صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

بازجویی از مهدی شاه آبادی فرزند محمدعلی

تاریخ سند: 7 تیر 1357


بازجویی از مهدی شاه آبادی فرزند محمدعلی


متن سند:

س ـ با توجه به این که جنابعالی پاسخی به چنین سؤالی تا این لحظه نداده اید «نظر خویش را درباره ساواک و رژیم شاهنشاهی ایران بنویسید»، لطفا مجددا نظر خویش را در مورد سؤال بالا مرقوم دارید.
ج ـ تعجب در این است که چگونه مرا برای چنین سؤالی انتخاب کرده اند و با این که در عبارات گذشته اشاراتی و با صراحت هایی بوده مع ذلک برای بار سوم سؤال تکرار می شود و این خود دلیل بارزی است بر یک نحو نظریه خاص که گر چه هیچ مناسبتی برای چنین سؤالاتی از مثل من به چشم نمی خورد باز برای چندمین بار مطرح می شود امروز شانزدهمین روزی است که از همه شرایط آزادی خود را محروم می بینم با این که نه تنها سرپرستی یک خانواده پرجمعیتی را به عهده دارم و نه فقط تنها آرام بخش روحیه مادر پیرم که روزهای آخر عمر خود را پشت سر می گذارد هستم که مخصوصا در این چند ماه اخیر در بیشتر نفسهایش با صدای آقا من را می خواند و در تمام مدت عمر من از من جدا نشده و نه فقط از جهت طول مدت بنایی سامان زندگی من شدیدا به هم ریخته و اعصاب خانواده من مخصوصا زوجه ام به شدت گرفته شده و با چندین نظام پزشکی مواجه است بلکه در اول تعطیل تابستانی هفت فرزند صغیرم در نهایت نیاز به سرپرستی من داشته و با عدم مراقبت من شدیدترین لطمات تربیتی و اخلاقی را خواهد خورد در چنین شرایط پس از گذشت شانزده روز که هر لحظه و آن از این ایام مقابل مدتها می تواند باشد باز برای سومین بار با چنین سؤال مواجه هستم و نمی دانم [به] چه منظوری این مطلب را تعقیب می کنید مهدی شاه آبادی س ـ در میان مدارک مکشوفه از منزل سرکار تکه کاغذی به دست آمده است که در متن آن چنین جمله ای برداشت گردیده است.
حضور مبارک حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای شاه آبادی بعد از تقدیم سلام آقایان محترم علی آقا و عباس آقا به حضورتان معرفی می شود برای انجام دادن کار مزبور از مراحم متشکر هستم.
امضا جواد غروی1 لطفا توضیح دهید نویسنده نامه کیست چه روابطی داشته و دارید و افراد معرفی شده از جانب ایشان، برای چه منظوری نزد شما آمده اند.
ج ـ طبق مذاکره حضوری آقایان نامبرده همان کسانی هستند که در حین بازجویی پلیس از منزل اینجانب وارد شده و پلیس در منزل را به روی آنها گشود و من هرگز آنها را ندیده و نمی شناسم و معلوم می شود از طرف آقای غروی آمده اند و اما ایشان یکی از روحانیون تهران بوده که امام جماعت و جزو افرادی هستند که در ذیل نامه های روحانیت تهران امضاء دارند.
اما آشنایی خصوصی بنده با ایشان از ایام اخیر بودنم در حوزه علمیه قم بود که ایشان را در درسهای آیت الله اراکی می دیدم و فکر می کنم یکی دو سال زودتر از من به تهران آمده باشند که تا چندی قبل هیچگونه تماسی و اصطکاکی در برنامه های روحانیم با ایشان نداشتم و در این اواخر که روحانیت تهران در تلاش جدیدی قرار گرفت گهگاه در ارتباط بوده و چه در رفت وآمدهای خصوصی و چه عمومی همانند همه آقایان و دیگر از روحانیون تهران این برخوردها بود و درباره ذیل سؤال بهتر این است که از آقایان سؤال نمود ولی آنچه را که من اکنون تصور می کنم چون این آقایان شهرستانی بوده اند منظور آقای غروی این بوده که من به توسط این آقایان نامه های روحانیت تهران را خدمت آقایان علمای آن شهرستان که فکر می کنم تبریز است بفرستم مهدی شاه آبادی س ـ منظور سرکار این است که آقای غروی نیز جزو روحانیون امضاءکننده اعلامیه های فجر اسلام می باشد و در توزیع آنها دخالت دارد.
ج ـ البته اعلامیه علمای تهران را که فجر اسلام چاپ و منتشر نموده ایشان نیز امضاء نموده اند ولی معمولاً خود آقایان در پخش اعلامیه فعالیتی ندارند ممکن است که اگر به دستشان برسد البته در اختیار دیگران نیز بگذارند مهدی شاه آبادی س ـ پس این دو نفری که به وسیله ایشان به شما معرفی شده اند برای چه منظوری بوده است.
ج ـ آنچه من یقین دارم آن است که تمام آقایان حاضر در جلسات و مخصوصا آنها که بیشتر در جلسات حضور دارند متذکر این معنی بوده اند که این اعلامیه ها باید به دست روحانیت شهرستانها برسد و ایشان که می دانستند من از این اعلامیه ها در اختیار دارم و ایشان یعنی این دو نفر مسافر عازم حرکت می باشند جهت ارسال اعلامیه ها آنان را نزد من فرستاده اند تا من به وسیله آنها تعدادی اعلامیه به آن شهرستان بفرستم مهدی شاه آبادی س ـ سرکار اعتقاد دارید اقدامات انجام شده از جانب عده ای از روحانیون و پخش اعلامیه فجر اسلام صرفا جنبه دینی و مذهبی داشته است در صورتی که در اکثر اعلامیه های منتشره از جانب این عده به مقام شامخ سلطنت اهانت شده و مردم را به بلوا و آشوب دعوت نموده است.
در این مورد توضیح دهید .
ج ـ اولاً با کمال تاسف دریافت شما را از کارهای روحانیت تهران شدیدا تخطئه می کنم زیرا شما فکر می کنید که امضاءکنندگان اعلامیه های روحانیت تهران دارای مؤسسه ای به نام فجر اسلام می باشند و باید تمام مسؤولیت انتشارات فجر اسلام را به عهده گیرند شگفتا که با این همه آگاهی چگونه چنین برداشتی را اظهار می کنید و ثانیا در اعلامیه هایی که در جمع روحانیون تهران امضاء اینجانب نیز دیده می شود هرگز به هیچ شخصیتی هیچگونه اهانتی نشده و من باز تعجب دارم از این که چنانچه دیگران با امضای شخصی خودشان لحنی غیر مناسب با فکر ما در اعلامیه هایشان داشته باشند چگونه من مورد سؤال قرار می گیرم مهدی شاه آبادی س ـ نمونه اعلامیه هایی که از جانب روحانیون تهران و قم پخش و به وسیله فجر اسلام تکثیر گردیده به شما نشان داده شد و ملاحظه می فرمائید که در آن مردم را به بلوا و آشوب تحریک و به مقام شامخ سلطنت اهانت نموده است در این مورد چه توضیحی دارید بدهید.
ج ـ با کمال تأسف آنچه را که من دیده ام به هیچ شخصیتی هیچ گونه اهانتی نشده است و ضمنا آنچه را که من می توانم مسئولیت آن را به عهده داشته باشم اعلامیه ای است که آن را امضاء نموده ام که چنانچه به عرض رسید بری از این اتهام است مهدی شاه آبادی

توضیحات سند:

1ـ حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدجواد غروی علیاری در نجف اشرف متولد شد و تحصیلات اولیه و سطوح فقه و اصول را در نجف اشرف به پایان رسانده و سپس با مهاجرت به مشهد مقدس از محضر آیت الله العظمی میلانی (ره) استفاده کرده آن گاه به قم عزیمت از محضر اساتید و آیات عظام مرعشی نجفی، شریعتمداری و گلپایگانی بهره ها برد.
وی سرانجام با مهاجرت به تهران در مسجد امام زاده زیدبازار به اقامه نماز جماعت و انجام وظایف دینی اشتغال داشته اند.
ر.ک : گنجینه دانشمندان، شریف رازی، ج 3، صص 322 ـ 321

منبع:

کتاب شهید حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی شاه آبادی به روایت اسناد ساواک صفحه 353




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.