صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : تظاهرات خیابانی

تاریخ سند: 14 خرداد 1342


موضوع : تظاهرات خیابانی


متن سند:

شماره : 902 د ـ الف بخش 311 بنا به دعوت قبلی ساعت 8 صبح روز سه شنبه 14 /3 /42 عده ای از افراد جبهه ملی و احزاب وابسته به آن در مقابل مسجد شاه گرد آمده بودند این اجتماع تا ساعت 9 به تدریج اضافه می شد سپس این اجتماع به طرف بازار رهسپار شدند و با دادن صلوات و گردش در بازار از آنجا خارج گردیدند و در وسط بازار یک نفر دانشجو که بر دوش سایرین بود سخنرانی نمود مبنی بر این که ما باید اتحاد داشته باشیم و اتحاد و اتفاق مسلمانان در جهت مشترکی که دارند بایستی این کار جامعه عمل به خود بپوشد و اضافه نمود که این مبارزات تا سر حد پیروزی با پیکار همگی شماها اداره می شود و هیچ گاه از تهدید و حتی قتل و زجر باکی نداریم پس از گردش مجددا به مسجد شاه وارد و از آنجا به طرف مسیر خیابان های ناصرخسرو، لاله زار، اسلامبول، فردوسی، شاهرضا، دانشگاه، سی متری، خیابان سپه، خیابان خیام، بازارچه عباس آباد، بازار کفاشها، دوخت دوزها، اوایل بازار زرگرها، مسجد شاه حرکت نمودند.
این دسته در ناصرخسرو مختصر توقفی نمود و روی زمین نشستند و غلامحسین مجاهد دست فروش سبزه میدان در حالی که روی دوش چند نفر قرار گرفته بود خطاب به عموم گفت ملت ایران ما مسلمانیم تابع احکام قرآن و مذهب شیعه هستیم ما خواهان اجرای کامل قانون اساسی هستیم.
عمال استعمار و جیره خواران اسرائیل مدتی است تحمیلات خود را یکی پس از دیگری بر ملت ایران اجرا می نمایند.
ما می خواهیم سرنوشت این ملت در ایران تأمین شود نه در سفارتخانه های لندن، آمریکا، اسرائیل، شوروی ما اعلام می نماییم که هیئت حاکمه از نجابت ملت ایران چندین سال است سوءاستفاده نموده و علنا برخلاف قوانین جاریه عمل می نماید دولت های استعمارگر خارجی عمال اسرائیل نخواهند توانست کشورها را در پیمانهای ضد اسلامی بکشانند.
این ننگ است کشور شش هزار ساله ما از کشورهای استعمارگر الهام بگیرد.
ما ایرانی هستیم می بایستی دارای دولت علی حکومت قانون باشیم.
ما می گوییم منابع زیرزمینی ایران مال ایرانی است و نه عمال خارجی و استعمارگران ما می گوییم تا دنیا بداند ملت ایران زنده است پس از این اظهارات شعارهای صلوات با ذکر خمینی ملت طرفدار توست و بمیرد بمیرد دشمنان خونخوار تو.
در لاله زار مقابل سینما رکس مجددا دستور توقف و نشستن مردم روی زمین داده شد و حسین مجاهد بار دیگر بردوش چند نفر قرار گرفت و اظهاراتی در حدود سخنرانی خیابان ناصرخسرو نمود و حملات شدیدی به دولت اسرائیل نمود و در این جا نیز اضافه نمود که تمام کارمندان دولت کشوری و لشکری بایستی خون وطن پرستی داشته باشند در جهت استقلال سیاسی ایران و اقتصاد و دین و غیره با ما همصدا شده و به دنیا ثابت شود ایران و ایرانی تسلیم سیاست های اهریمنی آنان نمی شود.
پس از این سخنرانی با ذکر صلوات به سوی اسلامبول و فردوسی و شاهرضا حرکت نمودند تا جلو درب دانشگاه مستقیما در حرکت بودند و جلو درب دانشگاه همه با هم خطاب به دانشجویان دانشگاه شعار می دادند (با ما همصدا شوید) با مشت های گره کرده به پلیس و افسران گارد که ایستاده بودند مرتب شعار می دادند (مرگ بر این دیکتاتور مرگ بر این قلدر قانون شکن) بعد به طرف سی متری رهسپار جلو دبیرستان نظام عده ای از افسران و سربازان ارتش ایستاده بودند مجددا شعارها را با حالتی مشت کرده خطاب به آنها بیان می داشتند وارد خیابان سپه شدند و نزدیکی مجلس سنا رو به خیابان کاخ عده ای پلیس مسلح شهربانی ایستاده و در نقطه مزبور شعارهای تند خود را می داد به داخل خیابان خیام مقابل موسسه اطلاعات توقف نمودند از طرف یکی از دانشجویان شعار مرگ بر مسعودی1 جیره خوار مرگ بر روزنامه اطلاعات و شعارهای تند به مسعودی داده شد و بعد یکی دیگر از دانشجویان صحبت نمود و گفت ما تازه اول کار است می دانیم ملت از خواب بیدار شده می داند دیکتاتوری فردی و هیئت حاکمه فاسد چه جنایات و اعمال غیرقانونی در این چند سال نسبت به مردم ایران روا داشته اند.
سپس حسین مجاهد شروع به صحبت نمود در حضور عموم روزنامه اطلاعات را تحریم نمود.
از محل فوق مستقیما به چهارراه گلوبندک و ایستگاه سیدنصرالدین و خیابان خیام آمده و به بازار عباس آباد و سایر بازارها رفته و مرتب شعارهای خمینی بت شکن.
مردم طرفدار تواَند به داخل مسجد شاه وارد و اعلام شد که تا روز اربعین دیگر تظاهراتی به عمل نخواهد آمد دانشجویی به نام ظاهراگی و پیمان چند دقیقه صحبت نمودند و از این هماهنگی و اتحاد مردم تشکر نمود در این هنگام پس از ختم اعلام شد ساعت 17 در مسجد اسلام (مقصود اسلامبول) حاضر شوید.
ساعت 30 /14 این مراسم پایان یافت.
عده ای از افراد جبهه ملی اظهار می داشتند به نظر ما جایز نیست که بعد از ظهر تظاهراتی صورت گیرد زیرا مردم خسته اند و اجتماع زیاد نخواهد شد مسلما عده معدود خواهند آمد و تظاهرات مواجه با شکست خواهد شد افراد جبهه ملی صلاح ندانستند شرکت نمایند.
ساعت 30 /19 در مسجد ترکها اعلام گردید که ساعت 17 در مسجد هدایت چهارصد نفر اجتماع کرده بودند چون مشاهده گردید مردم کم اند و مأمورین سازمان امنیت زیادند از طرف جبهه ملی پشت میکروفون اعلام می شود که عموم از تظاهرات بعدازظهر خودداری نمایند چون ممکن است با شکست مواجه شوند صریحا گفته می شود هرکس شعار بدهد از ما نیست و اخلال گر معرفی می شود ولی عده ای پافشاری کردند که باید تظاهرات انجام شود و در مسجد عده ای از افراد جبهه ملی کنار می روند و بقیه وارد خیابان اسلامبول.
سعدی وارد می شوند در خیابان امیرکبیر و پامنار افراد سازمان امنیت رهبری دسته را به عهده گرفته بودند.
و آنها را طبق نقشه قبلی وارد میدان سپه نموده و در میدان سپه با قوای انتظامی و سربازان مسلح مواجه و محاصره گردیدند و طی چند لحظه پلیس آنها را دستگیر و بازداشت نمود.
در مسجد ترکها این خبر منتشر شد موقع خروج به اطلاع فلسفی رسید در آخر منبر فلسفی اظهار داشت به طوری که اطلاع می دهند عده ای در میدان سپه دستگیر شده اند که امید است ظرف امشب یا فردا آزاد شوند.
ضمنا در مسیرهای ذکر شده سخنرانها تقاضای ترخیص طلاب علوم دینی از خدمت سربازی را می نمودند همچنین آزادی زندانیان جبهه ملی را می نمودند.
اجتماع در مقابل درب دانشگاه.
پس از رسیدن اجتماع در مقابل درب دانشگاه مردم روی زمین پیاده روها نشسته و برای نظم سکوت کرده بعد چند شعار داده آنگاه حسین مجاهد روی پایه های درب دانشگاه رفته و سخنرانی نمود در این سخنرانی همان اظهارات قبلی را تکرار و اضافه نمود، به دنیا اعلام می داریم ملت ایران قانون اساسی دارد و تسلیم زدوبندهای جاسوسان و جیره خوارهای استعمارگران نخواهد شد (مردم صحیح است) ما با استعمارگران سرخ و سیا و عمال خائنانه آنها مبارزه می نماییم.
ملت ایران با اتحاد و هماهنگی بار دیگر گردهم جمع و می خواهند دست دیکتاتورها و عمال اسرائیل را از کشور خود قطع نمایند این مایه ننگ ملت ایران است که عده ای جیره خوار دست به سوی دولت پوسیده اسرائیل دراز نماید.
ما سینه های خود را برای مقابله با تانک ها و سرنیزه های شماها حاضر نموده ایم ولی زیر بار این قراردادها نمی رویم و ما می گوییم صنعت نفت ملی ایران درآمد سرشار دارد مال ایرانی است کلیه تصویبنامه های غیرقانونی از نظر مردم ایران باطل و کان لم یکن فرض است علم بداند با نیروی عظیم ملت رفراندم قلابی از درجه اعتبار ساقط است و ارزش قانونی ندارد.
رفراندم که این توده عظیم در آن شرکت نداشته خود به خود باطل است و از این گونه شعارها داده می شد بعد از او پسر مهندس حسیبی بالای پایه های درب دانشگاه رفت و طی سخنانی ورود عموم بازاریان را به درب دانشگاه خوش آمد گفت و تشکر نمود و گفت ما از دیر زمانی برعلیه دیکتاتوری قانون شکن ها، بی عدالتی ها، عدم آزادی و غیره به مبارزه برخاسته ایم و در طول این مدت ناجوانمردانه دانشجویان با یورش های کماندوها مضروب و مجروح و مقتول و به سیاه چالهای زندان انداخته اند در حال حاضر عده ای از بهترین استادان و رجال وطن پرست به جرم وطن پرستی و به جرم این که می گویند ملت ایران باید در سرنوشت خود آزاد باشد به جرم این که می گویند درآمدهای ایران نباید به جیب های بیگانگان و چپاولگران ریخته شود در سلول های زندان بسر می برند جبهه ملی پیش قراولان نهضت های ضد استعماری هستند و در این مبارزات سهم بزرگی را ایفاء می نمایند در خاتمه درود به دکتر مصدق و خمینی فرستاده و جمعیت صلوات گفتن و صحیح است گفتند در موقع حرکت کلیه دانشجویان با افراد بازاری حرکت می نمودند و شعارهای مصدق پیروز است.
خمینی پیروز است.
ملت متحد شوید.
مرگ بر این دولت قانون شکن.
مرگ بر دیکتاتورها.
نهضت ادامه دارد.
مرگ براین دیکتاتوری.
درود بر خمینی.
سلام بر مصدق از طرف دانشجویان که به داخل مردم آمده بودند داده می شد در این هنگام جمعی از بازاریان با دادن شعارهای فوق می گفتند ما شعارهایمان خمینی است و با دکتر مصدق کاری نداریم ولی چون کنترل از دست آنها درآمده بود دانشجویان پیوسته این شعارها را می دادند و به طرف میدان 24 اسفند و سی متری به راه افتاده و جلو گارد شاهنشاهی و اول خیابان پاستور عده ای پلیس و افسران شهربانی ایستاده بودند ضمن توقف به خیابان سپه رهسپار شدند.
بهره برداری شده در پرونده تظاهرات 15 خرداد بایگانی شود.
شهابی

توضیحات سند:

1ـ عباس مسعودی فرزند حاج محمدعلی، در سال 1280 ه ش در تهران به دنیا آمد.
پس از خاتمه تحصیلات مقدماتی و متوسطه در تهران، چون قادر به ادامه تحصیل نبود و از جهت زندگی و معاش در زحمت بود ابتدا به شغل حروفچینی و کارگر ساده مطبعه در مطابع تهران مشغول بکار شد.
پس از چهار سال بتدریج مصحح روزنامه «اقدام» و «شفق» و خبرنگار روزنامه های «ایران» و «کوشش» گردید.
در سال 1300 ش ابتدا مرکز کوچکی که فقط یک اطاق داشت در تهران دایر کرد که مرکز اطلاعات نامیده می شد و اخبار خبرگزاری های «رویتر» و «هاواس» را از دوایر مطبوعاتی این دو سفارتخانه می گرفت و با دادن مبلغ مختصری اجازه ترجمه و نشر آن را در تهران گرفت.
مسعودی در تیرماه ـ 1304 امتیاز روزنامه اطلاعات را گرفت و در واقع امتیاز روزنامه را که متعلق به فردی به نام علی اکبر سلیمی بود با نیرنگ و فشار پلیس وقت اخذ کرد.
بعدها اطلاعات دارای مؤسسات فنی و نشریات دیگری مانند : اطلاعات کودکان، مجله اطلاعات هفتگی، مجله اطلاعات ماهانه، مجله بانوان، جوانان، تهران ژورنال و اطلاعات هوایی شد.
مشاغل دولتی مسعودی از سال 1314 شروع شد و در آن حال به وکالت دوره دهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تهران رسید و تا پایان دوره پانزدهم، شش دوره متوالی هم چنان وکیل بود.
در سال 1328 به سمت سناتوری تهران انتخاب گردید و تا سال 1351 در این سمت باقی ماند.
وی به زبان انگلیسی و فرانسه آشنا بود.
ساواک در سند بیوگرافی او آورده است : او فردی متخصص در فن، اهل زدوبند، خوش مشرب، محافظه کار، حقه باز، هنرهای هزار رنگ، جاسوس صفت، علاقه مند به افزایش ثروت، غیرقابل اعتماد و مورد تنفر عامه مردم می باشد.
نامبرده با تمام حوادث بعد از دهه 20 سازش داشته، نوکر رضاشاه بود و با مخالفین او نیز نزدیک بود.
در سال 1320 پس از حادثه سوم شهریور سلسله مقالاتی بر علیه رضاشاه نوشت.
در سال 1321 در ماجرای 17 آذر برعلیه قوام السلطنه شرکت کرد و پس از 17 سال برای اولین بار روزنامه او توقیف شد و به زندان افتاد.
از اواسط سال 1320 روزنامه او طرفدار مصدق شد و در 25 مرداد سال 1332، شدیدترین حملات برعلیه شاه و حکومت را انجام داد.
با حزب توده، حزب اراده ملی و هر سیاست و گروهی نزدیک بود و سازش می کرد.
بعد از وارد شدن به امور روزنامه نگاری به سیاست انگلستان نزدیک شد و ترقی کرد و با عامیون نزدیک شد مسعودی عضو جمعیت فراماسونری لژ ایران و از افراد مؤثر در تشکیل کلوپ روتاری و عضو کلوپ تهران بود.
مسعودی که بنیانگذار و مدیر مؤسسه اطلاعات بود.
سرانجام در سن 73 سالگی در دفتر کار خود، درگذشت.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 9 صفحه 57



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.