأیید نظریه منابع استنباط می گردد اعلامیه (حوزه
علمیه مشهد) که به ضمیمه خبر پیروی بالا تقدیم گردیده متن آن توسط طبسی و
مهامی و خامنه ای تهیه و طلابی که به تحریک نامبردگان دست به فعالیت زده و در
فوق نامبرده شده آن را تهیه و توزیع کرده اند ازجمله اسدی و آشوری نسبت به
دستگیری و تعقیب عاملین اصلی تبلیغ به نفع خمینی و سعیدی و طلابی که به
تحریک آنها فعالیت می نمایند اقدام لازم شده است تا به حال علی آقا تهرانی و
طلبه ملازاده دستگیر علی آقا تهرانی اعتراف نموده و ملازاده نیز معترف است که
محرک وی شیخ عباس طبسی و سیدعلی خامنه ای و محمدرضا مهامی بوده او
را تشویق و تحریک و تبلیغ به نفع خمینی و سعیدی نموده اند.
جوان تهرانی که به
سر درس میلانی رفته و اظهاراتی درباره کشته شدن سعیدی نموده شناخته نشده
مراقبت لازم می شود در صورتی که شناسایی گردید دستگیر خواهد شد نتیجه
در پیرو به عرض خواهد رسید.
در پرونده شیخ احمد کافی بایگانی شود.
7 /4 /49
توضیحات سند:
1ـ میرزا جواد آقا تهرانی
عالمی وارسته، مجاهدی
خودساخته، موحدی به خدا
پیوسته فقیهی مفسر، زاهدی
اندیشمند و دانشمندی
پرهیزکار که در علم و عمل و
زهد و تقوی اسوه بود و سرمشق
و حجت دیگران، او به سال
1283 شمسی در خانواده ای
اصیل و مذهبی در تهران متولد
شد پدرش حاج محمد تقی از
تجار متدین و مورد اعتماد
بازار بود.
میرزا پس از تحصیل
دوره ابتدائی برای فراگیری
علوم دینی راهی قم شد پس از
گذراندن مقدمات و سطح به
نجف اشرف رفت و از محضر
اساتیدی همچون شیخ مرتضی
طالقانی، شیخ محمدتقی آملی
بهره های فراوان برد.
پس از
مراجعت به ایران در مشهد رحل
اقامت گزیده و با حضور در
درس علماء وقت شیخ هاشم
قزوینی، و بخصوص میرزا
مهدی اصفهانی شخصیت علمی
و اخلاقی او شکل گرفت.
علیرغم موقعیتی که داشت از
مال دنیا هیچ نیندوخت و در
خانه استیجاری زندگی می کرد.
او خود را از خاکساران اهل بیت
(ع) می دانست و در روز
عاشورا سقّا می شد و در جریان
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
اسلامی طی چند مرتبه سفر به
جبهه ها در کنار رزمندگان
اسلام بود و نقل شده است که
فرموده بود «اگر در جبهه شهید
شدم، در همان محل شهادت،
دفنم کنید» برخی از آثار قلمی
ایشان عبارتند از : بررسی در
پیرامون اسلام (ردیه بر
کسروی)، فلسفه بشری و
اسلامی، بهائی چه می گوید،
عارف و صوفی چه می گوید
میزان المطالب، آئین زندگی و
درسهای اخلاق اسلامی.
این
عارف زاهد پس از مدتی
بستری شدن بر اثر بیماری کبد
در سحرگاه سه شنبه دوم آبان
1368 برابر 23 ربیع الاول
1410 به سرای ابدی شتافت.
2ـ آیت الله عباس واعظ طبسی
در بهمن ماه 1314 متولد شد.
وی پس از گذراندن دروس
ابتدائی وارد دبیرستان شد و در
هنگام تحصیل دروس دبیرستان
وارد حوزه علمیه شد و به
تحصیل علوم اسلامی پرداخت و
از محضر اساتید بنامی همچون
ادیب نیشابوری، آقا مدرس
یزدی، شیخ مجتبی قزوینی،
شیخ هاشم قزوینی و آیت الله
میلانی بهره برد.
وی در جریان
28 مرداد 1332 بصورت
مخفیانه به فعالیت پرداخت و در
سال 1335 مبارزات خود را
بصورت علنی ادامه داد تا اینکه
توسط نیروهای ساواک به علت
سخنرانی در سال 1339 به
مدت هفت ماه ممنوع المنبر شد
ولی مدتی بعد این ممنوعیت
لغو شد پس از تصویب
رفراندوم شاه در سا ل 1341 به
دنبال چند سخنرانی دستگیر و به
تهران منتقل شد وی مدتی بعد
فعالیت های خود را همراه
آیت الله خامنه ای و آقای هاشمی
نژاد در مشهد ادامه داد که در
طی این فعالیت ها دستگیر و
روانه زندان شد وی پس از
پیروزی انقلاب مسئولیت کمیته
انقلاب اسلامی خراسان را به
عهده گرفت و در سالهای بعد به
نمایندگی امام و آیت الله
خامنه ای در خراسان و
سرپرستی حوزه علمیه و تولیت
آستان قدس رضوی و مسئولیت
اداره سپاه پاسداران
منصوب گشت وی همچنین
نماینده مردم خراسان در دوره
اول و دوم مجلس خبرگان نیز
بوده است و پس از آن در سال
1375 از سوی آیت الله
خامنه ای به عضویت مجلس
تشخیص مصلحت نظام منصوب
گشت و هم اکنون نیز این سمت
را حفظ نموده است.
1ـ آیت اللهالعظمی سیدعلی
خامنه ای به سال 1318 ش در
مشهد به دنیا آمد.
پدرش
آیت الله سیدجواد حسینی
خامنه ای از روحانیان معروف
مشهد بود.
مادر ایشان نیز دختر
یکی از روحانیون سرشناس
مشهد بود.
سید علی خامنه ای از
چهار سالگی به مکتب رفت و به
فراگیری قرآن پرداخت.
سپس
وارد مدرسه ای به نام
«دارالتعلیم دیانتی» شد.
این
مدرسه اولین مدرسه اسلامی
بود که در مشهد تأسیس شد.
از
دوران دبستان تحصیل معارف
دینی را آغاز کرد.
ابتدا
جامع المقدمات را نزد یکی از
معلمان مدرسه دارالتعلیم
دیانتی و دیگران آموخت.
پدرشان مشوق ایشان در
تحصیل علوم دینی بود و دوست
داشت فرزندانش ملبس به لباس
روحانیت شوند.
به راهنمایی و
هدایت پدر دوره سطح را در 18
سالگی در حوزه علمیه مشهد
خواند و درس خارج فقه و
اصول را آغاز کرد.
وی تا سال
1336 به تحصیلات خود در
رشته فقه و اصول و فلسفه
اسلامی در مشهد ادامه داد.
در
این سال به عتبات عالیات
مشرف گردید و میل داشت در
نجف بماند اما به سبب مخالفت
پدر بعد از مدت کوتاهی به
مشهد بازگشت.
در سال
1337 با اجازه پدر به قم رفت
تا سال 1343 در آن شهر بود در
این سال به مشهد بازگشت و تا
سال 1347 ادامه تحصیل داد و
همزمان در حوزه علمیه مشهد
مشغول تدریس گردید.
آیات
عظام شیخ هاشم قزوینی،
میلانی، شاهرودی، حکیم،
خویی، زنجانی، بروجردی و
شیخ مرتضی حائری از جمله
استادان ایشان در حوزه های
علمیه مشهد، نجف و قم هستند.
آیت الله خامنه ای از سال 1341
که مبارزات روحانیت به رهبری
حضرت امام اوج گرفت، فعّالانه
وارد مبارزه شد.
نخستین
مأموریت ویژه ایشان بردن پیام
حضرت امام برای آیت الله
میلانی و علمای خراسان درباره
برنامه درگیری محرم 1342
بود.
مقارن روزهای 15 خرداد
1342 در بیرجند دستگیر و به
مشهد اعزام و در بازداشتگاه
لشکر مشهد زندانی شد.
پس از
آزادی به قم رفت و در بهمن
همان سال به زاهدان رفت.
اما
برنامه سخنرانی های پرشور و
افشاگر ایشان از نیمه ماه رمضان
متوقف ماند.
پس از دستگیری به
تهران اعزام و در قزل قلعه زندانی
گردید.
در فاصله 1343 تا 1346
مبادرت به طرح مباحث پایه ای
عقیدتی و سیاسی در سطح حوزه
و دانشگاه و به تدریج در سطح
کلی جامعه در مشهد کرد و
جلسات درس تفسیر و حدیث و
اندیشه اسلامی ایشان شلوغ بود
و ادامه همین فعالیتها منجر به
بازداشتهای متوالی ایشان در
سالهای 1346 تا 1349 شد.
در
سال 1350 برای پنجمین بار به
زندان افتاد.
پس از آزادی دایره
درسهای عمومی تفسیر و
کلاسهای مخفی عقیدتی و
سیاسی گسترش یافت.
در فاصله
سالهای 1350 تا 1353 با
کوشش و مجاهدت آیت الله
خامنه ای سه مسجد کرامت، امام
حسن (ع) و میرزاجعفر کانون
فعالیت های حاد اسلامی و
مبارزات پایه ای در مشهد بود و
به رغم یورشهای ساواک به این
کانونها و دستگیری
شرکت کنندگان و کارگردانان
جلسات این کانونها، همچنان
مقاومت ادامه یافت و بالاخره
مأموران رژیم در دی ماه 1353
ناگزیر شبانه به منزل آیت الله
خامنه ای ریختند و ایشان را
بازداشت و به تهران اعزام کردند
و مدتها در زندان کمیته مشترک
ضد خرابکاری با سخت ترین
شرایط توأم با بازجوییهای
دشوار نگهداشته شد.
در پاییز
1354 آزاد گردید و دوباره به
مشهد مراجعت کرد.
در سال
1356 به همراه جمعی از
روحانیان تهران و قم طرح ایجاد
جامعه روحانیت مبارز را ارایه
دادند.
اواخر همین سال دستگیر و
برای مدت سه سال به ایرانشهر
تبعید گردید.
اواسط سال بعد با اوج گیری
مبارزات عمومی از تبعیدگاه
خود به مشهد بازگشت و در صف
مقدم مبارزه قرار گرفت.
اواخر
دی 1357 به فرمان امام به
عضویت شورای انقلاب منصوب
شد (به نقل از شرح حال خود
نگاشته مندرج در کتاب تشکل
فراگیر، جلد 4، تألیف عبداللّه
جاسبی، صص 303 تا 308).
مسئولیت های ایشان پس از
پیروزی انقلاب اسلامی عبارتند
از: عضو شورای مرکزی حزب
جمهوری اسلامی، معاونت
وزارت دفاع و نمایندگی شورای
انقلاب در آن وزارتخانه،
سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب
اسلامی، عضو شورای انقلاب،
امامت جمعه تهران، نماینده
تهران در اولین دوره مجلس
شورای اسلامی، رئیس شورای
عالی دفاع، نماینده مجلس
خبرگان رهبری در دوره اول،
عضو شورای مرکزی ائمه جمعه
کشور، دو دوره ریاست
جمهوری اسلامی ایران عضو
جامعه روحانیت مبارز تهران.
آیت الله خامنه ای پس از ارتحال
امام خمینی (ره) با رأی قاطع
مجلس خبرگان به عنوان رهبری
انقلاب اسلامی منصوب شد.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک صفحه 246