موضوع: تشکیل جلسه
تاریخ سند: 1 فروردین 1344
موضوع: تشکیل جلسه
متن سند:
شماره: 152 /16/ﻫ تاریخ: 1 /1 /1344گزارش اطلاعات داخلى
موضوع: تشکیل جلسه
محل: برازجان
طبق اطلاع:
در مجلسى که در تاریخ 1 /1 /44 براى تفریح از افراد مشروحه زیر تشکیل گردیده بود محمدرضا دشتیانه 1 یکى از دبیران دبیرستان شاهپور شمیران تهران که اصلاً برازجانى مى‌باشد و براى مرخصى ایام نوروز به برازجان آمده است طى اظهاراتى اشعارى در مدح خمینى و برعلیه اعلیحضرت همایون شاهنشاه قرائت نموده و درقسمت دوم اشعارى درباره کودک یتیم که در اواخر آن نسبت به مقدسات ما توهین نموده سروده است. در این اجتماع اکثراً نسبت به دستگاه اظهار تنفر و انزجار می‌کردند و در اواخر آموزگاران روزمزد یعنى آقایان حاتم پور. فرامرزى. اقلیما. سخنانى ایراد نموده‌اند که دو نفر آنان اظهار می‌کرده‌اند دستگاه دولت بسیار مسخره و به جز تبعیض و پارتى‌بازى چیز دیگرى در بین نیست. اسامى شرکت کنندگان در آن اجتماع عبارتند از.1ـ احمد ذاکرى. کارمند اصلاحات ارضى واقع در بوشهر 2- حیدر محقق کارمند فرهنگ بندر ریگ 3ـ نیک فرجام. کارمند فرهنگ برازجان 4- محمدرضا دشتیانه دبیر دبیرستان شاهپور در شمیران لیسانسیه معقول و منقول 5- على توسلى کارمند فرهنگ برازجان 6ـ قاسم کازرونى سپاهى دانش 7ـ محمود رجائى سپاهى دانش 8- لقمانزاده سپاهى دانش 9ـ محمود فخرائى بازارى 10ـ لارى دشتى کارمند بهدارى خوزستان شهر شوش 11ـ حسنعلى حاتم پور 2 کارمند فرهنگ برازجان روز مزد 12ـ عطارزاده بازارى 13ـ حسن فرامرزى کارمند فرهنگ برازجان روز مزد 14ـ اقلیما آموزگار فرهنگ اهرم روز مزد
نظریه: ردیف 5 از عناصرى مى‌باشد که سابقاً جزء طرفداران جبهه ملى3 بوده است اکنون دامنه فعالیت آنها ممکنست شروع شود. اقداماتى به عمل آورده شده است که سعى شود مأمور در هدف پیدا شود.1
گیرندگان: مدیریت کل اداره سوم 323 جهت استحضار. بایگانى شود اسفى 11 /1
توضیحات سند:
1. محمدرضا دشتیبانه، فرزند حسن در سال 1321ﻫ ش متولد شد. لیسانس ادبیات عرب و دبیر دبیرستان شاهپور تجریش بود. وی از طرفداران امام خمینی(ره) بود و علیه مقامات رژیم شاه تبلیغ می‌کرد. محمدرضا دشتیبانه بعد از انقلاب سرپرست اداره گزینش دانشگاه آزاد و مدیر کل امور دانشگاه‌های وزارت علوم شد.(اسناد ساواک پرونده انفرادی)
2. حسن‌علی حاتم‌پور، فرزند حسین در سال 1315هـ ش به دنیا آمد. شغل وی معلم بود. در پرونده ساواک آمده است که وی منتقد رژیم شاه بوده و در مورد رضاشاه گفته است: «برهمه واضح است که او در جزیره موریس با چه ذلت و خواری مرد». (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
3. جبهه ملی: در تاریخ 18 مهر 1328 عده‌ای از مدیران و نمایندگان مطبوعات به منظور اعتراض به انتخابات فرمایشی دوره‌ی 16 مجلس شورای ملی، در منزل دکتر مصدق جمع شدند و جهت لغو انتخابات مزبور، تصمیم به مبارزه گرفتند. دکتر مصدق که در دوره‌ی 16 نتوانسته بود به مجلس راه یابد، عملاً رهبری معترضین به انتخابات را به عهده گرفت و در اول آبان 1328 طی جلسه‌ای به اتفاق افرادی چون مشار اعظم، دکتر شایگان، نریمان، امیرعلایی، دکتر سنجابی و... جبهه‌ی ملی را با هدف ایجاد حکومت ملی برای تأمین آزادی انتخابات و آزادی افکار تشکیل داد. به دنبال کودتای ضد مردمی 28 مرداد 1332 که توسط امپریالیسم تازه به دوران رسیده‌ی آمریکا برای جلوگیری از رشد حرکت اسلامی در ایران انجام گرفت، فعالیت جبهه‌ی ملی متوقف شد و مصدق و دیگر ملّیون دوباره دور هم جمع شده و دکان جبهه‌ی ملی را که در اوج خفقان و استبداد مسدود بود، به نام «جبهه ملی دوم» مفتوح کردند. از همان آغاز دو جریان موافق یکدیگر قرار گرفتند و در سال 1341 کنگره‌ای با حضور 170 نماینده متشکل از حزب ایران، حزب مردم ایران، حزب ملت ایران، جمعیت آزادی مردم ایران (جاما) و... برای تعیین خط مشی جبهه‌ی ملی تشکیل شد. کمیسیون سیاسی این کنگره متشکل از افرادی چون مهندس حق شناس، مهندس مهدی بازرگان، اصغر پاشا، دکتر سنجابی، اردلان و... چارچوب فعالیت‌های جبهه‌ی ملی را بر اساس احیای حقوق و آزادی فردی و اجتماعی ملت ایران طبق قانون اساسی، استقرار حکومت ناشی از انتخابات عمومی و دفاع از اصول مشروطیت و اتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی براساس حفظ مصالح کشور با توجه به اصول هدف‌های منشور ملل متحد و دوستی با همه‌ی ملل جهانی ومبارزه با هرگونه سیاست استعماری را تصویب نمودند. اما این سیاست نیز اعمال نشد و سازمان دانشجویان جبهه‌ی ملی با شعار «پایداری و مقاومت» به مقابله برخاست و سرانجام جبهه‌ی ملی دوم نیز بر اثر اختلاف اعضاء بر سر تعیین چارچوب فعالیت‌های آن از هم پاشیده شد. و بالاخره «جبهه ملی سوم» متشکل از ملی گراها و معدودی از افراد مذهبی وحتی نیروهای چپ به وجود آمد که پس از مدت کوتاهی به پایان کار خود رسید.(ر.ک: روزنامه‌ی پیام انقلاب، شماره‌ی 61، مورخ 5 /4 /61 و شماره 63، مورخ 2 /5 /61)
جمعی از نیروهای مذهبی جبهه‌ی ملی در اردیبهشت سال 1340 فعالیت تشکلی را رسماً اعلام کردند و عنوان نهضت آزادی را بر آن نهادند. این تشکل که با هماهنگی و اذن محمد مصدق شکل گرفت، خود را وفادار به قانون اساسی مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفی کرد. با اوج‌گیری نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی (ره) نهضت آزادی با حفظ مواضع خود به آن پیوست. در بازگشت تاریخی امام در بهمن ماه 57 مهندس بازرگان از مؤسسین این نهضت براساس قولی که در فرانسه مبنی بر پذیرش اصول انقلاب داده بود به فرمان امام به نخست وزیری دولت موقت منصوب شد. اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایش‌های سیاسی‌اش از اهداف رهبری انقلاب به مرور فاصله گرفته و اختلاف مبانی فکری خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را برای بازگشت مجدد آمریکائی‌ها مهیا کرد. بروز این گرایش منجر به اشغال لانه‌ی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد، که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد. از آن پس نهضت آزادی نیز به مخالفین انقلاب پیوست و به یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت ساله دفاع مقدس تبدیل شد.