تاریخ سند: 16 بهمن 1341
موضوع: تعطیل نمودن بازار
متن سند:
شماره: 6728/ ب 2
به طوری که شایع می باشد مورخه 3 /11 /41 مردم خرم آباد بازار را تعطیل نموده اند و این تعطیلی به تحریک آیت اله کمالوند بوده1 و طبق اطلاع، بزرگان آنها در کوه ها مشغول فعالیت می باشند.
گیرندگان : تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم) جهت استحضار.
ریاست سازمان اطلاعات و امنیت لرستان جهت اطلاع
پرونده کمالوند
ثبت شد
توضیحات سند:
1ـ رژیم شاهنشاهی که از شکست در جریان تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی به سختی مفتضح شده بود، هنوز چند صباحی از این مسئله سپری نشده بود که طرح به رفراندوم گذاشتن مواد ششگانه ی موسوم به اصلاحات ارضی را در 19 دی ماه سال 1341 اعلام کرد.
در جریان این حرکت جدید رژیم شاهنشاهی، آیت الله روح الله کمالوند به قم آمد.
حضرت امام خمینی (ره) در دیداری که با ایشان و دیگر علمای قم داشت، خطاب به آنان گفت:
« آقایان توجه داشته باشند که با وضعی که پیش آمده، آینده تاریک، و مسئولیت ما سنگین و دشوار می باشد.
حوادثی که اکنون در جریان است، اساس اسلام را به خطر نابودی تهدید می کند.
توطئه حساب شده ای علیه اسلام و ملت اسلام و استقلال ایران تنظیم شده است.
باید توجه داشت که این حادثه را نمی توان با غائله «تصویبنامه» مقایسه کرد و به همان ملاک، نسبت به این ماجرا برخورد نمود.
آن غائله، به حسب ظاهر به دولت مربوط می شد، طرف حساب ما دولت بود؛ شکست نیز به پای دولت محسوب گردید و شکست یک دولت حتی سقوط دولتی در یک حکومت چندان اهمیت ندارد، اساس رژیم را بر باد نمی دهد و حتی گاهی برای تحکیم رژیم و حفظ آن از خطر، به سقوط دولت مبادرت می شود؛ لکن در اینجا، آن که روبروی ما قرار دارد و طرف خطاب و حساب ما می باشد، شخص شاه است که در مرز مرگ و زندگی قرار گرفته و چنانکه خود اظهار داشته، عقب نشینی او در این مورد به قیمت سقوط و نابودی او تمام خواهد شد.
بنا بر این او مأمور است که این برنامه را به هر قیمتی است به مرحله اجرا بگذارد و نه تنها عقب نشینی نمی کند و دست از کار نمی کشد، بلکه با تمام قدرت و با کمال درندگی با هر گونه مخالفتی مقابله خواهد کرد.
بنا بر این نباید مثل غائله گذشته، عقب نشینی دستگاه را انتظار داشت؛ و در عین حال، مخالفت و مبارزه با آن از وظایف حتمیه و ضروریه ما می باشد، زیرا خطری که اکنون عموم مردم را تهدید می کند بزرگتر از آن است که بتوان از آن چشم پوشید و در قبال آن بی تفاوت ماند.
دستگاه حاکمه برای اغوا و اغفال ملت، دام وسیعی گسترده و به یک سلسله اعمال ظاهر فریب و گمراه کننده دست زده است.
و ما اگر در مقابل به بیدار کردن و متوجه ساختن توده مردم اقدام نکنیم و از افتادن آنها به دام استعماری که برای آنان گسترده اند جلوگیری ننمایم، ملت اسلام در معرض فنا و نیستی قرار خواهد گرفت؛ فریب خواهد خورد و منحرف خواهد شد؛ و در آن صورت علمای اسلام و جامعه روحانیت علاوه بر آنکه خواه ناخواه خود نیز راه نیستی و انحراف را خواهد پیمود و خدای نخواسته از میان خواهد رفت، پیش خداوند تبارک و تعالی نیز مسئول و مؤاخذ خواهد بود که چاه را دیده و نابینایان را از افتادن در آن بر حذر نداشته است.
ما اگر بتوانیم در مقابل این دسیسه و توطئه های شاه، فقط مردم را بیدار و آگاه سازیم و نگذاریم که گول بخورند و تحت تأثیر برنامه فریبنده او قرار بگیرند، حتماً او را با شکست مواجه خواهیم ساخت و درمانده خواهیم کرد.
ما که نمی خواهیم به جنگ توپ و تانک برویم که می گویید از ما ساخته نیست، چه کار می توانیم بکنیم و مشت با درفش مناسبت ندارد؛ بزرگترین کاری که از ما ساخته است بیدار کردن و متوجه ساختن مردم است.
آن وقت خواهید دید که دارای چه نیروی عظیمی خواهیم بود که زوال ناپذیر است و توپ و تانک هم حریف آن نمی شود.
در عین حال، چنانکه گفتم راه دشوار و خطرناکی در پیش داریم و آنها که وظیفه خود را مقابله می دانند، باید جوانب امور را بسنجند؛ عواقب امور را ملاحظه کنند و ببینند که در برابر شداید و مصایبی که ممکن است در این راه به آنان وارد آید تا چه درجه تاب مقاومت و استقامت دارند...
.
.
» صحیفه امام، ج 1، ص 134
منبع:
کتاب
آیتالله روحالله کمالوند به روایت اسناد ساواک صفحه 25