تاریخ سند: 11 آبان 1357
وضعیت شهر مشهد از صبح روز جاری تا ساعت 1230 به شرح زیر اعلام میگردد
متن سند:
از: 9 ﻫ 1 تاریخ:11 /8 /1357
به: 312 شماره: 20561/ﻫ 1
وضعیت شهر مشهد از صبح روز جاری تا ساعت 1230 به شرح زیر اعلام میگردد.
1. از صبح روز 11 /8 /57 دستجات 2 تا سه هزار نفری از نقاط مختلف شهر مشهد به منظور همدردی با اعتصابکنندگان بیمارستان ششم بهمن به طرف خیابان کوه سنگی حرکت و حدود 40 هزار نفر در جلو و داخل بیمارستان مذکور اجتماع و عدهای از روحانیون و دانشگاهیان برای مردم سخنرانی و شعارهای مذهبی و انقلابی و همچنین عکسهائی از روحالله خمینی و عدهای از خرابکاران معدوم مانند حنیفنژاد1 و رضائی2 را در محوطه بیمارستان نصب نمودهاند.
2. غیر از بازار رضا، 90 درصد مغازههای شهر مشهد باز است.
3. تظاهرکنندگان در ساعت 1200 به طرف دیدگاه لشکر به حرکت درآمدند و به تدریج در خیابانهای مشهد متفرق و قرار است چنانچه متفرق نشوند از گاز اشکآور استفاده شود.3
شیخان
گوینده. آشوری
گیرنده. روحانیزاده
ساعت. 1230
در بولتن درج گردید. جهت بهرهبرداری به استحضار رئیس دایره عملیات میرسد. کندری 13 /8 /57
توضیحات سند:
1. محمد حنیفنژاد، فرزند حمدالله در سال 1318 ﻫ ش در تبریز متولد شد. پس از اخذ دیپلم براى ادامه تحصیل به دانشکده کشاورزى کرج آمد و در رشته ماشینآلات مشغول تحصیل شد. در سال 1341 و در زمان دانشجوئى جذب نهضت آزادى شد و به پخش اعلامیه و نامههاى سرگشاده نهضت آزادى که از دکتر عباس شیبانى مىگرفت پرداخت. وی در تاریخ 3 /11 /41 دستگیر و در تاریخ 11 /6 /1342 آزاد شد و به ادامه تحصیل پرداخت. در سال 1344 پس از پایان درس با درجه ستوان دومى وارد ارتش شد و پس از خدمت سربازى در سال 1345 براى استخدام به سازمان عمران قزوین رفت و در همین سال به ساواک احضار و پس از اعلام مراتب تنفر خود نسبت به جبهه ملى با استخدام وى موافقت شد. حنیف نژاد که از اعضاى اصلى تشکیل دهنده سازمان مجاهدین بود با دستگیرى تعدادى از اعضاء در سال 1350 توسط مسعود رجوى لو رفت و تحت تعقیب قرار گرفت. وی در تاریخ 3 /8 /50 دستگیر و پس از تحمل بازجوئىهاى مکرر، سرانجام پرده از چگونگى فعالیتهاى خود و دوستانش برداشت. حنیفنژاد در دادسراى نظامى محاکمه و محکوم به اعدام شد. این حکم در روز 4 /3 /51 به اجرا درآمد.
2. مهدی رضایی، فرزند خلیلالله در سال 1331 متولد شد. به تبعیت از برادران بزرگتر خود به سازمان مجاهدین خلق پیوست. در ١٨ اردیبهشت ماه سال ١٣٥١ش، در حال اجرای قرار سازمانی، با نیروهای امنیتی کمیته مشترک ضدخرابکاری درگیر شد که این درگیری منجر به دستگیری او شد و پس از بازجوئی هائی که از او صورت گرفت، به سه بار اعدام محکوم و در حالی که در مرز بیست سالگی قرار داشت، تیرباران گردید.
مهدی رضائی، نماینده نسلی از اعضای سازمان بود که با احساسات پاک مذهبی به این جریان جذب شده بودند. او به هنگام مخفی شدن و پیوستن به سازمان، دانشجوی سال اول مدرسه عالی بازرگانی بود و عواطف و عقاید مذهبیاش را مستقیماً از خانواده و برادر بزرگترش احمد رضایی کسب کرده بود. توجه به این عبارات در دفاعیه مهدی رضایی که با قرائت آیهای از قرآن کریم و استناد به نهجالبلاغه و یادآوری تربیت مذهبی و اعتقادات دینی خود و خانواده اش همراه بود، برای روشن شدن وضعیت فکری و ذهنی او در آخرین روزهای حیاتش کافی است: «هدف، لقاءالله است، یعنی رسیدن به عالیترین درجات کمال و صفات الهی. هدف فراهم آوردن چنان شرایطی است که همه انسانها تحت آن شرایط به آخرین حد کمال و انسانیت برسند... هدف ما چیزی جز بهروزی خلق و در هم شکستن هرگونه روابط ظالمانه اجتماعی و اقتصادی و استوارساختن تعالیم انقلابی اسلام درجامعه نیست.
ر.ک: سازمان مجاهدین خلق پیدائی تا فرجام. مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
3. در ذیل نسخه دستنویس این گزارش، موارد ذیل نوشته شده: «در جلسه شورای تأمین به فرمانداری نظامی گفته شد که در داخل اجتماعات افراد مسلحی وجود دارند بنابراین بایستی مراقبت کامل به عمل آید. 11 /8»
به عرض برسد. در صورت تصویب بهتر است شرحی به فرمانداری نظامی نوشته شود که گردانندگی جمعیت را علاوه بر 12 نفر روحانیون افراطی، کمونیستهای چریک و تروریستها عهدهدار میباشند. بهتر است تیم شناسائی اعمال اینگونه افراد را تحت نظر قرار دهد به موقع خواهد توانست آنها را دستگیر و سلاحهای آنان را ضبط نماید. 11 /8» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 16 صفحه 271