تاریخ سند: 4 دی 1357
موضوع: منوچهر جمشید کارمند اداره فرهنگ
متن سند:
سند شماره (246)
به: 324 تاریخ رسیدن خبر به رهبر عملیات محل: 26 /1 /57
از: 2 ه 1 13571004 تاریخ گزارش: 4 /10 /57
شماره گزارش: 33 /51 /2 ه 1
موضوع: منوچهر جمشید کارمند اداره فرهنگ
نامبرده بالا در یک گفتگوى دوستانه اظهار داشته که احتمالاً امینى1 روى کار خواهد آمد و او ساواک را محدود خواهد کرد به کارهاى ضدجاسوسى در امور خارجى سپس به دنبال صحبتهاى خود اکثر مخالفان نظیر دکتر سنجابى2 را نمایندگان گروه بورژوا دموکراتیک نامید که پایگاه طبقاتى ندارند و افزوده کتابفروشى خرازیان در سارى کتاب چهار مقاله فلسفى از مائو رابراى فروش آورده و پیشنهاد خرید داده است یاد شده در گفتگوى دیگر که با یکى دیگر از همکاران فرهنگى خود داشته اظهار نموده صاحبى یکى از دبیران سارى که در خانه معلم سارى سخنرانى کرده است فعلاً مخفى شده و افزوده از وى هم براى سخنرانى در خانه معلم دعوت شده بود لکن او نپذیرفته است وى اظهار داشته که با دکتر فشارکىزاده3 و دکتر جوهرچى4 که دو تاى آنها داراى سابقه هستند آشنائى دارد.
نظریه شنبه: مطالب فوق را منوچهر داداش بیان داشته است.
نظریه یکشنبه: باتوجه به اعتمادى که به شنبه مىباشد عنوان مطالب فوق از ناحیه جمشیدى بعید به نظر نمىرسد. علامه
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1. دکتر على امینى مجدى فرزند محسن خان امینالملک در سال 1284 شمسى در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در مدرسه رشدیه و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون به پایان رساند. در سال 1305 براى ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در سال 1310 دکتراى اقتصاد از دانشگاه پاریس دریافت نمود. پس از بازگشت به ایران، در دادگسترى مشغول کار شد. او از سرشناسترین چهرههاى تاریخ سلطنت پهلوى است که با سقوط دولت دیکتاتورى رضاخان، در سال 1321 به معاونت احمد قوام، نخستوزیر وقت رسید. وى که مورد توجه خاص دیپلماسى آمریکا قرار داشت، در سال 1325، ریاست بانک صنعتى را عهدهدار شد. امینى در سال 1326 در مجلس پانزدهم، نماینده تهران و در 1329 در کابینه حسنعلى منصور وزیر اقتصاد گردید. در سال 1330 در کابینه اول مصدق مجددا در رأس وزارتخانه فوق قرار گرفت. او این سمت را پس از کودتاى 28 مرداد 1332، در دولت سپهبد فضلاللّه زاهدى نیز حفظ کرد. در این سمت، وى وظیفه داشت اهداف اقتصادى کودتا را تحقق بخشد و منافع شرکتهاى بزرگ نفتى غرب را تأمین کند. در 29 شهریور 1333، قرارداد کنسرسیوم را در جو رعبآمیزى که فرماندار نظامى تهران، تیمور بختیار به وجود آورده بود، منعقد ساخت و علىرغم مخالفت نیروهاى اصیل ضداستعمارى به رهبرى آیتاللّه کاشانى، آن را در آبان همان سال، به تصویب مجلس رساند. امینى، در کابینه حسین علا نیز که پس از برکنارى فضلاللّه زاهدى، قدرت را در فروردین 1334 به دست گرفت ـ سمت وزارت دارایى را حفظ کرد. وى در دى ماه همین سال به دلیل اعتمادى که آمریکا به او داشت، سفیر ایران در واشنگتن شد و تا پایان اسفند 1336، این سمت را عهده دار بود. در طول این مدت شاه به او بدبین شده بود و وى را از سوى آمریکائیها جانشین خود مىدانست. در سال 1337 به تهران احضار شد و در 17 اردیبهشت 1340 تحت فشار آمریکاییها به نخستوزیرى رسید و مدت 14 ماه یعنى تا 27 تیر سال بعد در این سمت باقى ماند و سپس جاى خود را به اسداللّه علم داد. حوادث مهم دوران نخستوزیرى امینى عبارت بودند از وارد کردن چند شخصیت چپ و جنجالى در کابینهاش، بازداشت چندین تن از سران رژیم سابق که به قساوت و بیرحمى مشهور بودند نظیر علوى مقدم، کیا و ضرغام، اصلاحات ارضى که به توصیه جان کندى رئیس جمهورى دموکرات آمریکا انجام گرفت و برکنارى تیمور بختیار از ریاست ساواک و فرار او به اروپا. او از زمان کنارهگیرى تا پایان حکومت جانسون دموکرات و به قدرت رسیدن نیکسون جمهوریخواه در آمریکا 1350 ـ که موجب بسط اقتدار شاه گردید ـ همواره تحت نظر ساواک بود. اما در 1355 با پیروزى دموکراتها وى مجددا وارد تهران شد و به گفته حسین فردوست در ماههاى اوجگیرى انقلاب اسلامى به مشاور دائمى محمدرضا بدل گردید. در سال 1357 با شکلگیرى انقلاب اسلامى، راهى فرانسه گردید. بعد از ماجراى گروگانگیرى کارکنان سفارت آمریکا، او با آمریکائیها تماس برقرار کرد و «جبهه نجات ایران» را با پشتیبانى آمریکا بنیان نهاد، ولى پس از مدتى این جبهه تعطیل شد. امینى که از اعضاى فعال فراماسونرى در ایران بود، در 21 آذر 1371، در سن 87 سالگى در پاریس درگذشت.
ر. ک : احمد ساجدى، مشاهیر سیاسى قرن بیستم، ص 54
برگرفته از: دکتر على امینى به روایت اسناد ساواک، 2 جلد، (تهران: مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات، 1379)
ناصر نجمى، بازیگران سیاسى عصر رضاشاهى و محمدرضا شاهى، چاپ 1373، ص 84
جعفر مهدىنیا، زندگى سیاسى على امینى، صص 15ـ16
2. کریم سنجابى فرزند قاسم سنجابى سردار ناصر، رئیس ایل سنجابى در سال 1283 شمسى در سنجابى از محلات کرمانشاه متولد شد. تحصیلات ابتدایى را در قصر شیرین و دوره اول متوسطه را در کرمانشاه و دوره دوم متوسطه را در تهران و دوره لیسانس را در مدرسه عالى حقوق گذارند. وى در سال 1307 جزو اولین گروه محصلین اعزامى به فرانسه رفت و در آنجا مجددا دوره لیسانس حقوق را در دانشگاه نانسى و دوره دکتراى حقوق را در دانشگاه پاریس گذارند و رساله خود را راجع به کشاورزى و روستاییان و مالکیت ارضى در ایران به زبان فرانسه در سال 1313 گذارند و در همان سال به ایران بازگشت. سنجابى مشاغلى را در اداره کل اوقاف، وزارت فرهنگ و وزارت دارایى به عهده داشت و در عین حال ابتدا دانشیار و سپس استاد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. در سال 1322 به سمت رئیس دانشکده حقوق برگزیده شد. و در سال 1325 جزو هیأتى بود که اولین برنامه هفت ساله صنعتى ایران را تدوین کرد. در سال 1330 در کابینه مصدق وزیر فرهنگ بود، امّا براى شرکت در انتخابات دوره هفدهم از این سمت استعفا داد. وى در سفرهاى مصدق به شوراى امنیت سازمان ملل و دیوان داورى لاهه با وى بود و در لاهه به عنوان قاضى اختصاصى ایران در دادگاه شرکت کرد. در آغاز انقلاب به پاریس رفت و در نوفل لوشاتو به دیدار حضرت امام ره رفت و با اعلام موافقت با مواضع امام، با حرکت انقلاب اسلامى همگام گشت و در کابینه بازرگان مدتى کوتاه سمت وزارت امور خارجه را داشت. پس از پیروزى انقلاب اسلامى جبهه ملى در یک موضعگیرى سیاسى اعلام کرد که حکومت اسلامى به بن بست رسیده است. حضرت امام (ره) با مرتد دانستن افرادى که چنین بیانى دارند، باعث برچیده شدن این گروه از کشور شد و سنجابى از ایران گریخت. وى نهایتا در اول تیر ماه سال 1374 در سن 90 سالگى درگذشت. بخش تاریخ شفاهى دانشگاه هاروارد آمریکا خاطرات او را تحت عنوان «امید و ناامیدیها» پس از مرگش منتشر کرد.
3. فرامرز نصیرى در بازجوئى خود در تاریخ 15 /5 /62 نوشت: «دکتر حسن فشارکىزاده که در رابطه با این جانب هوادار و سپس عضو حزب توده شده بود در کمیته مرکز زیر نظر آقاى مهدى قریشى کار مىکرده است آقاى فشارکىزاده جنب هتل مازندران منزل شخصى خویش زندگى مىکند.»
4. دکتر صابر جوهرچى فرزند وهاب در سال 1316 در اردبیل به دنیا آمد. وى به شغل طبابت در سارى قبل از انقلاب اشتغال داشت. ساواک مازندران در 26 /9 /54 طى گزارشى به ساواک مرکز در مورد وى نوشت: «با نامبرده به نحو مقتضى تماس حاصل و در مصاحبه معموله اظهار داشت: در زمان دانشجویى مخالف حکومت وقت بوده و کتب مضره قابل توجهى مطالعه و بین سایر دانشجویان توزیع لکن انگیزه خاصى در این زمینه نداشته و تنها به خاطر دنباله روى از دیگران و بزرگ جلوه دادن خود اقدام به این کار نموده است. بعد از خاتمه دوران دانشگاه فعالیتهاى سیاسى را به طور کلى کنار گذاشته و بعد از انجام خدمت سربازى جهت گذراندن دوره تخصصى چشم به انگلستان رفته و پس از مدتى در آنجا به معاونت بانک چشم انگلستان رسیده و بیش از چهارصد فقره پیوند قرنیه چشم انجام دادم بعد از چهار سال اقامت در انگلستان و ازدواج با یک دختر انگلیسى چون احساس کردم تخصص من بایستى براى افراد کشورم مثمرثمر قرار گیرد به ایران مراجعت و قصد دارم دینى که به وطن خود دارم ادا نمایم. با اعلام مراتب فوق و این که نامبرده در حال حاضر به پیشرفتهاى کشور خوشبین مىباشد انجام هرگونه فعل و انفعال مضرهاى از ناحیه او متصور نیست خاصه این که در زمینه همکارى اظهار داشته هرگونه عمل خلافى را از ناحیه هرکس مشاهده نماید قطعا آن را اطلاع خواهد داد.» وى بعد از انقلاب داراى گرایشات مارکسیستى شد و مواضع اقلیت را قبول داشت نامبرده تا زمانى که در سارى بود با سازمان فداییان خلق رابطه داشت در سال 60 قبل از فاز نظامى از سارى رفته بود. اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران(ساری)، جلد 1 صفحه 200