موضوع: علی امینی
تاریخ سند: 6 آبان 1348
موضوع: علی امینی
متن سند:
گزارش خبربه: ۳۱۲ شماره گزارش: 27314/ﻫ 4
از: 20ﻫ 4 تاریخ گزارش: 6 /8 /48
موضوع: علی امینی
از ساعت ۷ صبح روز چهارشنبه 1 /8 /47 در منزل علی امینی عده‌ای در حدود ۲۰ نفر از جمله محمد منتظر مداح و شاعر وابسته به هیئت دینی فاطمیه و حسینیه ارشاد، خبازباشی، امیر جلالی از شهرداری، کوتوال، على‌اکبر مالک، سید حسین رضوی، اشعری، معمم، نادری از شرکت تلفن، یوسف رنجبر، حاجی غلامعلی، مطیع‌الدین حمله‌دار، حضور داشتند ابتدا امینی اظهار داشت ساعت ۴ بعد از نیمه شب رادیو را گرفتم موج‌های عربی بسیار قرآن خوبی می‌خواند لذت بردم اشعری گفت ریاض (پایتخت عربستان سعودی) که سنی است برنامه قرآن دارد. ولی رادیوی ما ندارد امینی افزود آن وقتی که رادیوی ایران اذان می‌گوید و قرآن می‌خواند و تفسیر می‌کند جنابعالی خواب تشریف دارید. خبازباشی ضمن ارائه جزواتی گفت اینها را مسیحی‌ها در مدارس بین بچه‌ها از جمله در مدرسه آذر پخش کرده‌اند و کار به زد و خورد کشیده است. اشعری پس از خواندن گفت چرا می‌گذارند اینها را در بین جوانان ما پخش کنند. این حرف‌ها بچه‌ها را بی‌دین بار می‌آورد. امینی جزوه‌ها را قرائت کرد و آقای اشعری گفت تبلیغ آزاد است اینها می‌گویند عیسی پسر خدا است شما هم به نام دین اسلام بگوئید عیسی پسر خدا نیست پیامبر خداست اشعری گفت دستگاه نمی‌گذارد تبلیغ دینی بکنیم امینی تعداد اوراق و شعر که روی میز داشت گفت اینها همه جنبه تبلیغ دین اسلام را دارد. به طور آزاد چاپ شده است و پخش گردیده کسی هم مانع پخش آن نیست. ضمن ارائه یادداشتی که مقداری خطوط آن قرمز چاپ شده بود گفت این یادداشت برای اثبات زنده بودن امام زمان چاپ شده و اکنون روی میز بنده است محمد منتظر افزود بله دوهزار از این اوراق را بنده از طرف هیئت نبی (بنی) فاطمه به مشهد و اصفهان بردم از طرف هیئت بنی‌فاطمه پخش کردم سپس اضافه کرد که گاهی جلوگیری می‌کنند. در مشهد بودم عده‌ای حاضر شده بودند مکتبی برای آموختن قرآن دایر کنند اجازه ندادند امینی اظهار داشت در دستورات دینی ما بسیار مطالب هست که می‌تواند نسل جوان ما را هدایت کند ولی نه این طور که آخوندها برای مردم می‌گویند مطالب آموزنده‌ای در مذهب ما هست به وسیله غیر آخوند باید به جوانان آموخت البته ضمن دروس دانشگاهی دیگر این آخوندها حنایشان رنگ ندارد. خود را رسوا کردند.1 البته برنامه آخوند بگیری و کتک خوردن بی‌حساب آخوندها طبقه آخوند را تصفیه کرد بسیار آدم‌های شیادی به نام آخوند بلوا می‌کردند و مانند علف هرزه زیر دست پا رفتند بعد امیر جلالی چند ثانیه‌ای به طور محرمانه با امینی صحبت کرد سپس خبازباشی گفت بی‌دینی در تمام مملکت رواج یافته است پسر دایی من به نام مهندس مسیحا در دانشگاه تبریز در رفت و آمدهایی که با جوانان دانشجوی توده‌ای دارد دیگر خدا را هم قبول ندارد بعد دکتر امینی ضمن اشاره به کتابی که عنوانش (امریکا می‌سوزد) گفت در آن مقاله خنده‌آوری نوشته است می‌گوید بزرگان برنامه‌هایی درست می‌کنند افراد ملت زیر سنگینی این برنامه‌ها پشت خم می‌کنند. به ناچار روزی بار را انداخته به جان هم می‌افتند. و انقلابی می‌کنند. بعد اشاره به سیاست رئیس‌جمهوری کندی کرده نوشته است برنامه‌های کندی برای ملت امریکا قابل اجرا نبود او را نابود کردند. سپس در اطراف ازدواج ژاکلین همسر کندی گفت این زن قدر خود را ندانست بسیار شهرت پیدا کرده بود و شاید روزی ملت آمریکا با دادن شغل مهمی از او تجلیل می‌کرد خلاصه کندی اشتباه بزرگی نمود روزی که بنده می‌خواستم اصلاحات ارضی را شروع کنم خدمت اعلیحضرت عرض کردم اجازه بفرمائید هر ناحیه را مطابق وضع خودش تقسیم اراضی کنیم یعنی دهقان آنچه در سال پیش برای من کاشته بود همان اندازه زمین را داشته باشد دیگر اینکه اول شرکت تعاونی را دایر کنیم بعد تقسیم اراضی نماییم. و آن محل‌ها که قنات دارد تقسیم نکنیم زیرا این دهقان جوان سرمایه ندارد قنوات را خشک خواهد کرد توجه نکردند. اکنون دهقان از دست سپاهی دانش - ژاندارم - مأمورین اصلاحات ارضی - مأمورین تشکیل شرکت تعاونی روزگاری سیاه دارند می‌گویند سپاه دختران به دهات و قرا بروند درس بدهند اول کثافتکاری و حامله شدن سپاهیان دختر است قدری باید روی این برنامه‌ها فکر کرد. مثلاً می‌آیند ۲۹ ساله و یا نودساله املاک را اجاره می‌دهند این املاک مفت از دست می‌روند. و دهقان هم لیاقت نگاهداری و آباد کردن آن را ندارد اگر بنا بود زمین‌ها بدون آب و علف بماند که بود نیازی به این انقلاب نداشت امینی ادامه داد و گفت شخصی آمریکایی آمده بود پیش من گفت شما در گذشته اشتباه زیاد کردید یکی از ملاکین حمایت کردید دیگر اینکه با بی‌حجابی زن‌ها مخالفت داشتید سوم آخوندها را تشویق می‌کردید حالا بگوئید بدانم در آینده چه برنامه‌ای دارید من به آن امریکایی گفتم بنده از کارمندی به نخست‌وزیری رسیدم تمام مراحل را در ایران طی کردم به روحیه ملت ایران آشنا شدم اگر بنا باشد نخست‌وزیر ایران باشم باید ایرانی بداند من چه برنامه‌ای دارم نه امریکایی یارو خیلی ناراحت شد. و رفت.
هادی اشتری مدت ۱۰ دقیقه به طور خصوصی در اطاق مجاور با امینی صحبت نمود و سپس در ساعت 5 /9 عده‌ای این جلسه را ترک کردند.
نظریه رهبر عملیات: تشکیل جلسه فوق مورد تأیید است.