تاریخ سند: 26 شهریور 1357
موضوع: شهین مفتاحى فرزند حاجى حسین شغل آموزگار مدرسه راهنمایى در شهرستان سارى
متن سند:
سند شماره (730)
به: 311 موضوع: شهین مفتاحى فرزند حاجى حسین شغل آموزگار مدرسه راهنمایى در شهرستان سارى تاریخ: 26 /6 /57
از: 2 ه 1 شماره: 3069 /2 ه 1
نامبرده بالا که آموزگار یکى از مدارس راهنمایى در شهرستان سارى مىباشد یکى از عناصر منحرف و بدبین به رژیم کشور بوده و در هر موقعیتى که به دست مىآورد از تبلیغ و تحریک مردم علیه رژیم خوددارى نمىنماید. مشارالیها در حدود یک ماه قبل که محاکمه 24 تن دانشجویان اخلالگر بابل در دادگاه جنایى استان مازندران در جریان بود و تعدادى از وکلاى وابسته به جبهه به اصطلاح ملى از آنان دفاع مىکردند نامبرده جزو زنان شرکتکننده در جلسات دادگاه بود که با چادر در جلسات شرکت و تعدادى از دختران و زنان را نیز با خود به دادگاه مىبرد. و وقتى که تماشاچیان از دادگاه خارج و در یک صف منظم در خیابانها به راه مىافتادند او نیز همراه مردان به این راهپیمایى ادامه مىداد یاد شده در جریان تعطیل مغازهها در سارى به خاطر جریانات اخیر نیز نقشى داشته و روز عید فطر که عدهاى در سارى به راه افتادند او بود که در مقابل صف متظاهرین حرکت و عدهاى از خانمها را هم به دنبال خود مىبرد که بر اثر تحریک وى وقتى که متظاهرین مقابل مغازه مفتاحى پدر وى رسیدند شروع به دادن شعارهایى مبنى بر (درود به روان پاک عباس و اسداله مفتاحى، درود به روان پاک احمد فرهودى) را دادند توضیح این که عباس و اسداله مفتاحى که عضو معدوم چریکهاى فدایى خلق هستند عموهاى مشارالیها مىباشند و برادر وى به نام انوش1 مفتاحى هم به اتهام عضویت در سازمانهاى چریکهاى فدایى خلق مدتى در بازداشت بوده که گویا فعلاً مشغول طى دوره سپاهدانش خود در گرگان مىباشد. همسر شهین مفتاحى فردى است به نام مهندس کاظم قبادى کارمند استاندارى مازندران که او نیز داراى افکار و عقاید منحرف بوده و دو برادر او یکى به نام دکتر چنگیز قبادى2 عضو سازمان چریکهاى فدایى خلق در یک برخورد مسلحانه در تهران کشته شده و برادر دیگر او به نام بهرام قبادى3 عضو سازمان چریکهاى فدایى خلق که به اتهام عضویت در این سازمان چریکها به حبس ابد محکوم و در حال حاضر در زندان مشهد بسر مىبرد. ضمناً پدر وى به نام حاج حسین مفتاحى یکى از عناصر متعصب مذهبى سارى بوده که در بستن مغازهها و تحریک مردم به بلوا و آشوب نقش مؤثرى داشته است.
نظریه شنبه: مهندس کاظم قبادى4 مهندس فضاى سبز استاندارى مازندران قبلاً در خوزستان بوده و مدتى است به سارى منتقل شده است این شخص قبلاً با همسرش در منزل حسین مفتاحى زندگى مىکردند لیکن اخیرا خانهاى در محلهاى به نام (سارى نو) اجاره نمودهاند که گویا داراى تلفن نیز مىباشد. مهندس قبادى داراى یک دستگاه اتومبیل شورلت ایران مىباشد.
نظریه چهارشنبه: ضمن تأیید مفاد خبر و نظریه شنبه بررسى سوابق خانواده مشارالیه و همسرش نشان مىدهد که دو عموى وى معدوم و دو برادر همسرش یکى معدوم و یکى در زندان است و علاوه بر آن همسر برادر همسرش به نام مهرنوش ابراهیمى نیز در برخورد مسلحانه معدوم و برادر وى نیز (انوش مفتاحى) مدتى در زندان بوده که عموما افرادى فعال و از موسس و بنیانگزاران سازمان چریکهاى فدایى خلق در ایران بودهاند به همین مناسبت همه نوع فعالیت مضره از ناحیه شهین مفتاحى5 و همسرش مهندس کاظم قبادى متصور است در نظر است ضمن مراقبت کامل به وسیله منابع و همکاران از طریق منابع 4120ـ1585ـ9111 نیز مراقبت شوند که نتیجه اقدامات متعاقباً به استحضار خواهد رسید. مهرداد
بخش یک:
1ـ ارسال شود. 2ـ فرم بررسى منابع 4120 و 1585 تهیه بفرمایید. 3ـ از منابع بخش 2 به منظور مراقبت از این افراد استفاده شود.
4ـ وضعیت فعلى انوش مفتاحى مشخص شود. بیگلدى 25 /6 /57
توضیحات سند:
1. اسماعیل معروف به انوش مفتاحى فرزند حسین در سال 1331 در سارى به دنیا آمد. براساس سند بیوگرافیک ساواک: «وى برادرزاده عباس و اسداله مفتاحى (از اعضاى چریکهاى فدایى خلق معدوم) بود که مشارالیه با آنان در ارتباط و همفکرى داشت که به همین جهت در 14 /6 /1350 بازداشت و مشارالیه ندانسته تحت تأثیر عوامل خرابکار قرار گرفت و اطلاعات خود را صادقانه در اختیار گذاشت و با مأمورین همکارى لازم را معمول که منجر به دستگیرى عوامل مخرب شد. لذا در 27 /7 /50 از زندان آزاد شد.» وى بعد از انقلاب طى سالهاى 58 ـ 61 هوادار فعال سازمان چریکهاى فدائى خلق (اکثریت) بود. اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى
2. چنگیز قبادى فرزند على شغل پزشک در سال 1319 در روستاى پاشاکلاى قائمشهر به دنیا آمد. براساس سند بیوگرافیک ساواک: «وى یکى از اعضاء فعال گروه چریکهاى فدایى خلق بود که در امور درمانى از وجودش استفاده مىگردید در تاریخ 1 /5 /50 به اتفاق همسرش مهرنوش ابراهیمى روشن معدوم و دو نفر دیگر به علت مظنونیت توسط ساواک نوشهر دستگیر و پس از بازجویىهاى مقدماتى چون وضعیت آنان همچنان مورد سوءظن بود لذا مشارالیه به اتفاق همراهانش با دو نفر پاسدار مسلح سازمان مذکور جهت تحویل به ساواک مازندران به طرف سارى عزیمت لیکن مشارالیه که هدایت اتومبیل را به عهده داشته در 6 کیلومترى سارى اتومبیل را واژگون و خود و همسرش موفق به فرار مىگردند تا این که سرانجام در تاریخ 8 /7 /50 در اثر مقاومت مسلحانه در درگیرى با مأمورین کشته مىگردد.» اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى
3. بهرام قبادى فرزند على در سال 1324 در روستاى پاشاکلاى قائمشهر به دنیا آمد. نامبرده قبل از انقلاب از هواداران فعال سازمان چریکهاى فدایى خلق بود که در سال 50 در یک عملیات شناسایى جنگل دستگیر و به اتهام به منظور به هم زدن اساس حکومت، ورود در دسته اشرار مسلح، عضویت در دسته و جمعیتى بامرام اشتراکى، مقاومت در برابر مأمورین، تهیه و نگهدارى اسلحه و مواد منفجره غیرمجاز و استفاده از سند مجعول در 10 /12 /50 به اعدام محکوم و سپس با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم که در تاریخ 30 /10 /57 با حرکت انقلابى مردم ایران از زندان آزاد شد برادر وى به نام چنگیز قبادى نیز در سال 50 به اتهام فعالیت در چریکهاى فدایى خلق کشته شد. بعد از انقلاب فعالیت چشمگیرى خاص گروهى نداشت بلکه گرایشات و تفکرات مارکسیستى داشت و در حال حاضر در جزیره کیش نزد پسر عموى خود به کار تجارت مشغول مىباشد. اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى
4. کاظم قبادى فرزند على در سال 1321 در روستاى پاشاکلاى قائمشهر به دنیا آمد. براساس سند بیوگرافیک ساواک: «وى برادر چنگیز قبادى معدوم مىباشد که در 2 /5 /50 به علت مظنونیت به وسیله ساواک مازندران دستگیر و پس از رفع سوءظن در 29 /9 /50 آزاد شد و در سال 56 به سمت کارشناس فضاى سبز استاندارى خوزستان مشغول به کار بود. یادشده در سال 52 با شهربانو شهین مفتاحى برادرزاده عباس مفتاحى معدوم ازدواج کرد و رهبر عملیات در خبر مربوطه در این زمینه اظهارنظر کرد این ازدواج جنبه عادى ندارد و این دو خانواده به خاطر همدردى با یکدیگر این وصلت را انجام دادهاند تا در پوشش معاشرت فامیلى بتوانند با یکدیگر معاشرت و نسبت به سازندگى افراد بىتجربه دو خانواده اقدام نمایند» اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى
5. براساس گزارش اطلاعات سپاه سارى در سال 60، شهین مفتاحى و همسرش هوادار فعال گروه اشرف دهقان بودند.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 1 صفحه 546