صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 29 مرداد 1336


گزارش


متن سند:

شب گذشته حاج ابوحسین آقا بزرگ ـ ایرانی ـ مقدم ـ خرازی ـ حاج محمدحسین ساوه از بازرگانان و همچنین آیت اله نوری ـ فقید یمنی ـ سید علی برقعی قمی ـ سید محمدباقر علوی ـ سید نصراله خرازی ـ حاج آقا باقر قمی و چند نفر دیگر از تجار و روحانیون در منزل آیت اله بهبهانی1 حضور داشتند.
در این جلسه در مورد بیانات اعلیحضرت همایون شاهنشاه که به علت تصادف با قیام ملی 28 مرداد ایراد فرمودند صحبت شد و عموم حضار از مفاد فرمایشات ملوکانه که بسیار مختصر و ساده و مؤثر تهیه شده بود اظهار خرسندی نموده و می گفتند که بین طبقات مختلف مردم نیز حسن اثر داشته است.
حاج ابوحسین می گفت چند نفر از دلال های کوچک و بازاری ها به نفع آقای علم و حزب مردم شروع به تبلیغ نموده و تجار را به قبول عضویت در حزب مذکور تشویق می نمایند آیت اله بهبهانی با لحن استهزاآمیزی گفتند واقعا جای تأسف است حزبی که کارگردان آن محمد فضائلی از مخالفین شاهنشاه است و بارها در حضور ایشان به مقام شامخ سلطنت اهانت نموده و عملیات وی نیز در زمان حکومت مصدق از کسی پوشیده نیست برای حفظ و جانبداری از اعلیحضرت همایون شاهنشاه تشکیل شده باشد سپس از آقای سردار فاخر حکمت رئیس مجلس شورای ملی و مشی سیاسی ایشان و اینکه همیشه دارای سیاست ثابتی می باشند تمجید شد.
سید باقر علوی در پاسخ آیت اله اظهار داشتند همه می دانند که حزب مردم دسته ای است که از طرف انگلیس ها برای کوبیدن سیاست آمریکائی ها بوجود آمده و آقای علم هم علاوه بر اینکه خود و خانواده اش سالها با انگلیس ها مأنوس بوده داماد قوام شیرازی و از سرسپردگان سیاست انگلیس می باشد.
سپس آیت اله نوری از حوادث اخیر سوریه و اینکه شوروی ها در آن کشور که هم مرز با ترکیه و هم پیمان ایران می باشد نفوذ فوق العاده یافته اند اظهار نگرانی کرده و حضار نیز اظهارات وی را تأیید می نمودند.
آیت اله نوری هم مدتی درباره حسن اثر فرمایشات ملوکانه بین مردم بالاخص آن قسمت از بیانات شاهنشاه که در مورد منفعت و حکومت نظامی ایراد فرموده اند تمجید کرده و خطاب به آیت اله بهبهانی اظهار داشته صلاح نبود جعفر بهبهانی مبادرت به چنین نطقی در مجلس بنماید زیرا علاوه بر توجه ذات ملوکانه به موضوع نفت با بصیرتی که اعلیحضرت همایون شاهنشاه در امور سیاست بین المللی دارند قبلاً کلیه جوانب کار را سنجیده و پا فشاری شاهنشاه بی مورد نیست ولی آیت اله بهبهانی پاسخ داده که نطق جعفر بهبهانی لازم بود و بایستی ایراد می شد حتی جعفر قبلاً مایل به ایراد این نطق نبود ولی ضمن مشورت با ایشان قانع گردید.
آیت اله نوری ضمن ابراز مخالفت با نظر آیت اله بهبهانی گفتند که ایشان در عقیده خود باقی می باشد ابوحسین ـ خرازی و اکثریت حضار هم نظر آیت اله نوری را تأیید کرده و گفته اند که جعفر بهبهانی جوان و احساساتی است و عده ای از دوستان جوان هم دو او را حلقه کرده و نامبرده را تحت تأثیر قرار داده اند.
منبع ـ موثق ارزش خبر ـ تأیید شده

توضیحات سند:

1ـ آیت الله سید محمد بهبهانی فرزند سید عبداللّه در سال 1250 شمسی در تهران متولد شد.
پس از انجام تحصیلات مقدماتی و سطح به خواندن فقه و اصول پرداخت و مدت 6 سال نیز فلسفه و معقول را نزد میرزا ابوالحسن جلوه فرا گرفت.
وی 7 سال هم در محضر علامه آشتیانی به تحصیل خارج فقه و اصول همت گمارد.
در نجف اشرف از محضر مرحوم آخوند خراسانی و فقهای معاصر بهره مند گردید و به درجه اجتهاد رسید.
پس از بازگشت به ایران، ضمن تدریس در حوزه علمیه تهران در کنار مرحوم والا، برای حکومت قانون و تشکیل مجلس تلاشهای زیادی نمود.
او که از آزادیخواهان تندرو به حساب می آمد، در دوره دوم وکیل مجلس شد.
وی نزد عموم سیاستمداران کشور از احترام خاصی برخوردار بود و برخی پیامهای خصوصی حضرت آیت الله بروجردی توسط ایشان به مقامات بالای دولتی ابلاغ می شد.
بعضی از علمای مرکز، در کارها و رویدادها، بدون مشورت با او کار نمی کردند.
وی یکی از روحانیون مشهور و از سران مشروطه بود و در کمیسیونی که از طرف مشروطه خواهان تشکیل شد، به همراه 27 نفر دیگر برای اداره امور کشور تعیین شد.
این کمیسیون محمدعلی شاه را از سلطنت خلع و احمدشاه را به نیابت وی انتخاب کرد.
از دیگر کارهای سیاسی او، بسیج عده ای از مردم جنوب تهران به نفع شاه و حضور در برابر کاخ شاه و منع وی از مسافرت به خارج در واقعه نهم اسفند 1331 بود.
شهرت علمی و جایگاه معنوی او سبب شد که تدریجا در تهران ملجأ و مرجع مؤمنان و نیازمندان شود.
وی حدود چهل سال در تهران به تدریس خارج فقه و اصول و ترویج دین پرداخت.
آیت الله بهبهانی در جریان نهضت امام خمینی در آخرین ماههای عمر خود به حمایت از امام برخاست و از همین رو مورد غضب رژیم واقع شد و در تنگنا قرار گرفت.
وی در 20 آبان ماه سال 1342 در سن 92 سالگی دارفانی را وداع گفت و پس از تشییع باشکوهی در تهران، جنازه اش به نجف اشرف منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.
ر.ک : محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج 4، ص 401.
باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ج 2، ص 165.
خاطرات حجت الاسلام فلسفی، ص 162.

منبع:

کتاب حزب مردم به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 28


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.