تاریخ سند: 29 شهریور 1350
موضوع: حزب ایران نوین
متن سند:
از : 20 ه 21
به : 321 شماره: 21925 /20 ه 21
ساعت 1100 مورخه 25 /6 /50 جلسه ای با حضور آقایان ناصرزاده
رئیس دبیرخانه حزب ایران نوین و نماینده مجلس شورای ملی، جواد تفویضی،
حسین کیهانیان، علی میرمهرکار1 اعضاء حزب ایران نوین در اطاق کار
ناصرزاده تشکیل گردید.
ابتداء علی میرمهرکار سؤال
کرد در این حزب افرادی
هستند که 8 سال است
زحمت می کشند و از جان
خود نیز دریغ نکرده اند
حزب برای این افراد چه
تصمیمی دارد حال آن که این
افراد خانواده و سمت های
اداری و سلامت خود را
فدای مصالح حزبی
نموده اند.
حزب می آید
عده ای را وکیل می کند که
هیچ فعالیت سازنده ای
نداشته و سمت حزبی آن ها
نیز چشم گیر نبوده است بعد
هم با خوراک دیگران آن قدر شکم آنها را سیر می کند که نزدیک است خفه شوند
یعنی یک فرد ناگهانی هم مقام اجتماعی و هم مقام حزبی را به دنبالش احراز
می کند مانند نصراللّه منتظری که وکیل شد و بلافاصله معاونت امور استانها را نیز
به او دادند جواد تفویضی گفت بعضی ها 7 سمت حزبی دارند و کاری هم انجام
نمی دهند مانند خسروی کردستانی، حسین کیهانیان اظهار داشت وضع غیرقابل
تحمل را می گیرد.
مهرکار مجددا اظهار کرد عده زیادی هستند که صبح ها
مدیرکل هستند و هم از حقوق های گزاف حزب نیز برخوردارند حال آن که
عده ای دیگر واقعا گرسنه هستند نه از نظر مالی بلکه از نظر سمت حزبی.
آنها
می خواهند بر حسب استحقاقشان حزب در جائی پاداش آنها را بدهد.
وی رو به
ناصرزاده کرد و گفت شما چهار سال قبل که وکیل نشده بودید روی میز مشت
می کوبیدید و می گفتید که دبیرکل وقت و حزب به شاهنشاه و مملکت خیانت
می کنند چطور شد که الان حرف نمی زنید و از نفوذ خودتان برای پیشرفت افراد
خدمتگذار استفاده نمی کنید و این همه انحراف را ملاحظه می کنید و ساکت
می نشینید اطاق شما هم که شده اداره و روزی سیصد چهارصد نفر می آیند و از
شما توصیه می گیرند پس
افراد زحمت کش حزب به
چه کسی مراجعه کنند.
شما
وقت ندارید رهبران حزبی
وقت ندارند پس باید چه
کنیم.
در این وقت ناصرزاده
گفت واللّه من نمی دانم وقتی
که مقامات حزبی همه چیز
را برای بستگان خود
می خواهند وقتی آنها از من
کار می خواهند و در مسائل
مهم با من مشورت می کنند
ولی سمت های حزبی را
خودشان بین خود تقسیم
می کنند من چه کار می توانم
بکنم.
امید ما روی انتخاب
دبیران استانها بود گفتند ما کسانی را انتخاب می کنیم که هم سطح با استانداران
باشند خوب یکی دو تای دبیران مانند جعفری برای کردستان و قریب برای
رضائیه موجه بودند ولی بعدها آمدند زند را برای کرمان.
رازبان را برای فارس.
خیراندیش را برای شهرکرد انتخاب کردند تا حالا هم وضع به قدری خر تو خر
شده که محمدعلی ضابطی را برای استان ساحلی انتخاب کرده اند و باید عرض
کنم دیگر از دست من کاری ساخته نیست شما خودتان صحبت کنید.
تفویضی
گفت ما یعنی جبهه خودمان را مشخص کنیم و به شما اتکاء نداشته باشیم با این
حرف خیال ما را راحت کردید.
ناصرزاده پاسخ داد نه این کار را نکنید ولی شماها هم گاهی دم در حزب باشید و مقامات حزبی را ببینید و
حرف بزنید کیهانیان گفت یعنی مثل بعضی ها کرنش کنیم.
آقای ناصرزاده، آقای مهندس معینی پاک جو
صداقت ندارد.
ناصرزاده گفت خوب چه می شود کرد آن ها این طور هستند.
شما می بینید معاون دبیرکل
یعنی آقای یزدان پناه در سال چند ماه اروپا است بعد 15 روز می آید استراحت می کند بعد می آید حزب و
کاری هم نمی کند دکتر سعید هم که دنبال زد و بندهای خودش است پس تمام تصمیم ها را دبیرکل و
مهندس معینی می گیرند و این کثافت کاری ها بروز می کند.
نظریه شنبه ـ از مسائل مطروحه در این جلسه چنین می توان نتیجه گرفت که ناصرزاده رئیس دبیرخانه
حزب به شدت از وضع حزب ناراحت است و گویا شکافی بین ایشان و مهندس معینی هست و در باطن امر
نیز سیاست دبیرکل در خصوص مسائل حزبی به شدت ناراحت است.
نظریه سه شنبه ـ مفاد گزارش خبری و نظریه شنبه مورد تائید است.
انجمن
نظریه چهارشنبه ـ نظریه سه شنبه مورد تائید می گردد.
ارشاد
تکثیر در پرونده انفرادی نامبردگان بایگانی شود.
3 /7 /50
توضیحات سند:
1ـ علی میرمهرکار فرزند حسن
سال 1310 در رشت متولد شد.
وی تحصیلات خود را تا
لیسانس حقوق ادامه داد.
در
خلاصه سوابق او می خوانیم :
دبیر دبیرستانهای رشت،
خرم آباد تهران، رئیس اداره
انتشارات سازمان تربیت بدنی
کاخ ورزش، رئیس نواحی 1 و
14 امور تربیتی و امور
اجتماعی آموزش و پرورش
تهران، بازرس تعلیماتی
وزارت آموزش و پرورش،
داوطلب نمایندگی مجلس
شورای ملی در سال 54 و عضو
هیئت اجرائی و رئیس دبیرخانه
و دبیر قسمت طرحها و مطالعات
حزب ایران نوین بوده و مقالات
اجتماعی در مجله سازمان
تربیت بدنی و روزنامه ندای
ایران می نوشته است.
در حزب
رستاخیز نیز عضویت داشته
است.
(اسناد ساواک)
منبع:
کتاب
حزب ایران نوین به روایت اسناد ساواک - جلد 4 صفحه 266