گزارش موضوع: جلسه هفتگی اتحادیه دینی
تاریخ سند: 31 اردیبهشت 1339
گزارش موضوع: جلسه هفتگی اتحادیه دینی
متن سند:
شماره: 2 ـ 3 ـ 1072 محل: تهرانمنبع خبر: مامور ویژه از ساعت 20 روز گذشته جلسه عمومی و هفتگی اتحادیه دینی با شرکت قریب 500 نفر در مسجد نو خیابان لرزاده تشکیل و در این اجتماع آیت اله شیخ جواد فومنی واعظ که سمت ریاست این اتحادیه را دارد بمنبر رفته و ابتدا به انتقاد از رفتار اشخاصیکه اعمالشان بر ضرر دین مبین اسلام تمام میشود پرداخته و بعد از آن عده مردمی که دنیا را بر آخرت ترجیح داده تنقید نمود و به دنبال این بحث اشاره باوضاع مملکت نموده و گفت (بزور قلدری مالیات میگیرند ولی حاضر نمیشوند خمس بدهند آنهائیکه از مردم مالیات زور میگیرند شبها در پشت میز کاباره ها پولهای زیادی خرج میکنند و حتی به سگهایشان برنج دمسیاه و سنکنجبین میدهند امامردمان بیچاره طبقه سه آه ندارند که با ناله سودا کنند مالیات را از کوره ها و کارخانه ها میگیرند و آنوقت مالکین کوره ها و کارخانجات برای جبران مالیاتی که داده اند قیمت مصنوعات خود را بالا میبرند و در نتیجه پدر بیچاره ها را درآمده است.آقایان هر چه از خدا دوری کنید و خمس ندهید گرفتار اینگونه ظلم و زور خواهید شد.
حکومت واقعی همان حکومت خدائی است که مسجدها و آخوندها بجای کلانتری و کلانتر آن حکومت محسوب میشوند.
حکومت خدا مثل این حکومتها نیست که کارآگاه و جاسوس و مخبر و بی سیم داشته باشد و پدر مردم را درآورند تمام این مملکت پر شده است از کارآگاه که حقوق میگیرند و پدر مردم را درمیآورند این مملکت در دست چهار تا کارآگاه است که با هر کس که دشمن باشند گزارش میدهند.
آخر کارآگاه و جاسوس که شرف ندارد.
پدر و مادر ندارد.
ناموس ندارد ایمان و دین ندارد و نماز نمی خواند او همه چیزش پول است و این 4 روزه دنیا.
دور روز پیش یک بچه مزلف حرامزاده ای بدکان یک کاسبی رفته و قیمت جنسی را پرسیده و بعد گفته است که من کارآگاه هستم و اگر قیمت این جنس را کمتر حساب نکنی پدرت را در میآورم.
آن بقال هم عصبانی شده و باو گفته است برو هر غلطی که میخواهی بکن.
آخر اینها را میشود گفت کارآگاه باید شخصی این کار بدستش باشد که مسلمان واقعی بوده و دروغ نگوید و نماز بخواند آن لامذهب و بی دینها و آن قلدرها به اینها حقوق میدهند که پدر مردم را درآورند.
بحضرت عباس بعضی از این کارآگاهان دشمن مملکت و شاه مملکت و ملت هستند و از بیگانه بدتر میباشند.
آخر مملکت از دست رفت و مردم همه بیچاره شدند.
بخدا من از چند نفر شنیدم که میگفتند زودتر یک بمبی در این مملکت بیافتد تا ما راحت شویم.
مردم همه مرگ را استقبال میکنند ای شاه.
ای نخست وزیر و ای دولت و ای اداره امنیت فکری برای خودتان بکنید بفکر این ملت باشید همش نمیشود که بفکر خودتان باشید این چیه اداره امنیت آن یکی اطلاعات آن دیگری مال شهربانی آخر شما کاری برای ملت بکنید.
حکومت مال خداست که بدون هیچ زوری میگوید هر کس که تابع من است باید نماز بخواند و روزه بگیرد و خمس بدهد حکومت اگر خدائی باشد دیگر کارآگاه لازم ندارد) سپس ناطق در زمینه جهاد و کمک به هیئت های دینی و مساجد مطالبی ایراد و در ساعت 22 جلسه مزبور خاتمه یافت.
ضمیمه پرونده آقای فومنی و بفرموده و فعلاً بایگانی شود 4 /3 /39 نشاط