تاریخ سند: 22 تیر 1350
موضوع : شیخ محمدرضا مهدوی کنی
متن سند:
از : 20 ه 3
به : 312 شماره : 9717 /20 ه 12
نامبرده بالا در تاریخ 16 /4 /50 پس از پایان جلسه هفتگی شرکت تعاونی
نجات به طور خصوصی اظهار نمود کار این مملکت چقدر افتضاح است که برای
برگزاری جشن 2500 ساله1 متخصصین آرایش از پاریس آورده اند وی افزود
مردم در سیستان با گرسنگی
دست به گریبانند ولی اینها
جشن می گیرند.
نظریه شنبه : شنبه نظری
ندارد
نظریه یکشنبه : اقدام مستقیم
در مورد مفاد گزارش خبر
فوق باعث شناسایی منبع
خواهد شد.
آسای
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه
تأیید می گردد.
سپاهی
نظریه چهارشنبه : نظریه
سه شنبه مورد تأیید می باشد ...
توضیحات سند:
1ـ جشنهای 2500 ساله
شاهنشاهی : در حالی که اکثریت
ملت ایران در فقر و محرومیت به
سر می بردند، و در زمانی که هر
صدای حق طلبی در گلو خفه
می شد و زندانها و سیاهچالهای
ایران، انباشته از روحانیون
خداجو و دیگر مبارزان راه حق
و حقیقت بود، شاه و دستگاهش
در تدارک عظیم ترین و
پرخرج ترین مراسم، یعنی
«جشنهای دوهزار و پانصدساله
شاهنشاهی» بودند.
تبلیغات
رژیم، به مناسبت برگزاری این
جشنها، به حدی گسترده و
پرهزینه بود که با واکنش بیشتر
محافل سیاسی ـ اجتماعی جهان
و روزنامه های معتبر و بزرگ
روبرو شد و همه آنها به
گونه های متفاوت، زبان به
اعتراض گشودند.
ولخرجیها به
قدری بود که محاسبه دقیق آن به
هیچ وجه امکان نداشت.
برای
مثال در صفحه اول روزنامه ای
این خبر، جلب توجه می کرد :
«سران کشورهایی که میهمان
جشن شاهنشاهی خواهند بود
قالیچه ای را دریافت خواهند
داشت که تصویر خودشان برآن
نقش بسته است.
» رژیم برای
جلوگیری از اعتراضات جمعی
دانشجویان، دانشگاههای
کشور را از 19 تا 26 مهر تعطیل
اعلام کرد و این گونه توجیه کرد
که این تعطیلی، به منظور امکان
شرکت دانشجویان در مراسم
بزرگداشت جشنهای شاهنشاهی
در نظر گرفته شده است.
روز موعود فرا می رسد و شاه
در حضور دهها هزار نفر که در
پاسارگاد و در کنار قبر کورش
جمع شده اند، در سخنرانی اش
می گوید : «کورش! ...
شاه
بزرگ! ...
آسوده بخواب که
ما بیداریم و همواره بیدار
خواهیم بود!» و بدین ترتیب
یکی از پرهزینه ترین جشنهای
تاریخ در 20 مهر 1350 برگزار
می شود.
در حالی که شاه و
دارودسته اش با پول ملت فقیر و
محروم ایران، به عیش و نوش
مشغول بودند و در کنار سران و
دیکتاتوری های دیگر کشورها
غرق مستی و بی خبری اند، امام
خمینی (ره) در خانه مسکونی
محقرش، در جوار بارگاه
ملکوتی حضرت علی (ع) در
نجف اشرف، خون دل می خورد.
منبع:
کتاب
آیتالله محمدرضا مهدوی کنی به روایت اسناد ساواک صفحه 187