تاریخ سند: 20 مرداد 1348
موضوع : جلسه بحث و تفسیر هفتگی مسجد هدایت
متن سند:
رونوشت گزارش خبر شماره 14966 /20 ه 3 ـ منبع 1320
در جلسه مذکور پس از ادای نماز جماعت به وسیله سید محمود طالقانی در
ساعت 2000 آقای دکتر جواد باهنر به منبر رفت و درباره شخصیت ذاتی و
ایمان افراد آغاز سخن نمود و گفت از نظر اسلام شخصیت خانوادگی اشخاص
مطرود شده لیکن شخصیت ذاتی و ایمان آن مورد توجه قرار گرفته است مثلاً
اسلام به زنان می گوید [علم
آموزید] تا دارای ارزش
علمی بشوید اسلام که با کار
کردن زن نیز مخالف نیست
ولی می گوید اگر زنی در
مؤسسه ای کار بکند عفت
خود را به مخاطره می اندازد
روی این اصل باید آن
مؤسسه و یا آن محل را ترک
نماید زیرا اساس اسلام بر
پایه عفت و ناموس بنا
گردیده و قهرا زن و مرد
نمی تواند از نظر جنسی و
اجتماعی با هم مساوی
باشند برای این که خلقت و
طبیعت این طور خواسته
همان طوری که مرد نمی تواند باردار شود و وضع حمل نماید زن هم نمی تواند
مانند مرد در کارهای خشن شرکت نماید زن باید از نظر شهوت مرد را راضی کند
و مرد هم مخارج زندگیش را به عهده بگیرد البته زندگی فقط اطفاء شهوت نیست
بلکه نگهداری و تربیت فرزندان نیز به عهده زنان است زیرا آنها صبر و حوصله
بیشتر دارند و به همین علت است که در تمام دنیا از وجود زنان برای پرستاری در
بیمارستان ها استفاده می شود در مورد کار کردن زن هم باید استعدادش را مورد
آزمایش قرار داد تا در نیمه راه زندگی با شکست مواجه نشود چون سنجش
استعداد افراد برای انجام هر کاری حائز اهمیت می باشد.
ناطق در ساعت 2100
به وعظ خود پایان داد تعداد شرکت کنندگان قریب 100 نفر و اشخاص شناخته
شده عبارت بودند از آقایان محمد حسین اسلامی عضو هیئت مؤتلفه اسلامی1
رضاخان اهل طالقان، حکیمی عضو نهضت آزادی ـ دکتر عباس شیبانی عضو
نهضت آزادی ـ صادقی کارگر کارخانه چوب بری، علی بابائی، سلیمی، عبداله
حسینی سبزی فروش، اکبر عسگری آزاد معلم هنرستان صنعتی تهران،
علی حسین، خسرو، جهانگیر و علی اکبر عدالت منش، سیدابراهیم موسوی و
محمود مرتضائی[فر] (این
دو نفر جهت زیارت به مشهد
رفته بودند و پس از 12 روز
به تهران مراجعت نموده اند)
باقر خطیبی شغل خیاط و
مسئول کتابفروشی مسجد
هدایت، حاج عبداللّه خزائی
آهن فروش در خیابان
اکباتان (که قرار است
تحت نظر سیدمحمود
طالقانی برای طالقانی های
مقیم هشتگرد مسجد
بسازد) رادنیا، مقدم عضو
نهضت آزادی، حسام الدین
انتظاری، بهفروزی، رجائی
معلم، جلیلی شغل زرگر،
طوفانی پیراهن فروش ـ بهرام نقره کار، احمد فراهانی،محمدمهدی یزدان پناه
(اندوهی) کریمخانی کارمند برق ورامین ـ مرتضی وعدتی و امامی معلمین
دبیرستان دارالفنون و جنیدی شغل معلم.
ملاحظات :
الف ـ توضیح منبع ـ دکتر جواد باهنر مجددا به دعوت سید محمود طالقانی در
مسجد هدایت به منبر می رود.
ب ـ نظریه رهبر عملیات ـ تصور می رود منظور دکتر جواد باهنر از بحث درباره
نحوه تفویض کار به زنان در پاسخ مقالات مندرج در روزنامه کیهان که چندی
قبل عده ای پس از بیانات جناب آقای نخست وزیر مبنی بر انتخاب بانوان به
سمت معاونت وزارتخانه ها اظهار نظرهای مختلفی کرده بودند می باشد و بدین
وسیله خواسته است نظر روحانیون را نیز مطرح کرده باشد.
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده 161711 بایگانی است.
به استحضار ریاست بخش 312 برسد.
رئیس بخش 316 ازغندی
از طرف صالحی 15 /6 /48
آقای خواجه لو 16 /6 /48
123017 بایگانی شود.
16 /6 /48
توضیحات سند:
1ـ شهید حاج مهدی عراقی در
کتاب ناگفته ها.
چگونگی تشکیل
هیئتهای مؤتلفه را چنین بیان
کرده است: از بدو حرکتی که
روحانیت راجع به انجمنهای
ایالتی و ولایتی شروع می کنند
در تهران سه گروه بودند که با
هم دیگر همکاری می کردند و با
روحانیت در تماس بودند.
خود
من در یکی از این شاخه ها
بودم، مرحوم آقای صادق امانی
و حاج هاشم امانی هم در یکی
از این شاخه ها بودند.
یک
گروهش هم مال شهرستان بودند
به خصوص بیشتر مال اصفهان
بودند که به نام بچه های
اصفهانی معروف بودند توی
بازار.
این سه گروه وقتی با هم
دیگر توافق کردند آمدیم خدمت
حاج آقا (امام خمینی ره) جریان
را برای ایشان گفتیم، ایشان هم
تأیید فرمودند.
وقتی این
سازمان مقدماتش فراهم شد
یک اساسنامه برای خودشان
نوشتند و یک آیین نامه بعد هم
تقسیم بندی کردن کارهایشان
را.
گروهی به نام گروه
اجراییات، گروهی به نام گروه
بررسی مسایل سیاسی، گروهی
به نام مسایل ایدئولوژی و گروه
به نام مسایل اقتصادی.
مسأله
ایدئولوژی را واگذار گروهی به
نام گروه روحانیت کرده بودیم
مؤتلفه در بعد از فروردین سال
1342 به وجود آمد حرکات
اصلیش در مرحله اول اجرای
نظریات روحانیت بود به
خصوص حاج آقا (حضرت امام
خمینی ره) بعد هم اگر خودش
نظریاتی داشت می آمد
نظریاتش را در اختیار حاج آقا
می گذاشت و اگر ایشان تأیید
می کرد که عمل می کرد.
حجت الاسلام والمسلمین
هاشمی رفسنجانی درباره
هیئتهای مؤتلفه چنین می گوید:
«چندین هیأت مذهبی که
جلسات مذهبی و هیأت های
سینه زنی داشتند در جریان
مبارزه آمدند خدمت امام و
آمادگی خود را برای همکاری
اعلام کردند و تصمیم گرفتند که
با ائتلافی از چندین هیأت تشکّل
ایجاد کنند.
امام هم موافقت
کردند و چند روحانی مورد
اعتماد خودشان را برای نظارت
بر کار اینها و پاسخگویی
سؤالات و تغذیه فکرشان
انتخاب کردند از آن جمله آقایان
مطهری ـ بهشتی ـ انواری.
کتاب انسان و سرنوشت آقای
مطهری محصول درسهائی است
که ایشان برای همین جمعیت و
جلسات دیگری از این قبیل
آماده کرده بودند.
من در جریان
مبارزه از وجود چنین
تشکیلاتی اطلاع پیدا کردم بعد
از تبعید امام که ما آمدیم تهران
کم کم از تشکیلات آنها اطلاعات
بیشتری پیدا کردیم.
پس از
تجدید حیاتشان - در پی ضربه
خوردن در جریان 15 خرداد-
همکاری من با آنها بیشتر شد.
البته من مسئولیت تشکیلاتی
نداشتم بیشتر مورد مشورت قرار
می گرفتم.
»
(ر.ک: هاشمی رفسنجانی،
دوران مبارزه ج 1 ص 198)
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد هدایت به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 70