تاریخ سند: 12 آذر 1344
گزارش
متن سند:
گزارش 13440912
به استحضار میرساند.
ششمین جلسه دادگاه تجدید نظر متهمین واقعه 21 فروردین ماه در ساعت 0800 روز دوشنبه 8 /9 /44 تشکیل گردید. نام رئیس دادگاه، دادرسان و دادستان در گزارشات قبل به عرض رسیده است.
خبرنگاران خارجى در این جلسه عبارت بودند از رئیس خبرگزارى فرانسه در تهران (فرانسوى) و سردبیر سیاسى روزنامه لوموند (فرانسوى).
در ساعت 0800 جلسه رسمى شد و منشى دادگاه صورت جلسه را قرائت نمود.
در ساعت 0802 سرکار سرهنگ شاهقلى وکیل مدافع منصورى (متهم ردیف 2) گفتار روز قبل خود را ادامه دادند که خلاصه مطالب آن در زیر به عرض میرسد.
ـ اظهار داشتند منصورى از ملاقاتهاى رضا شمسآبادى و کامرانى اطلاع نداشته و رابطه کامرانى با شمسآبادى یک دوستى ساده و بىپیرایهاى بوده است.
- منصورى، کامرانى، شریف و رضا شمسآبادى را هیچگونه ترغیب و تشویق به ترور ننموده و این خود شمسآبادى بوده که قصد این کار را کرده بود.
ـ کتابهائى که منصورى به کامرانى داده بود مطالعه کند کتابهاى معمولى و آزاد بوده است امثال کتاب خرمگس.
در ساعت 0845. سرکار سرهنگ پورآذر وکیل مدافع دوم منصورى (متهم ردیف 2) پشت میکرفن قرار گرفته و به رأى دادگاه بدوى اعتراض نمودند.
ـ جرم را تشریح کردند. توطئه را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند و گفتند توطئه در مورد این 4 نفر نمیتوانسته صورت بگیرد زیرا هیچ کدام با هم توافق رأى نداشتهاند.
در ساعت 0910 تنفس اعلام شد.
در ساعت 0930 جلسه مجدداً رسمى گردید و سرکار سرهنگ پورآذر بصحبت خود ادامه داده و گفتند داشتن مرام در صورتی که از شخصى بروز نکند جرم شناخته نمیشود (با اشاره بماده 1 قانون مقدمین علیه امنیت کشور و داشتن مرام و رویه اشتراکى).
در ساعت 0945 صحبت سرکار سرهنگ پورآذر تمام شد و آقاى منصورى (متهم ردیف 2) پشت میکرفن قرار گرفته و گفت دلائلى که ما ارائه کردیم بر واقعیات قرار داشت چون چند نفرى از ما از ماهیت مرام و رویه اشتراکى خبرى نداریم و نسبت دادن آن بماموردى ندارد و دادستان سعى میکنند اغراقآمیزتر از مطالب پرونده مطالبى را علیه ما ارائه نمایند.
ـ درباره مسافرت خود به کاشان، چگونگى تصمیم بایجاد یک فرستنده و تصویر تز نیکخواه توضیح داد
ـ ضمن اشاره به برگ 31 پرونده خود گفت 6 نفر بازجو مرا تهدید به شلاق زدن نمودند، چیزهاى رکیک بمن نسبت دادند و گاهى هم تحبیب کردند و در این شرایط تعادل روحى مرا بر هم زدند و من براى رهائى از این شکنجههاى روحى و جسمى و تلقینات خواستههاى آنها را روى کاغذ آوردم و در دادگاه نیز اغراقهائى را که گفتهام تحت آن شرایط بزرگ کردند و بر علیه من به کار بردند حتى از شرفیابى منهم پیراهن عثمان ساختند. آنچه را که در حضور اعلیحضرت هم گفتهام در حالت عدم تعادل روحى بوده است و این ملاقاتى بوده براى من غیرعادى و بالنتیجه آنجا هم اغراقگوئىهائى کردهام.
ـ موضوع اسلحه وارد کردن از غرب و جنوب گفته دادستان را استناد قرار داده و در رد آن صحبت کرد.
ـ درباره رابطه خود با شمسآبادى توضیح داد و چگونگى خروج از کارخانه ارج و استخدام در سنتو را شرح داد.
در ساعت 1100 تنفس اعلام شد.
در ساعت 1120 جلسه رسمى شد و مجدداً منصورى پشت میکرفن قرار گرفته بصحبتهاى خود ادامه داد.
به گفتههاى کامرانى در صفحه 95 پرونده اشاره نموده که کامرانى گفته است مطالبى را که در مورد منصورى اظهار داشته همراه با شکنجه بوده.
ـ در مورد تز باز اظهار داشت این تز قابل تصویب نبود و حتى خود نیکخواه هم آن را قبول نداشت.
ـ در مورد اطلاع داشتن از وقوع جرم و اطلاع ندادن بمقامات صحبت کرد و این عمل خود را جرم ندانست.
در ساعت 1145 ریاست دادگاه خطاب به دادستان گفتند اگر اظهاراتى دارید بفرمائید دادستان از رأى دادگاه بدوى دفاع نموده و آن را بجا و مدلل خواند و گفتند از نظر کمى مجازات این رأى مورد اعتراض دادستانى ارتش قرار گرفته است.
ـ درباره وضع تحصیل منصورى در لندن و قطع شدن ارز ارسالى شرکت نفت صحبت نمودند و اضافه کردند مخارج منصورى را عواملى بعداً بعهده گرفتند تا او را آماده کنند و در راهى که میخواهند ببرند.
در ساعت 1245 دادگاه به عنوان تنفس تعطیل گردید و جلسه بعد به صبح روز سهشنبه 9 /9 /44 موکول گردید.
مزینى
12 /9 /44 ثابتى
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 252


