تاریخ سند: 8 اردیبهشت 1355
موضوع: نامه شیخ احمد ضیافتی کافی1
متن سند:
از: 21 ﻫ
به: 312 شماره: 2526 /21هـ
نامبرده بالا اخیراً نامهای از شهرستان ایلام جهت شخصی بنام آیتالله شیخ عبدالرحمن حیدری به قم ارسال نموده است که عیناً بپیوست تقدیم میگردد.
نظریه شنبه ـ نظری ندارد.
نظریه دوشنبه ـ نامه مذکور حاوی مطالب جالب توجهی راجع به تماس شیخ احمد ضیافتی کافی با فلسفی2 (واعظ مقیم تهران) و مسائل دیگری است و همچنین از شخصی بنام شیخ محمد تعمیرکاری3 که برابر امریه شماره 12612 /312 ـ23 /12 /52 دستور دستگیری وی صادره شده بود نام برده شده و از مفاد نامه استنباط میشود که تعمیرکاری در ایلام سکونت دارد.
علیهذا با تقدیم فتوکپی نامه مذکور مقرر فرمائید چنانچه دستگیری تعمیرکاری مورد لزوم میباشد از طریق پست مربوطه در این زمینه اقدام لازم معمول دارند.
پارسا
نظریه سهشنبه ـ مفاد گزارش خبر و نظریه دوشنبه مورد تأیید بوده عین نامه جهت گیرنده ارسال شده است ضمناً ترتیبی اتخاذ گردیده تا اعمال و رفتار حیدری مورد نظر مراقبت گردد.
رهبر
مفاد گزارش خبر و نظریه سهشنبه مورد تأیید است عین نامه جهت گیرنده ارسال شده است.
توضیحات سند:
1.
حجۀالاسلام شیخ احمد ضیافتی کافی اول خرداد 1315 شمسی برابر با جمعه اول ربیع الاول 1355(ﻫ ق) در مشهد مقدس دیده به جهان گشود.
در برخی اسناد با نام کافی خراسانی و کافی تهرانی نیز از وی یاد شده است.
پدرش حاج میرزامحمد کافی و مادرش خانم زهرا غفورپور بود.
پدر بزرگش حضرت آیت الله میرزا احمد کافی امامی از علمای معروف یزد بود که به قصد زیارت به مشهد مقدس عزیمت و در آنجا سکنی گزیده بود.
مرحوم کافی در شش سالگی وارد دبستان ایمانی مشهد (به مدیریت حجۀالاسلام حاج سیدحسن مؤمن زاده) شد و به فراگیری دروس متداول مشغول شد.
پس از آن هم زمان با تحصیل دروس جدید، در نزد پدر بزرگ خود به فراگیری علوم اسلامی پرداخت.
بخشی از مقدمات را نزد وی خواند و در سال 1327 وارد مدرسه علمیه نواب مشهد شد.
او از پانزده سالگی در حرم مطهر رضوی حضور می یافت و با صدای گرم خود برای زائران دعای کمیل می خواند.
در سال 1333 به همراه پدر بزرگ خود مرحوم حاج میرزا احمد کافی عازم نجف اشرف گردید و در مدرسه آیت الله سیدمحمدکاظم یزدی معروف به مدرسه سید به تحصیل پرداخت و از محضر آیات عظام سیدابوالقاسم خویی، سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی، شهید سید اسداللّه مدنی و حسین راستی کاشانی بهره برد.
در سال 1338 به توصیه شهید آیت الله مدنی به مشهد بازگشت.
در اواخر سال 1342 در تهران ساکن شد.
اولین سخنرانی سیاسی وی علیه لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در تاریخ 14 /12 /41 در منزل آیت الله قمی انجام گرفت که منجر به بازداشت وی شد.
در دوم فروردین سال 42 به علت سخنرانی علیه رژیم شاه تحت تعقیب قرار گرفت.
در قیام 15 خرداد 42 جزء وعاظی بود که اعلامیه ای در حمایت از امام صادر و امضا کردند.
در تاریخ 4 /11 /43 به مدت چهار ماه و در تاریخ 8 /4 /49 تا 18 /4 /49 نیز بازداشت شد.
در سال 54 به علت سخنرانی حاد علیه رژیم صهیونیستی دستگیر و توسط کمیسیون امنیت اجتماعی به سه سال تبعید به ایلام محکوم شد و در تاریخ 21 /9 /54 به شهربانی ایلام تحویل داده شد.
ولی در ایلام نیز با اقامه نماز جماعت و اقدام به تأسیس کتابخانه و مدرسه علمیه به تلاش خود استمرار داد و به علت این فعالیت ها و تلاش آیت الله سیداحمد خوانساری و سرازیر شدن مردم به شهرستان ایلام برای دیدار او، ساواک مجبور شد از باقی مدت تبعید وی صرفنظر نماید و نامبرده در تاریخ 29 /8 /55 مجدداً به تهران بازگشت.
ساواک مرتباً جلسات، مکاتبات و تلفن های وی را کنترل می کرد و در مواقع حساس او را احضار و تذکرات لازم را به او می داد.
نامبرده علاوه بر وعظ و خطابه در فعالیت های فرهنگی و خدمت رسانی به مردم محروم فعالیت گسترده داشت.
ساخت مهدیه تهران، تأسیس صندوق قرض الحسنه مهدیه، ارائه خدمات درمانی و تأسیس داروخانه مهدیه، تأسیس حوزه علمیه مهدیه، خریداری مشروب فروشی مجاور مهدیه و تبدیل آن به کتابخانه، عیادت از بیماران، احداث درمانگاه در شهرهای مشهد، گرگان، دهلران، آران کاشان، ساختن بیش از بیست مهدیه در شهرهای مختلف، تأسیس حوزه علمیه ایلام، ساخت حمام در ایلام، ساوه و دهلران، و...
از جمله فعالیت های ارزشمند او بود.
همزمان با تحریم جشن میلاد امام زمان (عج) در سال 57 از سوی امام خمینی (ره)، مرحوم کافی علیرغم فشار شدید ساواک به برگزاری جشن نیمه شعبان از این کار خودداری کرده و به همراه خانواده عازم زادگاهش مشهد شد و در صبح روز جمعه پانزده شعبان 1398 قمری برابر با سی تیر 1357 پس از اقامه نماز صبح در مسجد شیروان و پس از گذشت سی کیلومتر از شهرستان قوچان اتومبیل دچار سانحه شده و ایشان به جوار رحمت حق شتافت و طی مراسمی که تحت کنترل شدید قرار داشت در خواجه ربیع دفن گردید.
رک: حجۀالاسلام شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی
2.
حجۀالاسلام شیخ محمدتقی فلسفی فرزند حاج شیخ محمدرضا تنکابنی در سال (8)1286 شمسی (1326 هجری قمری) در تهران تولد یافت.
تحصیلات خود را از سن 6 سالگی آغاز کرد و از محضر اساتیدی چون مرحوم والدش، آقاشیخ محمدعلی کاشانی، میرزا مهدی آشتیانی، میرزا طاهر تنکابنی و میرزا یونس قزوینی بهره مند گردید.
وی نخستین بار در سن 16 ـ 15 سالگی در مسجد محل با شعری در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) به منبر رفت و چنان مورد استقبال مردم واقع گردید که در سن 19 سالگی از جمله مدعوین سخنرانی در مجلس شورای ملی آن زمان شد و نامش ورد زبان مردم گردید.
او مبارزات خود را از زمان رضا خان آغاز نمود و در سال1316 شمسی پس از حادثه خونین مسجد گوهرشاد، بربالای منبر این حادثه را محکوم کرد و در نتیجه مدتی ممنوع المنبر و از پوشیدن لباس روحانیت محروم گردید.
حجۀالاسلام فلسفی با حزب توده و تشکیل دولت غاصب اسرائیل مبارزه می کرد و به جمع آوری اعانه جهت کمک به مردم مظلوم فلسطین می پرداخت.
از خصوصیات بارز وی اطاعت محض و بی چون و چرا از مرجعیت عالی شیعه حضرت آیه اللّه العظمی بروجردی بود که ضمن ملاقات با شاه و رساندن نقطه نظرات آقای بروجردی، موجب عدم تخریب مسجد مادر شاه و ساخت مسجد ارک فعلی، الزامی شدن درس تعلیمات دینی در مدارس و عدم حرکت دادن مشعل از امجدیه تا دربار که نمودی از آتش پرستی بود، گردید.
در پی غائله انجمن های ایالتی و ولایتی و لوایح ششگانه مخالفت خود و علما و مراجع وقت به ویژه حضرت امام خمینی (ره) را طی یک سخنرانی پرشور ابراز داشت و به همین دلیل تحت تعقیب قرار گرفت و تا بعد از انجام رفراندوم تحمیلی شاه از رفتن به منبر محروم شد.
آقای فلسفی نخستین بار در تاریخ 18 اسفند سال 1341 در مجلس دومین سالگرد رحلت حضرت آیه اللّه بروجردی توسط نیروهای شهربانی بازداشت و 2 روز در زندان قزل قلعه محبوس گردید و سپس به مدت 48 روز ممنوع المنبر شد.
در حادثه مدرسه فیضیه منبرهای متعدد رفت و سخنانی پرشور ایراد کرد.
در شب عاشورای سال 1342 طی نطقی کوبنده به استیضاح دولت اسداللّه علم پرداخت که در همان روز، سخنرانی وی تحت عنوان «اولین استیضاح ملی در سال 1342» چاپ و در تیراژ وسیع در اختیار مردم قرار گرفت.
به همین دلیل برای بار دوم از سوی نیروهای شهربانی بازداشت و به زندان شهربانی منتقل گردید.
او که در حادثه خونین 15 خرداد در زندان بسر می برد، تدریس فن خطابه را برای علاقه مندان در زندان آغاز کرد.
این دوره زندان 45 روز به طول انجامید.
پس از آزادی از زندان در روز جمعه 28 تیرماه 1342، بلافاصله به ساواک احضار و به مدت 100 روز ممنوع المنبر گردید، اما این بار ممنوعیت به مدت 250 روز طول کشید تا سرانجام در 26 اردیبهشت 1343 برابر با دوم محرم ممنوعیت رفع شد.
وی در سفرهای تبلیغی خود به شهرهای مختلف، محور سخنرانی های خود را پیام های حضرت امام قرار می داد و به تبیین و تشریح خط کلی نهضت می پرداخت.
پس از تبعید امام (ره) به ترکیه، از سوی ساواک مورد سوء قصد قرار گرفت.
در سال 1350 در مورد حادثه اخراج ایرانیان از عراق به ایراد یک سخنرانی و تشریح مواضع امام علیه بعثیون عراق پرداخت، اما به دنبال توهین دو تن از سناتورهای انتصابی رژیم شاه نسبت به حضرت امام(ره)، چنان به رژیم شاه حمله کرد که حکم ممنوعیت دائمی او از رفتن به منبر صادر شد.
پس از گذشت 2 سال از ممنوعیت منبر مرحوم فلسفی، رژیم به طور مستقیم به وی اعلام کرد که تنها با نوشتن یک دستخط یک سطری به شاه، ممنوعیت وی لغو خواهد شد، ولی او زیر بار نرفت و همچنان استقامت ورزید.
آقای فلسفی سالهای 56 و 57 خصوصاً هنگام شهادت آقا مصطفی خمینی و درج مقاله ای با نام جعلی احمد رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام به موضع گیری های بسیار سخت پرداخت.
در ایام محرم 1357 مردم را به برگزاری با شکوه مراسم عزاداری فرا خواند و آنان را از گرفتن اجازه عزاداری از شهربانی منع نمود.
سرانجام پس از هفت سال ممنوعیت منبر و در روز سوّم ورود حضرت امام خمینی (ره) به وطن، در مدرسه علوی (اقامتگاه موقت امام) و با حضور هزاران نفر از علما و روحانیون تهران و سایر شهرهای ایران، اولین سخنرانی خود را در محضر حضرت امام و به خواست ایشان ایراد نمود و موجبات انبساط خاطر امام و سایر حاضرین را فراهم آورد.
در پایان امام فرمودند: «اعلام کنید که منبر آقای فلسفی فتح شده است.
» حجۀالاسلام فلسفی صاحب سخنرانی های روشنگرانه و تألیفات ارزشمند ماندگار از جمله کتاب کودک در دو جلد، کتاب جوان در دو جلد و آیه الکرسی می باشد.
ایشان علیرغم کهولت سن تا پایان عمر با برکت خود به فعالیت های مختلف و منبرهای تبلیغی خویش ادامه داد و بالاخره در روز جمعه 27 /9 /77 و در سن 93 سالگی به رحمت ایزدی پیوست.
وی در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) در شهرری به خاک سپرده شد.
رک: حجۀالاسلام حاج شیخ محمدتقی فلسفی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی
3.
حجۀالسلام شیخ محمد تعمیرکاری در بهمن 1314 در شهرستان ایلام متولد شد.
تحصیلات ابتدایی را درهمین شهر گذراند و در 22 سالگی وارد حوزهی علمیه قم گردید.
وی دروس خارج فقه و اصول را نزد آیتاللهالعظمی گلپایگانی، آیتالله وحید خراسانی، آیتالله مشکینی، آیتالله فاضل لنکرانی، آیتالله حسین نوری و آیتالله مکارم شیرازی گذراند.
حجۀالاسلام تعمیرکاری همزمان با آغاز نهضت امام خمینی (ره) فعالیت سیاسی خود را آغاز کرده و به تدریج به شخصیتی محوری در استان ایلام تبدیل گردید.
تلاشهای حجۀالاسلام تعمیرکاری در جهت تبیین اندیشههای امام(ره) در استان محروم ایلام سبب گردید که ساواک برای ایشان محدودیتهایی را ایجاد و بارها دستگیر و تبعید نماید.
اولین بازداشت حجۀالاسلام تعمیرکاری در 25 /5 /1346 صورت گرفت.
سخنرانیهای افشاگرانهی وی موجب شد تا ساواک ایشان را در بهمن 1352 در میان وعاظ ممنوعالمنبر معرفی کند.
در اسفند همین ماه دوباره دستگیر و در کمیتهی مشترک ضدخرابکاری به شدت مورد شکنجه و بازجوئی قرار گرفت.
در طول سالهای 54 تا 56 نام وی همواره در میان وعاظ ممنوعالمنبر دیده میشود.
سخنرانیشدیدالحن وی در مورد سیاستهای رژیم پهلوی در 29 /9 /1356 موجب دستگیری وی شده و به مدت دو سال به شهرستان مشکینشهر تبعید گردید.
فعالیتهای حجۀالاسلام تعمیرکاری در مشکینشهر باعث گردید تا رژیم پهلوی وی را به «ایذه» در استان خوزستان منتقل کند.
در سال 1357، به دنبال فشار قاطبهی مردم ایلام مبنی بر آزادی ایشان، در 5 /8 /1357 به ایلام بازگشت و تا پیروزی انقلاب اسلامی نقش محوری را در هدایت اعتراضات مردمی برعهده گرفت.
حجۀالاسلام تعمیرکاری در دورهی هشت سالهی جنگ تحمیلی در صف رزمندگان قرار گرفت و از سال 1372 امام جمعه موقت ایلام بود.
وی سرانجام پس از سالها مبارزه و تلاش برای تبین اندیشههای امام خمینی (ره) و تبلیغ اسلام در 28 فرودین 1379ﻫ ش به دیار باقی شتافت.
رک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، عالم مبارز حاج شیخ محمد تعمیرکاری، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1390
منبع:
کتاب
آیتالله شیخ عبدالرحمن ایلامی به روایت اسناد ساواک صفحه 89