تاریخ سند: 23 فروردین 1342
موضوع: درباره سخنرانی اعلیحضرت
متن سند:
تاریخ:23 /1 /1342
موضوع: درباره سخنرانی اعلیحضرت
موضوع سخنرانی اعلیحضرت که دختران و زنان به نظام نمیروند1 بسیار مورد توجه عدهای شده و بدبین به امثال قمی و میلانی شدهاند. یک نفر از بازاریها در چند روز قبل میگفت مجلسی بودیم که پسر میلانی میگفت دین و اسلام از دست رفت، آخوندها با ما کمک نمیکنند، مردم متدین همراه نیستند، دیگر چیزی برای شما باقی نگذاردند زیرا طلاب را از پیش بردهاند در قم، دخترها را به نظام خواهند برد. پس از سخنرانی شاه مطلب روشن شد و فهمیدند کاملاً تحریکات است.
ضمیمه پرونده مربوطه شود ـ 24 /1 /42
توضیحات سند:
1. سربازی رفتن دختران نخست در لوایح ششگانه شاه در سال 1341 مطرح شد. در این لوایح که هر سال تعدادی به آن افزوده میشد و نهایتاً به 21 اصل یا لایحه رسید، اصلی به «سپاه دانش» اختصاص داشت. بر اساس این طرح، گروهی از جوانان پس از اخذ دیپلم متوسطه به عنوان سربازی به پادگانهای ارتش رفته و پس از گذراندن دوره چهارماهه آموزش نظامی، به آموزش و پرورش میرفتند و به عنوان معلم به روستاها و مناطق دوردست اعزام میشدند. از آنجا که دختران نیز در این طرح سهیم بوده و باید در پادگانها آموزش نظامی میدیدند و به روستاها اعزام میشدند، این موضوع، مورد مخالفت علما و متدینین واقع شد.
امام خمینی رحمتالله علیه در پیامی که به مناسبت تحریم عید نوروز سال 1342 دادند، به این مسئله اعتراض نموده و چنین نوشتند: «دستگاه حاکمه به احکام مقدسه اسلام تجاوز کرد و به احکام مسلمه قرآن قصد تجاوز دارد. نوامیس مسلمین در شُرف هتک حرمت است و دستگاه با تصویبنامههای خلاف شرع و قانون اساسی میخواهد زنان عفیف را ننگین و ملت ایران را سرافکنده کند. دستگاه جابره در نظر دارد تساوی حقوق زن و مرد را تصویب و اجرا کند، یعنی احکام ضروریه اسلام و قرآن کریم را زیرپا بگذارد، یعنی دخترهای هجدهساله را به نظام اجباری ببرد و به سربازخانهها بکشد، یعنی با زور سرنیزه دخترهای جوان عفیف مسلمانان را به مراکز فحشا ببرد.» (مجلد اول همین مجموعه، ص 309) سایر علمای کشور نیز در این باره صحبت و مخالفت خود را اعلام کردند که موجب نگرانی شدید مردم شد. شدت نگرانی مردم چنان بود که شاه تصمیم گرفت شخصاً به آن پاسخ دهد. وی در سخنرانی تاریخ 12 فروردین سال 1342 در مراسم افتتاح بنای مقبره نادرشاه در مشهد با انکار ماجرای سربازی رفتن دختران، آن را «جعلیات و شایعات» خواند و گفت: «... وظیفه ما این است که برای دفاع از خودمان وسایل لازم داشته باشیم، امروزه این وسایل جنبه فنی پیدا کرده و ما باید از افراد خود کم کنیم و به افراد فنی اضافه کنیم. این صحبت کم کردن افراد نظامی مرا به یاد جعلیات و شایعاتی میاندازد که ناشرین آنها را منتشر کردهاند. یکی از این ناشرین انتشار داده که دختران 18 و 19 ساله را میخواهند به نظام وظیفه ببرند، در حالی که ما از تعداد افراد نظام وظیفه کم میکنیم. آیا این مضحک نیست که چنین دروغهای شاخداری جعل میکنند. این گونه شایعات مضحک و دروغهای شاخدار دلیل بر ضعف و بدبختی کسانی است که این جعلیات را انتشار دادهاند. دخترهای ما باید درس بخوانند دنبال وظایف خانهداری و تربیت اولاد و وظایف مادری خود بروند و ما به اندازهی کافی مرد داریم که آنها بتوانند حافظ این آب و خاک و سرحدات و مذهب و ناموس کشور باشند. وظیفه مأمورین قضائی و انتظامی است که ناشرین این اکاذیب را تعقیب و مجازات نمایند.»[روحانی، سید حمید، بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی، نشر چاپ و صحافی افست (سهامی عام)، چاپ دوم، 1361، ص 321]
شاه روز بعد در شهرستان بیرجند بار دیگر با حمله به «قشریون» درباره سربازی دختران سخنرانی کرد و چنین گفت: «اصلاً از لحاظ پادشاه مملکت هیچ قوم و جامعهای را بادوام نمیبینم مگر اینکه اساس و پایه کارش بر اعتقادات عمیق دینی و مذهبی نهاده شده باشد پس دین برای بقای ما خیلی لازم است... اینها جسارت و تهمت را به جای مضحکی رسانیدهاند که مسلماً هر کس بشنود یا خندهاش میگیرد یا به حال این بیچارهها و بدبختها غصه میخورد. ضمن صحبتهائی که کردم یکی همان بود که دیروز من گفتم در روی مقبره نادرشاه افشار که از روی غرض و به دروغ گفتهاند میخواهند دخترهای 18، 19 ساله را ببرند به نظام وظیفه؛ ولی خوب ممکن است یک روز، دو روز، ده نفر، بیست نفر، خوشباور یا زودباور باشند و احیاناً یک همچو دروغی را یکی دو ساعتی در فکرشان نگه دارند و بعد دور بریزند، ولی کار اینها ببینید به کجا رسیده است که متوسل به چنین تهمتی و دروغهائی میشوند، برای این که نه فقط همچنین خیالی هم البته مضحک است و به هیچ وجه وجود ندارد یعنی همانطور که دیروز توضیح دادم اصلاً لزومی ندارد ولی این بیچارگی و بدبختی این افرادی را میرساند که منافع آنها متأسفانه یا خوشبختانه به خطر افتاده است.» [منبع پیشین، ص 4- 223]
بهرغم انکار شدید این موضوع از سوی شاه، سرانجام چهار سال بعد این موضوع از سوی رژیم طاغوت به اجرا درآمد. امام(ره) در تاریخ 26 فروردین 1346 نامهای به هویدا نوشت و دولت را از انجام این کار نهی کرد. در نامه امام آمده است: «از خداى بزرگ بترسید؛ دخترهاى جوان گول خورده را به سربازخانهها نبرید؛ به نوامیس مسلمین خیانت نکنید. آیا این حقیقت تلخ را که قبلًا انکار کردید و گوینده آن را مستحق تعقیب دانستید، حالا هم که عمل کردید انکار مىکنید؟ آیا فجایع جشن بیست و پنجمین سال [سلطنت محمدرضا] را و بىفرهنگیها که در آن کردید منکر هستید؟» [صحیفه امام، ج2، ص: 127]
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 02 صفحه 63