تاریخ سند: 27 آبان 1342
موضوع: عبدالرحیم مطهری
متن سند:
شماره: 18895/ س ت تاریخ: 27 /8 /42
موضوع: عبدالرحیم مطهری
ساعت ۲۰۰۰ روز پنجشنبه 23 /8 /42 عبدالرحیم مطهری ساکن خیابان ری کوچه دردار کوچه تقوی شیرازی پلاک ۴ ضمن تماس و مذاکره با مأمور اظهار داشت حزب بعث عراق1 شبیه سازمان امنیت ایران میباشد آنچه آن در عراق میکند سازمان امنیت در ایران انجام میدهد مردم را به زور سرنیزه خفه میکند رهبر حزب بعث میشل عفلق2 در سوریه است که مسیحی میباشد و این یکی از سیاستهای استعماری است که یک نفر مسیحی را بر مسلمانها مسلط کرده است و درباره خمینی گفت من به منبرها سپردهام که در مجالس اسم خمینی را ببرند تا در اذهان عمومی اسمش باقی بماند. سپس اضافه نمود که سید ضیاء طباطبایی با اعلیحضرت همایونی تماس گرفته و اعلیحضرت فرمودند دیدید که آخوندهای مخالف را چگونه سرجایشان نشاندهایم؟ سید ضیاء گفت قربان اگر زور توپ و تانک نباشد معلوم خواهد شد که اینها همه سرجایشان ننشستهاند.
توضیحات سند:
1- حزب بعث: ریشههای حزب بعث را بایستی در سوریه جستجو کرد و این مربوط میشود به سالهای بین ۱۹۰۹ تا ۱۹۲۰ که مجامع سری تحت نام «فطاط، قحطانیه والعهد» به منظور مبارزه با تسلط عثمانی در کشورهای عربی ایجاد شد. از ۱۹۲۰ که سرزمینهای عربی خاورمیانه بر اساس تصمیمات کنفرانس «سان ریمو» تحت قیمومت انگلیس و فرانسه قرار گرفت. حزب دیگری به نام «استقلال» با زیربنای فکری ناسیونالیسم عربیسم در سوریه، اردن و عراق در جهت مبارزه با استعمار و حیات بخشیدن به هویت عرب، تشکیل شد. از ۱۹۳۲ به علت نفوذ «اتحاد ناسیونالیست» که مرکب از خرده بورژواری کارمندان، بازرگانان و دانش آموختگان بود، در اکثر کشورهای عربی خاورمیانه فعالیت خود را آغاز کرد. در سال ۱۹۳۹ به علت نفوذ عوامل استعمار فرانسه در حزب و ایجاد انشعابات، حزب به نابودی کشیده شد. از درون ویرانههای حزب ناسیونالیستی دو حزب جدید یکی به نام «حزب ناسیونالیستی عرب» به رهبری زکی ازسوزی و دیگری حزب «احیاء العرب» به رهبری میشل عفلق و صلاحالدین بیطار به وجود آمد. این حزب پس از چند سال به حزب بعث عربی تغییر نام داد. هدف ایدئولوژیک حزب بعث عبارت بود از «ناسیونالیسم عرب، آزادی و وحدت و سوسیالیسم» هدف سیاسی آن مبارزه با حضور استعماری فرانسه در کشورشان و ایجاد سوریه بزرگ (شامل عراق، اردن، فلسطین، لبنان و سوریه) بود. در سال ۱۹۴۱ عفلق کمیته سوری کمک به رشید گیلانی در عراق را تشکیل داد. بنابراین نخستین هدف استراتژیک عفلق، توسعه اندیشههای حزب در عراق بود. حزب بعث در سال ۱۹۴۸ در عراق شکل گرفت. این تاریخ مربوط میشود به زمان تشکیل کشور صهیونیستی اسرائیل و شدت گرفتن موج ناسیونالیسم عرب برای مقابله با تجاوز اسرائیل، دکتر سامی شرکت که یک ناسیونالیست افراطی بود، در ۷ آوریل کمیته حزب بعث را در عراق تشکیل داد و در مدت کمتر از سه سال، موفق به تأسیس شعباتی در سراسر عراق گردید، ولی هنوز جرات خودنمائی در صحنه سیاست کشور را نداشت، تا این که در ۱۹۵۳ همزمان با تظاهرات مردم عراق علیه تجدید قرارداد دولت با شرکت نفت عراق، موجودیت و فعالیت خود را علنی ساخت.
- تاریخ سیاسی- اقتصادی عراق، دکتر علی بیگدلی، ص ص 63، 64، 67.
2- میشل عفلق از بنیانگذاران حزب بعث در سوریه بود. وی تحصیلات خود را تا دکترای تاریخ از دانشگاه سوربن فرانسه ادامه داد و تحقیقاتی در زندگی و نظریات سیاسی، فلسفی و اقتصادی فلاسفه فرانسه خصوصاً «پرودن» و فوریه انجام داد. نخستین فعالیت پنهانی او تشکیل هستههای ایدئولوژیک با عضویت دانشآموزان و دانشجویان بود. گفته میشود که عفلق به همراه بیطار در زمان تحصیل در پاریس مورد نظر عوامل انگلستان قرار گرفته و این عوامل آنها را برای برنامههای مهمی که بعدها اجرا کردند، انتخاب کرده باشند. در مورد خصوصیات ظاهری عفلق میگویند که وی مردی ظاهراً بسیار محجوب، متفکر و فیلسوف منش بود که قدرت نفوذ بسیاری نیز بر اشخاص داشت. عفلق در بین آشنایان و دوستانش در فرانسه به داشتن روحیه سوسیالیسم انقلابی معروف بود و با کمک عوامل تبلیغات استعمار (انگلیس) موفق میشود معروفیت و مشهوریتی بدست آورد. عفلق در دمشق در دبیرستان التجهیز درس تاریخ میداد. در سال ۱۹۴۲ (۱۳۲۱) هنگامی که جنگ جهانی دوم در اوج خود بسر میبرد و ارکان امپراطوری بریتانیا بیش از هر زمانی به لرزه افتاده بود، ترس از شروع قیام مردم مسلمان عرب، انگلستان را وادار کرد تا از عفلق و بیطار بخواهد که سرعت بیشتری به کار خود بدهند تا نتیجه جنگ هر چه باشد جریانات از دست آنان خارج نشده و کار از کار بگذرد. عفلق و بیطار در پایان سال ۱۹۴۲، بکلی دست از تدریس کشیدند و تمام وقت خود را برای پیشبرد برنامههای دیکته شده استعمار اختصاص دادند. از این زمان بود که تشکیلات آنان وضع منسجمی به خود گرفت و با حمایت استعمار در سال ۱۹۴۶ (۱۳۲۵) رسماً حزب بعث در سوریه تولد یافت. تاریخ سیاسی- اقتصادی عراق، دکتر علی بیگدلی، نشر میراث ملل، تهران، ۱۳۶۸، ص ۶۳
تاریخ سیاسی عراق، شورای نویسندگان، نشر نهضت جهانی اسلامی، صص ۱۳۵ - ۱۴۱.
منبع:
کتاب
سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 322
