تاریخ سند: 8 بهمن 1346
درباره: مندرجات روزنامههای اطلاعات و کیهان
متن سند:
شماره: 8259 /23
بولتن: ویژه
این بولتن شامل 6 برگ است
روزنامههای اطلاعات و کیهان دو نشریه خبری عصر تهران که صاحبان امتیاز آنها همواره از مراحم خاص اولیای امور برخوردار بوده و از انواع کمک¬های مادی و معنوی بهره¬مند می¬باشند و در واقع باید در قبال استفاده از این مزایا ضمن ایفای نقش ارشاد و هدایت افکار جامعه و روشن نمودن اذهان طبقات مختلف کشور همگام و هماهنگ باشند، مع¬التأسف با بررسی¬هایی که به عمل آمده صاحبان امتیاز این دو نشریه در نشریات خود برخلاف روش دولت و مقاصد و هدف عالیه سیاسی کشور عمل می-نمایند و با استفاده از مصونیت¬های پارلمانی نهایت سعی دارند که از هدف اصلی و اختصاصی مطبوعات که تنویر افکار جامعه است عدول نموده و تنها به جهت بالا بردن تیراژ و کسب درآمد بیشتر از هیچ عملی که به این منظور کمک نماید ابا ندارند.
به طوری که در برخی موارد که شرح آن ذیلاً از عرض میگذرد از همکاری با دستگاه¬ها و سازمان¬های دولتی که خود به وجود آورنده و نگهدارنده واقعی این دو موسسه مطبوعاتی میباشند خودداری میکنند:
1- نشریات موسسه اطلاعات:
الف- امتناع از درج مقاله "دین و سیاست" که ضمن آن روحانیون را از دخالت در سیاست برحذر میداشت.
ب- دریافت وجه به منظور درج رپرتاژهای مراسم فرخنده تاج¬گذاری از برخی شهرستان¬ها (من¬جمله شهرستان شیراز حدود 000 /000 /127 ریال)
پ- چاپ و نشر مطالبی دائر بر شک و تردید در مورد همکاری منطقه¬ای ایران در خلیج فارس هنگام مسافرت رابرتس وزیر مشاور انگلستان به ایران که چون مغایر با سیاست کلی کشور بود دولت مجبور شد در این باره اعلامیه¬ای صادر نماید.
ث- با وجود دستور عدم توزیع مجله اطلاعات جوانان مورخ 25 /10 /46 که به مناسبت چاپ عکس تختی وسیله وزارت اطلاعات صادر شده بود مسعودی مدیر موسسه اطلاعات مجله مذکور را با مسئولیت خویش منتشر و دستور مقامات مسئول را نادیده انگاشته است.
ج- انتشار شایعه در مورد وابستگی روزنامه آیندگان به موسسه فرانکلین و تطمیع و تهدید موزعین تهران و شهرستان¬ها در مورد عدم همکاری با روزنامه مذکور
2- نشریات موسسه کیهان:
الف- دریافت وجه قابل توجه جهت درج و رپرتاژ و گزارش¬های مراسم فرخنده تاج¬گذاری از برخی شهرستان¬ها (از هر شهرستان حدود 000 /000 /120 ریال)
ب- امتناع از درج مقاله "دین وسیاست" که ضمن آن روحانیون را از دخالت در سیاست برحذر میداشت.
پ- تعریف و تمجید از کتاب حاجی آقا اثر صادق هدایت1 به عنوان شاهکار نوشته¬های وی در سال روز تولد نامبرده که حاوی مطالبی علیه رضا شاه کبیر می¬باشد.
تخطئه نمودن برنامه¬های صنعتی کشور و پیشنهاد اینکه کشور ایران یک کشور کشاورزی بوده و باید به صورت کشاورزی باقی بماند.
ث- کیهان ورزشی مورخ 23 /10 /46 با انتشار مطالبی درباره خودکشی غلام¬رضا تختی به طور مستقیم خودکشی تختی را واهی تلقی و قلمداد نمود که تختی را کشته¬اند.
ج- تحریف خبر اعتصاب کارگران فرانسه و انگلیس و بزرگ جلوه دادن آن از نظر مسائل کارگری و تلویحاً تبلیغ له کشورهای کمونیستی.
این دو موسسه در بزرگ¬گرائی و تحریف از مطالب در نشریات خود ید طولانی[طولایی] دارند و اغلب با این روش برای نشریات وابسته یک تیراژ کاذب به وجود میآورند چنان چه در واقعه خودکشی تختی به ازای اینکه با تکیه به اصول قوانین شرع و عرف خودکشی را عملی مذموم و مباین دین اسلام قلمداد نمایند و با درج مقالات تحلیلی و بحث¬های منطقی انتحارکننده را شخصی ضعیف¬النفس و بی¬ثبات معرفی نمایند هر یک از این دو موسسه کلیه نشریات خود را تماماً در تیول این موضوع کوچک قرار داده و با دامن زدن به این امر ساده چنان تحرکی از خود بروز دادند که در هیچ یک از سایر موارد و مطالب که در صلاح مملکت و ملت است انجام ندادند به طوری که موسسه اطلاعات در مورد خودکشی تختی در حدود 3292 سطر مطلب و 38 عکس و 563 آگهی و موسسه کیهان در نشریات وابسته به خود 5065 سطر مطلب، 65 تصویر و 1171 آگهی درج و منتشر نموده¬اند که در نتیجه این تبلیغ و هیاهو جمعیتی بالغ بر سی هزار نفر در شب هفت تختی بر مزار او گرد آمدند بدون تردید این دو موسسه مطبوعاتی در جمع¬آوری این جمعیت کثیر بر مزار تختی نقش بسیار مهمی را داشته¬اند.
با توجه به اینکه روزانه در سراسر دنیا متجاوز از چندین نفر دست به انتحار و خودکشی می¬زنند که شخصیت وجودی بعضی از آنها برتر و والاتر از تختی قهرمان کشتی می¬باشد و یا اعمالی در این جهان بزرگ به وقوع می-پیوندد که خودکشی یک نفر در مقابل آن فاقد اهمیت است ولی این روزنامه¬های یومیه خبری پایتخت بدون توجه به عکس¬العمل و واکنش موضوعات با بزرگ و کوچک نمودن مطالب باعث گرفتاری و درگیری مجریان امور مملکت می-گردند.
این دو مؤسسه تنها اکتفا به این امور نمی¬نمایند با قلم فرسائی بی¬بند و بار در مجلات وابسته به خود عفت عمومی را نیز جریحه¬دار می¬سازند و با قلم پردازی¬های ناپسند درباره وقایعی مانند قتل فلور- جنایت عباس افسرده - خفه کردن رضا ودودی و تشریح ریزه¬کاریهای این گونه فجایع روزها و بلکه هفته¬ها مردم را در مورد یک موضوع بسیار کوچک و ساده در تشویش و نگرانی خاص قرار می¬دهند.
نظریه: نظر به اینکه تعدادی از مدیران جراید پس از احراز نمایندگی در یکی از مجالس مقننه دارای مصونیت پارلمانی گردیده و در پناه این مصونیت پاسخگوی مندرجات نشریات خوبش [خویش] نمیباشند و مشکلاتی را برای سازمان¬های مسئول به وجود میآورند.
از این رو شایسته است ترتیبی اتخاذ گردد که این قبیل اشخاص پس از انتخاب به سمت¬های فوق سردبیری که ضمن واجد شرایط بودن به این امر مسئولیت کلیه مندرجات نشریه را تقبل کند معرفی و یا به طور کلی صاحبان امتیاز که از این مزایا برخوردار می¬شوند امتیاز نشریات خویش را به شخص صلاحیتدار دیگری تفویض نمایند.
رونوشت برابر با اصل است 11 /11 /46
در پرونده سناتور عباس مسعودی بایگانی شود 14 /11 /46
توضیحات سند:
1.
صادق هدایت، فرزند اعتضادالملک در بیست و هشتم بهمن 1281 شمسی در تهران متولد شد.
وی تحصیلات مقدماتی خود را در تهران آغاز کرد و در سال 1304 از مدرسهی سنلویی فارغالتحصیل شد، سپس به منظور تحصیل در رشتهی دندانپزشکی به بلژیک و از آنجا به پاریس رفت و در رشتهی معماری به تحصیل پرداخت.
او کتابهای زنده به گور، سه قطره خون، نمایشنامهی پروین، افسانهی آفرینش و فوائد گیاهخواری را در پاریس نوشت و در سال 1309 به وطن بازگشت.
ابتدا در ادارهی کل تجارت و سپس در وزارت امور خارجه مشغول کار شد، اما در سال 1315 از کار خود استعفا داد و به هندوستان رفت و زبان پهلوی یا فارسی میانه را در آنجا آموخت و در همانجا کتاب « بوف کور» را نوشت.
هدایت در سال 1316 از هندوستان به ایران بازگشت و در بانک ملی استخدام شد، امّا کارش در آنجا هم دوامی نیاورد.
وی پس از چندین بار تغییر شغل دادن در سال 1329 عازم پاریس شد و در روز سهشنبه بیستم فروردین ماه 1330 شیر گاز حمام خانهی خود را بازگذاشت و بدین سان خودکشی کرد.
وی مروج بدبینی، یأس و ناامیدی بود.
منبع:
کتاب
مسعودیها به روایت اسناد ساواک صفحه 194