تاریخ سند: 9 آذر 1349
موضوع حاج آقا بزرگ موسوی
متن سند:
نامبرده فوق در تاریخ 8 /9 /49 در مسجد گلشن بندر پهلوی در
بالای منبر ضمن آوردن مثالی عنوان نموده است که در مملکت ما عده ای
بی عفت و بی آبرو هستند که آبروی روحانیون بزرگ اسلام را می برند و
ممکن است فردا دو نفر جوان الواط و ژیگلو بیایند.
در مسجد گلشن
بنشینند و بگویند دیشب حاجی موسوی را در فلان مشروب فروشی
دیده ایم و یا بوسیله دیگری آبروی مرا ببرند.
لعنت بر این جامعه ای که ما
داریم جامعه کثیفی است که حرف دو نفر جوان الکلی را گوش می کنند و
باعث آبروریزی
روحانیون می گردند.
ـ
زنجان
توضیحات سند:
* امیر اسدالله علم در
کتاب خاطرات خویش
می نویسد: سفیر امریکا
نیمه شب (دوشنبه
9 /9 /49) منزل مرا ترک
کرد نیم ساعت بعد تلفنی
به من خبر داد که در راه
بازگشت به سفارت مورد
حمله قرار گرفته است
اتومبیلی از راننده او
سبقت گرفته و بعد جلوی
اتومبیل او ترمز شدید
کرده و راه را بسته است دو
مرد از آن اتومبیل بیرون
پریده و ماشین او را به
مسلسل بسته اند و تمام
شیشه هایش را خرد
کرده اند (گفتگوهای من با
شاه (خاطرات علم) /ج1 /
ص 277)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 1 صفحه 182