تاریخ سند: 11 بهمن 1345
موضوع: اظهارات محمد حسن عبدالهزاده
متن سند:
از: 16/ﻫ 1 تاریخ: 11 /11 /1345
به: 312 شماره: 6530/ﻫ 1
موضوع: اظهارات محمد حسن عبدالهزاده
درساعت 17 مورخه 5 /11 /45 محمدحسن عبداله زاده گفت مثل چنین شبى یعنى شب 6 بهمن 41 1ما همه منزل اعتصامى نشسته بودیم در حدود ساعت 21 یک نفر طلبه با لباس شخصى وارد شد واعلامیههایی که از طرف علماى قم منتشر گردیده بود به اعتصامى نشان داد در آن اعلامیه لایحه دولت2 رابرخلاف[اسلام] و منسوخ شمرده بود پس از آنکه تمام جریانات را از زبان علماى قم شرح داد خود آن طلبه با کمال رشادت نصب کردن آن اعلامیهها را به در و دیوار برازجان به عهده گرفت که پیش از آفتاب نصب نماید و همین کار را هم کرد و صبح آن روز که میخواست برازجان را ترک نماید آقاى مدحتى رئیس آگاهى او را گرفته کلیه اثاثیهاش را بازرسى نمود و اعلامیهاى بدست نیاورد زیرا او اعلامیهها را در متکایش پنهان کرده بود سپس اضافه نمود که فرداى آن روز از طرف علماء و مردم تهران با کمال خون گرمى به دربار حمله شد حتى اداره تلفن را قطع کردند و تصمیم داشتند اداره رادیو را نیز تصرف کنند که مجال به آنها داده نشد و مردم را به ضرب گلوله از پاى درآوردند و طلبهها را از پشت بام به پایین پرتاب مینمودند3 بعد جریان محمد بخارائى4 را شرح داد و گفت که این جوان دانشجو نبود ولى فدائى خمینى بوده و بنا به تحریک خود خمینى آقاى منصور5 نخست وزیر را به قتل رسانیده6 و سپس جریان 21 فروردین7 را به میان کشید و گفت رادیو ملى پخش کرد و گفت ببینید تعدى به شاه به کجا رسیده که سرباز از جان خودش میگذرد و دست به چنین عملى میزند اما افسوس که دو استوار مانع شدند و نگذاشتند که آن سرباز به مراد خودش برسد و مردم مسلمان را ایمن سازد.
ملاحظات
نظریه مأمور. عبداله زاده اظهار داشت این شخص مدت دو سه سال است ترک تحصیل نموده و در دشتستان میباشد و بىاختیار گفت اهل دالکى است ولى این طوری که تحقیق شد گویا چنین شخصى اهل دالکى نیست و از قرار معلوم شیخ منصور نام دارد و اهل سربس و یا سرکور دون میباشد .
نظریه رهبر عملیات. ممکن است مفاد گزارش خبرى بالا صحیح باشد چون مشخصات طلبه مذکور در دست نیست نمیتوان موضوع بازرسى وسایل و یا ورود او و سایر موارد را تایید نمود. و در مورد صحت و سقم و تایید گفتار عبدالهزاده تاکنون اطلاعى واصل نشده و اینکه یادشده داراى سوابق(312) است و از افراد مخالف و طرفدار جبهه ملى است و در حال حاضر نیز با عناصر مخالف تماس و همکارى دارد تردید نیست و براى صحت گفتار وى اقداماتى به عمل آمده است .صدف
آقاى کاشى 22 /11
توضیحات سند:
1. در این روز اصول انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم به رفراندوم گذاشته شد.
2. منظور لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی میباشد. برای آگاهی از اعلامیههای امام(ره) و سایر مراجع و روحانیون ر.ک: قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، 9 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3. به حملهی نیروهای رژیم پهلوی به طلاب مدرسه فیضیه قم در فروردین 1342 اشاره دارد.
4. شهید محمد بخارایى، فرزند على اکبر در سال 1323ﻫ ش در جنوب شهر تهران به دنیا آمد. او پس از پایان دوره مدرسه با شهید رضا صفار هرندى دوست صمیمى شد و در جلسات حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ على اصغر هرندى با اسلام و افکار روشنفکرانه در نهضت امام(ره) آشنا شد. با آغاز نهضت امام خمینى(ره)، شهید بخارایى و شهید هرندى با شهید عراقى آشنا و عراقى آنها را براى جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با شهید امانى مرتبط ساخت. شهید امانى تحولى نو در روحیه آنها پدید آورد و شرکت در دورههاى تمرین مسلحانه روابط آنها را مستحکم کرد. او در عملیات ترور حسنعلى منصور نقش ویژهاى داشت و پس از شلیک دو گلوله به طرف منصور، از صحنه بیرون آمد، ولى با لغزیدن پاى او روى یخ خیابان در جلوى مسجد سپهسالار سابق (مدرسه شهید مطهرى فعلى) به زمین افتاد و دستگیر شد. وى در کلانترى بهارستان به نصیرى معدوم با شجاعت و صراحت پاسخهایى داد که او برآشفت و با عصاى مارشالى به دهان شهید بخارایى زد و او را غرق خون کرد. شهید بخارایى با اینکه نوجوانى 20 ساله بود، ولى در بازجویى از خود شجاعتی قابل تحسین نشان داد. در سحرگاه 26 خرداد 1344 شهید بخارایی به همراه سه شهید دیگر در حالی که فریاد الله اکبر سر میداد به شهادت رسید.
ر.ک: هفته نامه شماره 27 خرداد سال 1377
(اسناد ساواک - پرونده انفرادی)
5. حسنعلى منصور، فرزند رجبعلى (منصورالملک) در سال 1302 ﻫ ش در تهران متولد شد. پدرش از اعضاى اولیه لژ بیدارى ایرانیان بود که در دوران رضاشاه سالیان مدید مشاغل حساسى را عهدهدار بود و در آخرین ماه هاى سلطنت او به صدارت رسید و در دوران محمدرضا شاه پهلوى نیز مجدداً در رأس دولت قرار گرفت. منصور، پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدرسه فیروز بهرام تهران، تحصیلات خود را در رشته حقوق و علوم سیاسى و اقتصاد در فرانسه به پایان برد. او یک بار به جرم قاچاق مواد مخدر تحت تعقیب پلیس فرانسه قرار گرفت و موضوع در مطبوعات ایران منعکس شد. خدمات دولتى را با اندیکاتورنویسى در وزارت خارجه آغاز و سپس در اکثر ادارات سیاسى وزارتخانه مشغول کار شد. در سال 1329 به ریاست کل دفتر نخستوزیرى و پس از آن در سال 1336 در زمان حکومت اقبال به سمت قائممقام دبیرکل شوراى عالى اقتصاد منصوب شد. وى در سال 1337 به معاونت نخستوزیر و دبیرکلى شوراى عالى اقتصاد رسید. ساواک در تاریخ 19 /4 /1337 بیوگرافى او را چنین ثبت کرده است : «... لیاقت و شایستگى ندارد، حتى به علت ترقى بىجهتى که نموده (به علت نفوذ پدرش و اینکه دکتر اقبال به پدر او مدیون بود، او را به این سمت منصوب کرد) مورد تنفر قاطبه جوانان قرار گرفت.» در سال 1338 مدتى وزیر کار و سپس وزیر بازرگانى شد. او در سال 1340 «کانون مترقى» را تشکیل داد و خود ریاست آن را بر عهده گرفت. در سال 1341 به سمت مدیرعامل شرکت بیمه منصوب شد و در سال 1342 در رأس یک گروه 42 نفرى از اعضاى کانون مترقى به نمایندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد. وى در همان سال «حزب ایران نوین» را تأسیس کرد. در تاریخ 17 اسفند 1342 به دستور شاه به نخستوزیرى ایران منصوب شد. منصور از مهرههایى بود که توسط انگلیسىها به آمریکا معرفى شد و بنابراین حمایت هر دو قدرت را پشت سر داشت و در واقع روى کار آمدن او توسط «جانسون» رئیسجمهور وقت آمریکا و سازمان «سیا» صورت گرفت. او در دوره نخستوزیرى خود اقدام به تصویب لایحه کاپیتولاسیون در اعطاى مصونیت به مستشاران آمریکایى نمود و در پى اعتراض شدید و سخنان کوبنده حضرت امام خمینى (ره) در تشریح کاپیتولاسیون، در آبان سال 1343 مبادرت به تبعید ایشان به ترکیه کرد. بر اساس گزارشات ساواک، وى از اعضاى «لژ پهلوى» و «باشگاه بینالمللى لاینز» بود. سرانجام حسنعلى منصور در اول بهمن ماه 1343 در جلوى مجلس شوراى ملى به ضرب گلوله محمد بخارایى عضو هیأت مؤتلفه اسلامى ترور شد و در پنجم بهمن همان سال در بیمارستان درگذشت.
ر.ک: کابینهی منصور به روایت اسناد ساواک، 3 جلد، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی
6. این از اشتباهات منبع ساواک بوده است. در زمان ترور حسنعلی منصور، امام خمینی(ره) در خارج از کشور در تبعید به سر میبرده است.
7. به اقدام سرباز وظیفه رضا شمس آبادی اشاره دارد که در فروردین 1343 اقدام به ترور محمدرضا پهلوی کرد. ر.ک: ترور شاه، حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان بوشهر، کتاب 1 صفحه 49