صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

مکالمات سوژه در روز چهارشنبه 1/9/57

تاریخ سند: 1 آذر 1357


مکالمات سوژه در روز چهارشنبه 1/9/57


متن سند:

مکالمات سوژه در روز چهارشنبه 1 /9 /57
شخصی تلفن کرد و پرسید: دستور بستن مغازه‌ها داده شده است؟ 1 /9 /57
رجبعلی [کریمی]: خیر، حتی دیشب آقای مناقب بالای منبر گفته است که امروز کلیه مغازه‌ها باز باشد و تمامی آنها هم عکس آقا را بزنند تا ببینم کی حرف می‌زند و اگر کسی کوچک‌ترین اهانت کرد، من می‌دانم[و] آنها و حتی به تمام تاکسی‌ها و تمام شخصی‌ها هم گفته شده است که عکس آقا را بزنند تا ببینم کی می‌تواند اهانت کند و اگر کوچک‌ترین اهانتی بشود، دستور می‌دهم که کلیه مغازه‌ها را ببندند.
*****
جوانی تلفن کرد و گفت: یک نفر را دیشب بردند بیمارستان گودرزی که تیر به ریه‌اش خورده است؛ آقای مناقب یک تحقیقی بکنند، حالش هم خیلی وخیم بوده است.
رجبعلی: یکی هم رفته است بیمارستان افشار، که تیر به پایش خورده است.
ناشناس: بله، ولی حال این بیمارستان گودرزی خیلی بد است.
*****
شخصی به نام خدمتگزار1 پرسید: آیا مغازه‌ها امروز تعطیل است؟
رجبعلی: دیشب که آقای مناقب بالای منبر گفته است که تمامی مغازه‌ها باز باشد و تمامی مغازه‌ها و تاکسی‌ها و شخصی‌ها عکس آقای خمینی را بزنند تا ببینم کی می‌تواند اهانت کند و اگر کوچک‌ترین اهانتی شد، دستور می‌دهم که تمامی مغازه‌ها اعتصاب کنند.
*****
جوانی تلفن کرد و گفت: الان جلوی ژاندارمری عده‌ای را گرفته‌اند و هرکس هم عکس خمینی را داشته است، پیاده می‌کنند و حتی دیشب هم عده‌ای را گرفته‌اند.
*****
شخصی به نام مشار از کرمان تماس گرفت و پرسید: وضع مدارس یزد چطور است؟
رجبعلی: گویا رئیس جامعه معلمان دستور داده است که تا اطلاع ثانوی مدارس تعطیل باشه.2
*****
شخصی به نام شورکی از منزل سوژه با شخصی به نام هادی آراسته تماس گرفت.
هادی: چند تا کشته شده‌اند؟
شورکی: فعلاً معلوم نیست، ولی در حدود چهار پنج تا و خیلی هم زخمی شده است.
هادی: یک جنازه که الان از بیمارستان افشار درآورده‌اند. برای تشییع جنازه حظیره نمی‌روی؟
شورکی: الان که جلوی ژاندارمری ایستاده‌اند و هرکسی را که رد می‌شود می‌گیرند و حتی آخوندها را هم می‌گیرند و عده‌ای را هم گرفته‌اند و خیلی پلیس شدت دارد به خرج می‌دهد.
هادی: می‌خواهند امروز تشییع جنازه کنند و سوم حسین زنبق را بگیرند.
شورکی: حالا بیا اینجا.
هادی: باشه، تا نیم ساعت دیگر می‌آیم.
*****
مناقب به دکتر پاک نژاد گفت: حال این مجروحی که در بیمارستان گودرزی است، حالش خوب نیست. شما توصیه‌ای بفرمایید که بهش برسند. کشته هم دیشب بوده است؟
دکتر: خیر؟
مناقب: پس چطور اطلاع داده‌اند که دو تا جنازه از بیمارستان افشار بیرون آورده‌اند؟
دکتر: پس تحقیق بکنم، خبر می‌دهم؛ ولی گمان نکنم چنین چیزی صحت داشته باشد.
*****
شخصی به نام [شیخ کاظم] وحید به مناقب گفت: آقای [ابوالقاسم] وافی گفته است مجروحی که در بیمارستان افشار است، طلبه می‌باشد.
مناقب: فکر نکنم؛ همان دیشب گویا بستگانش او را به منزل برده‌اند.3

توضیحات سند:

1. ساواک یزد در گزارش این روز(1 /9 /57) نوشت: « اعتصاب دانشجویان دانشسرایعالی یزد کماکان ادامه دارد. ضمناً از روز جاری تا روز شنبه 4 /9 /57 دانشکده صنعتی افشار یزد تعطیل(اعتصاب) می‌باشد.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک . استان یزد . ج 5. سند شماره: 4696 - 1 /9 /57
2. روز اول آذرماه، مصادف با سومین روز شهادت حسین زنبق بود که در چگونگی برگزاری مراسم این روز، نوشته شده: « از ساعت 1600 الی 1800 روز 1 /9 /57 مراسم سوم یک نفر مقتول اغتشاشات روز 29 /8 /57 در گورستان شهر یزد برگزار شد و حدود 1500 نفر پیاده و با اتومبیل از مسجد حظیره تا گورستان با دادن شعار مذهبی راه پیمائی کردند و هیچگونه درگیری پیش نیامد.» همان . سند شماره: 661 /5 - 2 /9 /57
در اعلامیه جامعه روحانیت اردکان آمده است: « ... بار دیگر دست جنایتکار شاه از آستین دژخیمان او به در آمد و مردم بی دفاعی که از مسجد خارج شده بودند و قصد رفتن به مجلس ختم خواهر و برادرانی که در تظاهرات از دست داده بودند، داشتند، هدف گلوله قرار دادند... به منظور تجلیل از روح پاک شهیدان راه عدالت و آزادی و ابراز انزجار و تنفر از عاملین حوادث چند روز اخیر یزد، شیراز، جهرم، ساری، مشهد و سایر شهرهای ایران مجلس ختمی از ساعت 5 /8 صبح روز پنجشنبه 2 /9 /57 در مسجد جامع شهر اردکان منعقد است...» همان . سند شماره: 4750 /26 ﻫ - 8 /9 /57
***

منبع:

کتاب گفت و شنود، جلد دوم - شنود مکالمات شهید آیت‌الله محمد صدوقی صفحه 163
صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.