صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 4 خرداد 1343


متن سند:

از : کرمانشاه به اداره سوم 321 شماره : 1447 پیرو تلگراف 1329 /2 /3 /43 مطالبی که وعاظ در این چند روزه در منبر بیان داشته اند بشرح زیر به استحضار می رساند : الف ـ آقای حاج شیخ معلون (معاون الذاکرین) در شب تاسوعا در مسجد ترک ها ضمن وعظ درباره آزادی زنان مطالبی اظهار داشته و خطاب به مردان گفته است نگذارید زن ها به شما مسلط شوند چرا بایستی زن به مجالس برود و سرنوشت شما را در دست گیرد این عمل مخالف دستور قرآن است ب ـ آقای شیخ محمدتقی مروارید در روز عاشورا در مسجد رشید به منبر رفته ضمن صحبتهایش گفته است دولت های مسلمان با هم توافق ندارند وگرنه تمام یهودیها را از بین می بردند سپس اضافه نمود.
من در مرز بودم ایرانی ها مراتع را به عراقی ها میفروختند و میگفتند که چیزی نمیتوانم بگویم چون دردسر برایم ایجاد میکنند.
ج ـ در شب یازدهم محرم آقای حاج شیخ عطاءاللّه اشرفی اصفهانی1 در مسجد بروجردی به منبر رفت و درباره مقام روحانیت و مؤمن صحبت کرد و اظهار داشت جامعه روحانیت را به اجتماع بد معرفی کرده اند و جوانان مخصوصا با چشم حقارت به ما نگاه میکنند (مرتجع، مفتخور) اولاً کار روحانیون تفهیم فرمایشات و دستورات پیغمبران و ائمه اطهار است که از طرف حضرت حق نازل شده است بنابراین اگر علما مرتجع باشند خدا پیغمبر ائمه مرتجع هستند ثانیا به ما مفتخوار می گویید یک طلبه یا روحانی در ماه ششصد الی یک هزار و دویست ریال حقوق دارند این مبلغ را به کسی که اگر در ارتش خدمت کرده باشد به درجه سپهبدی و اگر به خارج از کشور برای ادامه تحصیل رفته باشد در مراجعت دکتر یا مهندس است حال وضع زندگی آنها را با یک طلبه مقایسه و قضاوت کنید که کدام یک مفتخور هستند.
د ـ در روز 3 /3 /43 آقای شیخ عبدالجلیل جلیلی به منبر رفته و ضمن ایراد مطالبی گفته است در اثر نالایق بودن زمامداران ایران فقر و فلاکت سرتاسر ایران را فرا گرفته و بدین جهت از شما مردم میخواهم که پانصد نفر و هر نفر نماینده صد نفر از طبقات مختلف مردم به من مراجعه و ماهیانه از هر نفر ده ریال به صندوقی که نام آن صندوق خیریه اسلامی است و سرپرستی آن را خودم به همراهی دوازده نفر به عهده دارم بپردازند تا بدین وسیله بتوان تا اندازه ای به این نابسامانی سر و صورتی داد زمامداران ایران مملکت را مترقی جلوه میدهند در صورتی که در حال حاضر ایران یکی از بدبخت ترین ممالک دنیا است کدام ایران آباد کدام دهقان آزاد پس از جلیلی آقای شمس احمد از وعاظی که از قم به کرمانشاه آمده رشته سخن را بدست گرفته ضمن تائید گفته های جلیلی از فساد فرهنگ و فساد جوانان داد سخن داده است پس از وی آقای سید ابوطالب شیرازی به منبر رفته و اظهار داشته مرا به علت اینکه به پیشوای اسلامی آقای خمینی دعا کردم بیست و چهار ساعت زندانی کردند و سیلی به صورتم زدند و حرفهایی که لایقشان بود به من زدند خطاب به مردم که نتیجه خدمت مأمورین دولت به مردم این است سپس گفته های آقای جلیلی را تائید کرده و از مردم تقاضا نمود که در این راه کمک و همکاری نمایند.
منوچهری

توضیحات سند:

1ـ آیت الله عطاءاللّه اشرفی اصفهانی فرزند میرزا اسداللّه در سال 1278 ش در سده اصفهان متولد شد.
پس از آموختن دروس ابتدائی در سده (خمینی شهر) در سن 12 سالگی رهسپار حوزه علمیه اصفهان گردید و در مدرسه نوریه دروس ادبیات و سطح را نزد اساتید معروف اصفهان آیت الله سید مهدی درچه ای و فشارکی آموخت و پس از آن وارد حوزه علمیه قم شد و به مدت 23 سال از محضر آیات عظام حائری، خوانساری، صدر، حجت و بروجردی بهره برد وی منظومه حکمت و اسفار را نزد حضرت امام خمینی فرا گرفت، سپس در سال 1335 از سوی آیت الله بروجردی جهت تأسیس و اداره حوزه علمیه کرمانشاه عازم آن شهر شد و به فعالیت پرداخت وی فعالیتهای سیاسی خود را همراه با امام در جریان 15 خرداد سال 1342 که از طرف امام بعنوان نماینده و وکیل ایشان در کرمانشاه منصوب شده بود شروع کرد.
وی در جریان فعالیتهای سیاسی خود در کرمانشاه بر علیه رژیم شاه بارها از سوی ساواک دستگیر و زندانی شد از جمله فعالیت های ایشان برپایی اولین راهپیمایی که همزمان با راه پیمایی عظیم تهران در عید فطر 1357 انجام شد می باشد پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی امام به امامت جمعه کرمانشاه منصوب شد.
وی پس از انقلاب 3 بار مورد سوء قصد منافقین قرار گرفت که سرانجام آیت الله عطاءاللّه اشرفی اصفهانی در 23 مهرماه 1361 توسط منافقین در کرمانشاه به شهادت رسید.
(کیهان ش 11989 سال 1362)

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 6 صفحه 74




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.