تاریخ سند: 17 بهمن 1354
اخطار
متن سند:
اخطار 13541117
گاه و بیگاه عناصر شناخته شده و تهی مغزی در لباسهای مختلف در شهر ما پیدا شده و به یاوهسرائی مشغول گردیدهاند اما چنانکه دیدهایم رشد فکری مردم مانع گردیده که این دلقکهای مزدور دستگاه حاکمه به هدفهای پلید خود رسیده باشند.
شیخک که در اوایل ورود خود را به نحوی معرفی مینمود و حال ماهییتش به جز آن که میگفت بر عموم معلوم گشته به حدی سبکسر و نادان است که میخواهد با هوچیبازی و عوامفریبی موجبات انحراف اذهان عمومی را نسبت به نهضت ملی فراهم آورد.
حقا که وابستگان هیئت حاکمه و پادوهای دولتی عنصر مناسبی را جهت دعا به پسر پهلوی1 انتخاب کردهاند.
باید به دهان این روح خبیث آتش ریخت و زبانش را از حلقوم نحسش بیرون کشید ـ باشد تا خائنینی که هوس سمپاشی در بین مردم را دارند متنبه شوند.
مردک باید هر چه زودتر از گفتار تهوعآور و شنیع خود استغفار نموده و بدینوسیله سلامتی نسبی خود را تأمین نماید. یا اینکه بساط خیمه شببازی و معرکهگیری را تعطیل کرده و در اسرع وقت گورش را گم کند.
و یا به لباس همکاران مزدور خود درآید تا مردم بهتر بتوانند خائن را از خادم تشخیص داده و تکلیف خود را نسبت به انگلها و جرثومههای فاسد در اجتماع روشن سازند.
در عصر بیداری قشرهای وسیع خلق افکار ارتجاعی و برنامههای پوسیده و گندیده جیرهخواران رژیم ضد ملی از طرف کلیه جوامع مترقی و تودههای روشنفکر محکوم به زوال است.
25 رمضان المبارک 1386 2ـ مردم کرمان
توضیحات سند:
1. رضا پهلوی، فرزند محمدرضا در 9 آبان 1339 ﻫ ش از همسر سوم او ـ فرح دیبا ـ زاده شد. دوران تحصیل ابتدایى را در مدرسه مخصوصى که در کاخ نیاوران تشکیل مىشد به پایان برد و دوره دوم تحصیلات مقدماتى او در دبیرستان ویژه رضا پهلوى که دانشآموزان معدود آن از میان فرزندان و نزدیکان به دربار برگزیده شده بودند به انتها نرسیده بود که با اوجگیرى انقلاب اسلامى ایران همراه دیگر اعضاى خانواده سلطنتى به خارج از کشور فرستاده شد. پس از فرار شاه و اقامت او در مصر، رضا نیز به همراهان شاه پیوست و با فرح از معدود تشییعکنندگان جنازه شاه در قاهره بود.
پس از مرگ شاه، رضا به آمریکا رفت و ضمن اخذ تابعیت آن کشور سرپرستى ثروت افسانهاى شاه را که از کشور خارج کرده بود، با مشاوران ایرانى و آمریکاییاش به عهده گرفت و چند سال نیز با اشاره سیا اقداماتى تبلیغاتى را علیه جمهورى اسلامى ایران سامان داد و خود را شاهنشاه دموکرات ایران خواند.
گوشههایى از زندگى خصوصى او که نحوه حیف و میل اموال به سرقت رفته مردم ایران را در کابارهها و مراکز فساد اروپا و آمریکا نشان مىدهد، توسط احمد على مسعود انصارى ـ یکى از مشاوران اقتصادیاش ـ در کتاب «پس از سقوط» روایت شده است.
2. برابر است با: 17 دی ماه 1345
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 1 صفحه 157