تاریخ سند: 14 فروردین 1357
ساری
متن سند:
از: بابل تاریخ: 14 /1 /2537[]
به: ساری شماره: 3081 /2ﻫ ب
0114
ساعت 1700 مورخه 13 /1 /37 یک نسخه اعلامیه مضرّه تایپ شده تکثیر شده که در خیابان فرح شرقی بابل نرسیده به کمربندی روی آسفالت خیابان افتاده بود توجه یکی از کارمندان این سازمان را جلب و تحویل میگردد که مضمون آن به شرح زیر میباشد:
بسم الله الرحمن الرحیم. متن نامه امام خمینی درباره اربعین شهدای قم و تبریز «لا حول ولا قوۀ الّا باالله العلی العظیم» با فرا رسیدن اربعین مقتولین مظلوم تبریز غمهای ملت غیرتمند تجدید میشود. ملّت مظلوم ایران باید هر چند صباحی پرچمهای سیاه افراشته کنند و در سوگ بنشینند. برای جوانان عزیز و عزیزان اسلام که به دست عمّال آمریکا و به امر شاه در خاک و خون کشیده شدند..... ما از این جنایات پی در پی و کشتار وحشیانه ناراحت و در عین حال امیدواریم ناراحتی برای آنکه جوانان رشید روحانی و دانشگاهی و بازاری و سایر طبقات را امید برای آتیهی کشور هستند از دست دادهایم و میدهیم و امیدواریم چون میبینیم این جنایات شاهانه و این کشتار وحشیانه نتوانست و نمیتواند نهضت این ملّت بیدار به پا خاسته1 به سستی گرایاند و هرچه جنایت و قتل افزایش یافت ملّت در ارادهی آهنین خود قویتر و مستحکمتر شد...... شما ای ملّت بزرگ ایران از این تلاش مذبوحانهی دستگاه جبّار و از این قتل و جرح قم و تبریز نهراسید و نمیهراسید که خود این جنایات نشانه وحشتزدگی شاه و از دست دادن اعتدال اعصاب او است..... و لازم است این بوقهای تبلیغاتی شاه و دستنشاندگان بیآبرویش را هرچه رسوا و افتضاح آن را آشکارتر کنید چه بوقهایی که پنجاه سال است برای جا زدن دودمان خیانتکار پهلوی به جای خدمت به وطن که در این چند روز به اوج خود رساندند.... مصیبتهای ما اگرچه یکی دو تا نیست و در این کشور آزاد زنان به منطق شاه و جریان عدالت اجتماعی و حرکت به سوی تمدّن بزرگ به اصطلاح کارتر شاه ملّت باید همیشه عزادار باشد لکن مصیبت بزرگ را که [بر]برادران تبریزی ما وارد شد اربعین آن را در سوگ هستیم و ملّت ایران نیز در آن روز با عزای عمومی خود به ملّتهای آزاد جهان بفهماند که ما با چه شرایطی زندگی میکنیم. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین را خواستار و قطع ایادی اجانب را امیدوارم. روحالله الموسوی الخمینی.
تقیزاده
آقای هودی اقدام نمایید 16 /1 /37
توضیحات سند:
1. در اصل: خواسته
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 1 صفحه 245