صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جمعیت دوستان سید جعفر بهبهانی

تاریخ سند: 8 اردیبهشت 1339


موضوع : جمعیت دوستان سید جعفر بهبهانی


متن سند:

شماره : 2 ـ 3 ـ 557 شب گذشته جلسه دوستان سید جعفر بهبهانی1 با حضور عده ای در حدود 20 نفر در دفتر کار نامبرده واقع در خیابان بوذر جمهری عمارت معطر تشکیل گردید و حسن کلانتری میگفت وظیفه دوستان ما اینستکه در جریان انتخابات دوره آینده مجلس شورایملی با دوستان دکتر امینی2، اسداله علم و رشیدیان ائتلاف و هم آهنگی داشته باشیم و نگذاریم دولت در امر انتخابات مداخله ای نماید حسن کلانتری گفته آقا دکتر کاسوی به همه کس میگوید که مشغول تهیه لیست وکلای دوره آینده که باید انتخاب شوند میباشد در صورتیکه ما میدانیم تا افرادی صد در صد مورد اعتماد و علاقه مقام شامخ سلطنت نباشند محال است بتوانند در انتخابات دوره آینده3 موفق شوند و اگر ظاهرا حزبی تشکیل است و انتخابات بصورت حزبی انجام میشود ولی احزاب نمیتوانند بمیل خود هر کسی را که میخواهند کاندید نمایندگی نمایند در این جلسه گفته میشد که مقامات عالی کشور تصمیم دارند از انتخاب شدن مجدد ارسلان خلعتبری4 برای دوره آینده جلوگیری نمایند.
رونوشت برابر با اصل در پرونده کلاسه 68ب ـ ه افتخاری بایگانی شود 21 /2 /39

توضیحات سند:

1ـ سید جعفر بهبهانی فرزند سید محمد مجتهد در سال 1295 ش در تهران متولد شد، علاوه بر فراگیری مقدمات و مبانی ادبیات عربی و فقه و اصول و منطق، از دانشکده حقوق لیسانس گرفت.
دو دوره نماینده مجلس شورای ملی بوده است.
2ـ علی امینی مجدی، فرزند پنجم محسن خان امین الدوله رشتی (فرزند امین الدوله، نخست وزیر مظفر الدین شاه) و فخر الدوله (دختر مظفرالدین شاه) در سال 1284 ه ش به دنیا آمد.
در شش سالگی به دبستان رشدیه رفت و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون گذارند.
در 1305 به پاریس رفت و در رشته حقوق اقتصاد تحصیل کرد و دکترای خود را در اقتصاد از دانشگاه کرونوبل پاریس گرفت.
پس از بازگشت به ایران به واسطه میرزا علی اکبر خان داور به استخدام وزارت دادگستری در آمد.
اولین شغل وی عضویت علی البدل در محکمه هدایت و سپس ریاست شعبه دوم دیوان کیفری بود.
در سال 1312 با بتول وثوق (دختر میرزا حسن خان وثوق الدوله که عاقد قرار داد 1919 بود)، ازدواج کرد.
پس از آن به وزارت دارایی رفت و در سال 1320 به سمت معاونت دوم دارایی منصوب شد.
بنابر اقرار امینی، نسبت فامیلی اش با قوام السلطنه تأثیر به سزایی در سرنوشت سیاسی اش داشته است.
از همین رو در کابینه قوام السلطنه (1321) بدون هیچ سابقه ای در امر وزارت و طی مراحل اداری، به سمت معاونت سیاسی نخست وزیر منصوب شد.
پس از سقوط کابینه قوام، به ریاست کمیسیون وزارت اقتصاد ملی در آمد.
در دوره چهاردهم مجلس شورای ملی، داوطلب نمایندگی از تهران شد از آنجا که دولت وقت نظر مساعدی نسبت به وی نداشت، نامش از صندوق آرا بیرون نیامد.
او که دست راست قوام به شمار می رفت، نائب رئیس انجمن شهر تهران شد.
بعد از نخست وزیری مجدد قوام السلطنه، توانست در انتخابات دوره پانزدهم به عنوان نماینده حزب دمکرات، وکیل اول تهران شود.
جالب اینکه در تمام دوره پانزدهم مجلس شورای ملی، امینی حتی یک کلمه هم حرف نزد.
ساکت و بی سر و صدا به مجلس آمد و خاموش هم رفت.
امینی در کابینه منصور، وزیر اقتصاد ملی شد.
وظیفه اش حل مسأله نفت به نفع شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در عمل ناموفق شد و کابینه سقوط کرد.
در جریان ملی شدن صنعت نفت به دکتر مصدق نزدیک شد و مدتی عهده دار وزارت اقتصاد ملی گردید.
پس از قیام سی تیر 1330 که منجر به سقوط قوام السلطنه شد، او را در خانه اش پنهان کرد.
دکتر مصدق با وجود تظاهر به تعقیب قوام و اطلاع از مخفیگاه او، دستگیرش نکرد.
منابعی که درباره فراماسونر در دوره پهلوی دوم منتشر شده، امینی را فراماسونری می دانند.
او عضو لژ فراماسونری جویندگان کمال با شماره طریقت 100 در سال 1354 بوده و در سال 1356 تا رتبه 18 ارتقا یافته است.
وی در 12 /11 /56 از این لژ خارج شده است.
نام مستعارش در شبکه های فراماسونری، «دکتر علنی» بوده است.
دوران نخست وزیری وی، دوره ای جنجالی بود.
او باید بر مبنای یکی از فرامین وزارت امور خارجه امریکا (یعنی دستور العمل جان باولینگ)، خطاها و اشتباهات رژیم را بر عهده جمعی از کارگزاران قدیمی می گذاشت تا زمینه های اعتراض عمومی از بین برود.
در عین حال باید برنامه اصلاحات ارضی یا انقلاب سفید را به اجرا در می آورد.
فعالیت های امینی در دوران نخست وزیری اش، در جهت منافع و گسترش حضور امریکا در ایران بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از ایران گریخت و سرانجام در سال 1372 ش مرگ، پرونده او را بست.
3ـ انتخابات اشاره شده و انتخابات دوره بیستم است که در تاریخ 26/ مرداد سال 1339 برگزار شد و رقابت ظاهری بین احزاب ملّیون و مردم و منفردین به شدت وجود داشت.
فردای انتخابات به دلیل دخالت حزب ملّیون در انتخابات تهران و شهرستانها، منفردین طی اعلامیه ای ضمن فساد در اخذ آراء، تقاضای ابطال انتخابات را کردند، امّا دکتر نصرت اللّه کاسمی ـ دبیر کل حزب ملّیون ـ مدّعی سلامت انتخابات شد.
در 28 مرداد سیل تلگراف از شهرستانها مبنی بر دخالت دولت در انتخابات به مرکز سرازیر شد.
در تاریخ 3 شهریور همان سال حزب مردم و منفردین تقاضای ابطال انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی را نمودند و دو روز بعد یعنی 5 شهریور شاه در یک کنفرانس مطبوعاتی شدیدا انتخابات را مردود دانست و عدم رضایت خود را ابراز کرد.
چند تن از مدیران و سر دبیران جراید دکتر منوچهر اقبال را مورد حمله قرار دادند و از شاه خواستند تا کابینه او را ساقط نماید.
در همان روز دکتر علی امینی طی یک مصاحبه مطبوعاتی انتخابات دوره بیستم را ننگین ترین انتخابات ادوار اخیر دانست.
انتخابات تهران پایان پذیرفت و تمام کاندیداهای حزب ملّیون سر از صندوق ها در آوردند.
دکتر منوچهر اقبال از نخست وزیری کناره گیری کرد و شاه استعفای او را پذیرفت و سپس جعفر شریف امامی وزیر صنایع و معاون را به سمت نخست وزیری تعیین کرد.
در تاریخ 19 دی ماه دستور تجدید انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی در تهران و شهرستانها صادر شد و در تاریخ 2 اسفند بیستمین دوره مجلس شورای ملی گشایش یافت و در 11 اسفند رسمیت یافت و مجلس کار خود را آغاز کرد.
در 20 اسفند جعفر شریف امامی استعفای هیئت دولت را به شاه تسلیم کرد و مجددا مامور تشکیل کابینه شد و همان روز اعضای دولت را معرفی کرد و در 23 اسفند مجلس شورای ملی به دولت شریف امامی رای اعتماد داد.
4ـ ارسلان خلعتبری در سال 1283 در شهر تنکابن بدنیا آمد و پس از آنکه تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در مدرسه امریکایی تمام کرد، وارد دانشکده حقوق شد و سال 1311 لیسانس خود را گرفت.
وی با آمریکایی ها الفت بسیار داشت.
وی از سال 1311 در دادگستری مشغول کار شد.
سال 1317 که کانون وکلاء تأسیس شد به عضویت هیئت مدیره کانون وکلاء انتخاب شد و از 1325 هم سه دوره نائب رئیس اول کانون بود.
وقتی حزب ایران تشکیل شد وی عضو کمیته مرکزی حزب ایران گردید ولی وقتی در حزب انشعاب رخ داد او هم به همراه رفقای دیگرش از حزب جدا شد و حزب وحدت را تشکیل داد.
در زمان کابینه علاء 20 روز شهردار تهران بود و بعدها به استانداری گیلان رسید.
بعد از سه ماه استانداری را هم رها کرد و در انتخابات دوره هفدهم بابل شرکت کرد ولی انتخابات بابل به نتیجه نرسید.
ولی بعدها در دوره هجدهم مجلس شورای ملی به نمایندگی رسید.
ارسلان خلعتبری در سال 1365 ش فوت کرد و در مقبره ظهیرالدوله تهران به خاک سپرده شد.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 194

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.