تاریخ سند: 15 آبان 1339
موضوع : حزب مردم محل: انتخاب انجمن شهر
متن سند:
شماره : 2 ـ 3 ـ 4119
تقی افراخان عضو حزب مردم می گفت حزب ملیون تاکنون برای شرکت در
فعالیت های انتخاباتی انجمن شهر تصمیمی اتخاذ ننموده لیکن حزب مردم که
مورد حمایت تیمسار علوی مقدم1 وزیر کشور است در نظر دارد افرادی که اکثرا
عضو انجمن های محلی و دارای نفوذ می باشند با پشتیبانی اولیای وزارت کشور
کاندید انتخابات انجمن شهر نمایند و برای این منظور نیز جلساتی در حزب مردم
تشکیل می شود و قرار شده است که در این مورد نیز با پروفسور عدل2 دبیرکل
حزب مردم مذاکره و نظر مشارالیه را جلب نمایند.
ضمنا گروه چپ حزب مردم
که تحت رهبری دکتر باهری و رسول پرویزی اداره می شود در نظر دارند با
استفاده از این موقعیت و به کار بردن تاکتیک انتخاباتی حزب منحله توده
کاندیدای خود را در انتخابات انجمن شهر به وزارت کشور تحمیل نمایند.
اصل در 30پ ـ ر
توضیحات سند:
1ـ مهدیقلی علوی مقدم فرزند
سرتیپ علیقلی علوی مقدم، در
سال 1282 در تهران به دنیا
آمد.
او پس از پایان تحصیلات
در مدرسه علوم سیاسی تهران
در ژاندارمری استخدام شد و
چندی بعد به فرانسه اعزام
گردید.
علوی مقدم در فرانسه
دوره های سواره نظام و ایلخی
را به پایان برد و در عین حال در
رشته دامپزشکی تا اخذ درجه
دکترا به تحصیل پرداخت.
او در
سال 1308 به ایران بازگشت و
در مشاغل مختلف نظامی به کار
پرداخت.
مشاغل عمده علوی
مقدم تا سال 1331 به شرح زیر
است : آجودانی دبیرستان نظام،
ریاست سررشته داری ارتش،
ریاست امور دواب و ایلخی،
فرمانده گارد مرزی و گمرک،
نماینده فوق العاده دولت در
جنوب و فرمانده ژاندارمری ،
مهدیقلی علوی مقدم در 30 تیر
1331 فرماندار نظامی تهران
بود و در کشتار مردم
تظاهرکننده، نقش اصلی داشت.
پس از صعود مجدد مصدق، او
به اتفاق سرلشگر گرزن، رئیس
ستاد ارتش، به عنوان مسئولین
درجه اوّل حادثه در باشگاه
افسران بازداشت ولی پس از
چند روز آزاد شدند، و مصدق
به جای علوی مقدم، سرتیپ
افشارپور را به همراه گروهی از
امرای ارتش (سپهبد شاه بختی:
سرلشگر گرزن و 10 سرتیپ) به
علت تحریک علیه دولت
بازنشسته کرد.
این عناصر به
رهبری فضل اللّه زاهدی «کانون
افسران بازنشسته» را به مرکز
توطئه های خود بدل کردند.
علوی مقدم از چهره های فعّال
در کودتای 28 مرداد 1332 بود
و به پاس این «خدمت»،
توسط محمد رضا پهلوی به ریاست شهربانی کل کشور گمارده شد.
دوران ریاست علوی مقدم به شهربانی قریب به 8 سال به طول کشید و او در این سمت به درجه سپهبدی رسید.
با آغاز نخست وزیری دکتر
منوچهر اقبال، علوی مقدم رقابت
شدیدی را با او آغاز نمود و در
عین حال در ستیز جدّی با تیمور
بختیار، رئیس ساواک قرار
گرفت.
اسناد مربوطه روابط
نزدیک علوی مقدم را، که یک
چهره «انگلوفیل» سرشناس
محسوب می شد، با اسداللّه علم
نشان می دهد و قاعدتا باید
اوجگیری جاه طلبی های علوی
مقدم و تحریکات او علیه دکتر
منوچهر اقبال را به تلقین های علم
منتسب کرد.
توسعه نفوذ علوی
مقدم، که طی دوران طولانی
ریاست او به شهربانی به دست
آمده بود، سبب شد که محمدرضا
پهلوی در شهریور ماه 1339 او
را محترمانه از پایگاه قدرتش به
دور کند و در دولت شریف امامی
در پُست وزارت کشور بگمارد.
این تحریک شاه علیه
توطئه هایی که نه تنها شهربانی
بلکه ساواک و اداره دوم ارتش
را نیز فرا گرفته بود، چند ماه بعد
به برکناری دو چهره مقتدر و
جاه طلب دیگر ـ سپهبد تیمور
بختیار رئیس ساواک و سپهبد
حاجی کیا رئیس اداره دوم ارتش
ـ انجامید.
(ر.ک : ظهور و سقوط سلطنت
پهلوی، ج 2، صص 469 ـ 470 و
474)
2ـ یحیی عدل فرزند یوسف
(مکرم الملک) در 1287 ش در
تهران متولد شد.
پس از پایان
تحصیلات ابتدایی، برای ادامه
تحصیل عازم فرانسه شد.
دوره
متوسطه را در دو رشته فلسفه و
ریاضی به پایان رساند سپس
وارد دانشگاه شد و در رشته
پزشکی به تحصیل پرداخت.
در
1318 به ایران مراجعت و در
دانشکده پزشکی به عنوان استاد
به تدریس پرداخت و ریاست
بخش جراحی بیمارستان سینا را
به عهده گرفت.
مشاغل وی
عبارتند از : سناتور انتصابی و
رئیس هیئت مدیره باشگاه
ورزشی شاهنشاهی و همچنین
دبیر کل و سپس رئیس کل و
رئیس دفتر سیاسی حزب مردم،
مؤسس و ریاست سازمان
مالکین آپارتمانها و واحدهای
ساختمانی سامان.
او دارای تألیفات پزشکی بوده و
همسرش فرانسوی است.
او از
سهامداران عمده کارخانه سیمان
تهران بوده و در بانکهای پاریس
و داخل کشور وجه نقد بسیاری
داشته است.
طبق گزارش ساواک
در سال 39 یاد شده تمایل
انگلیسی داشته ولی در عین حال
با آمریکائی ها هم مربوط بوده
است.
(مجله دنیای علم، شماره
11، 1345 ش ؛ اطلاعات ش
11185، 1342 ش ؛ پرونده
یحیی عدل در ساواک)
او دوست و هم بازی قمار شاه
بود.
عدل که دکتر جراح بود، جز
بازی رفت و آمد زیادی در
دربار نداشت.
او برای ایفای
نقش رهبری حزب اقلیت یعنی
حزب مردم در مواقع لازم
استفاده می شد.
او معمولا
سناتوری آلت دست شاه بود و
شاه پروفسور عدل را برای خالی
نبودن عریضه به جای علم به دبیر
کلی حزب مردم انتخاب کرد.
(پس از سقوط، احمدعلی مسعود
انصاری)
منبع:
کتاب
محمد باهری به روایت اسناد ساواک صفحه 55