صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بسم‌الله الرحمن الرحیم محضر مقدس آیات عظام و علماء اسلام و سایر مسلمانان مسئول و متعهد اعلان میدارد.

تاریخ سند: 2 مرداد 1357


بسم‌الله الرحمن الرحیم محضر مقدس آیات عظام و علماء اسلام و سایر مسلمانان مسئول و متعهد اعلان میدارد.


متن سند:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
محضر مقدس آیات عظام و علماء اسلام و سایر مسلمانان مسئول و متعهد اعلان میدارد.
13570502
حقیر چند روز است از سقز (محل تبعیدم) برای محاکمه به مشهد مقدس مشرف شده‌ام. هرروز از اقامتم جنایات تازه‌ای از قوای به اصطلاح امنیتی و انتظامی مشاهده کرده‌ام. گویا جنایتکارترین افراد را در این شهر مقدس گماشته‌اند تا با نشاندادن سفاکی و ضحاکی خود، ملیونها نفر را که از تمام شهرستانها به این آستان مقدس مشرف می‌شوند، ارعاب کنند تا پس از مراجعت به وطنهایشان مهر سکوت برلب زنند شاید این نظام که در حال فرو ریختن است از نابودی حتمی برهد ولی اینها در اشتباهند و نمی‌دانند که این درندگیها و خونریزیها، آتش‌سوزان خشم ملت را تیزتر می‌کند و هستی پلید آنها را می‌سوزاند واقعه جانگدازی که 16 شعبان 98 1در تشییع جنازه آقای حاج‌ شیخ ‌احمد کافی براه انداختند فقط بخاطر آن بود که چون جمعیت زیادی در تشییع شرکت کرده بودند ترسیدند مبادا شعاری از قبیل زنده‌باد فلان و مرگ برفلان بدهند و برای متفرق کردن آنها از گازهای اشک‌آور استفاده کردند ولی مردم مسلمان و از جان گذشته که هم از اهالی این شهر مقدس و هم از زوار و اهالی شهرستانهای دیگر بودند از این کار وحشیانه عصبانی شدند و اقدام به تظاهرات و دادن شعارهای مذهبی نمودند و این چنگیزیان هم با حمله ناجوانمردانه خود باتمام وسایل سرکوب کننده و از جمله گشودن آتش به روی آنان، عده زیادی را مضروب و مجروح و مقتول نمودند و کمترین آماری که توسط عده‌ای از ناظران و حاضران در صحنه‌های این تراژدی جانخراش تهیه شده، حدود 160 زخمی و 40 شهید است. افراد زیادی نقل کردند که این سنگدلان مردم را کاملاً لخت می‌کرده و در میان می‌گرفتند و آنقدر با چوب و باتون بر بدن و اعضای آنها می‌کوفتند که جان می‌دادند این جنایتکاران سپس به مدرسه مبارکه نواب یورش بردند و بیش از شصت طلبه را مضروب و مجروح و بازداشت کردند و پس از اشغال مدرسه و شکستن درب و پنجره و سوختن بعضی از اشیاء و اثاثیه طلاب و نوشتن بعضی از کلمات رکیک بر دیوارهای مدرسه، درب را بستند و در روز بعد هم کتابهای کتابخانه‌اش را غارت کردند و فعلاً هم در اشغال آنها است. در روز 17 شعبان 98 2حدود ده‌هزار نفر در منزل آیت‌الله حاج‌سید‌عبدالله شیرازی3 برای اعتراض به این جنایات و درخواست یاری از علماء و مراجع برای خلاصی زندانی‌های این چند روز و ستانیدن زخمی‌ها و جنازه‌های کشته‌های خود و ستانیدن مدرسه نواب تحصن کردند و تا شب به تحصن خود ادامه دادند ولی مقامات به تلفن‌های علماء اعتنائی نکردند و در پایان اعلامیه‌ای درباره عزای عمومی و ابراز تنفر و انزجار از این اعمال سبعانه و اعتصاب دسته جمعی بازاریان و تمام اصناف در روز سه‌شنبه 19 شعبان4 و تعطیل نمازهای جماعت تا شب چهارشنبه، صادر نمودند و متفرق شدند.
مشهد علی‌تهرانی 18 شعبان /98 4
تکثیر از: فجر اسلام

توضیحات سند:

1. برابر است با شنبه 31 تیرماه 1357
2. برابر است با یکشنبه اول مردادماه 1357
3. آیت الله العظمی سیدعبدالله شیرازی، فرزند سیدمحمد طاهر در سوم اسفند سال 1270 ﻫ ش در شیراز به دنیا آمد. در سن 15 سالگى به همراه پدرش مرحوم آیت‌الله‌ سیدمحمدطاهر شیرازى به علت مبارزه علیه سلطنت قاجار و نفوذ انگلیس در ایران، از شیراز به سیوند تبعید و پس از شش ماه دوباره به شیراز بازگشت و از سال 1293 به نجف اشرف مهاجرت کرد و در نزد بزرگان از مراجع و فقهاى نجف درس خواند.
در سال 1314 به منظور زیارت مرقد امام رضا (ع) به ایران آمد و طى اقامت خود در مشهد، مبارزه سرسختانه‌اى علیه رژیم رضا خانى شروع و در اجتماعات علماء و فقهاى ایران با مرحوم آیت‌الله‌ شیخ عبدالکریم حائرى جهت تصمیم‌گیرى علیه رژیم پهلوى نقش ارزنده ایفاء و در حادثه قیام مسجد گوهرشاد با مرحوم آیت‌الله‌ العظمی حاج آقا حسین قمى و مرحوم آیت‌الله‌ سید یونس اردبیلى نیز اقداماتى کرد. تا این که از سوى رژیم، به همراه دیگر علماء و فقها دستگیر و پس از گذراندن چهار ماه در زندان پهلوى مجددا به نجف رفت و در سال 1354 به ایران مراجعت نمود. ایشان از ابتدا نهضت اسلامى به رهبرى امام خمینى(ره)، فعالیت هایى را (چه در نجف و چه در وقت سکونت در مشهد) در مبارزه علیه رژیم پهلوى تا پیروزى انقلاب اسلامى ایران آغاز کرد و پس از پیروزى انقلاب اسلامى تا زمان رحلت در مشهد مقدس اقامت داشتند. آیت‌الله‌ شیرازى در 5 مهر سال 1363 به جوار رحمت حق شتافت.
4. برابر است با سه‌شنبه 3 مرداد 1357
5. برابر است با دوشنبه 2 مرداد 1357

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 05 صفحه 395

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.