تاریخ سند: 17 خرداد 1341
گفتگو در جلسه متشکله در یکی از حوزه های جبهه ملی ناصرخسرو در تهران
متن سند:
[شماره:] 3574/ س ت
بعدازظهر سه شنبه 15 /3 /41 در یکی از حوزه های جبهه ملی ناصرخسرو
پیرامون تظاهرات دانشجویان دانشگاه گفتگو و ضمن بحث گفته شده است که
تحقیقات هیئت سه نفری درباره واقعه اول بهمن دانشگاه به پایان رسیده ده نفر را
به نام عامل و محرک تعیین کرده اند که در میان این ده نفر اسامی فرود، رشیدیان،
دکتر سنجابی، دکتر شاپور بختیار، دکتر خنجی1 اسم برده شده است.
و گفته شده
که طبق ماده 270 قانون برای دکتر سنجابی تقاضای اعدام خواهند کرد لذا برای
جلوگیری از اعدام نامبرده کمیته دانشگاه جبهه ملی از هم اکنون مشغول فعالیت
است.
ضمنا به علت بازداشت دکتر سنجابی و شاپور بختیار انتخابات کمیته اجرائیه
جبهه ملی به تأخیر افتاده است زیرا قرار بوده پنج نفر را به نام هیئت اجراییه جبهه
ملی انتخاب نمایند.
این شماره مربوط به سیف اللّه رشیدیان است.
توضیحات سند:
1ـ محمدعلی خنجی در سال
1304 ه ش در بحرین متولد
شد.
پدرش مرحوم محمدامین،
به تجارت اشتغال داشت.
تحصیلات ابتدائی را در دبستان
«اتحاد ملی» ایرانیان بحرین به
پایان رساند.
در سال 1318 به
خاطر ادامه تحصیل به همراه
خانواده اش، به تهران مهاجرت
کرد، محمدعلی، در تهران دوره
دبیرستان را در دبیرستان علمیه
به پایان رساند.
تحصیلات عالی
را در دانشکده حقوق تهران در
رشته قضائی تمام کرد و برای
ادامه تحصیل به پاریس رفت و
در رشته اقتصاد، دکترای دولتی
گرفت.
وی فعالیت های سیاسی
را از همان دوران دبیرستان
شروع کرد، از سال 1322 تا
1326 در حزب توده ایران فعال
بود.
در سال 1326 به اتفاق
«انشعابیون» از حزب توده جدا
شد و از 1328 پس از بازگشت
از فرانسه که مقارن با
فعالیت های جبهه ملی به رهبری
دکتر مصدق بود، وی نیز به این
نهضت پیوست.
خنجی سرانجام
حاضر به همکاری با ملکی در
«حزب زحمتکشان ملت ایران»
شد.
فعالیت دکتر خنجی در حزب
زحمتکشان، از جمله نوشتن
سرمقاله های روزنامه شاهد و
اداره بحث در جلسه فعالین و
گویندگی تعدادی از حوزه های
دانشجوئی بود.
پس از انشعاب
خلیل ملکی و دوستانش از حزب
زحمتکشان و تشکیل «نیروی
سوم»، دکتر خنجی نیز به این
حزب جدید پیوست.
خنجی در
کنگره حزب در خرداد 1332 به
عضویت هیأت اجرائیه حزب
برگزیده شد.
پس از مسأله
رفراندوم در مورد انحلال
مجلس دوره هفدهم و دیگر
مسایل مملکتی و دیدار خلیل
ملکی با دکترمصدق و مخالفت
کردن با رفراندوم در حضور
مصدق، دو نظر در هیأت رهبری
نیروی سوم بود.
یکی نظر دکتر
خنجی در حمایت کامل از
نظریه ها و اقدامات دکتر مصدق
و دیگری نظر خلیل ملکی که
بطور کلی با تجزیه و تحلیل های
دکتر خنجی به شدت مخالف بود،
در واقع حزب نیروی سوم از
همان زمان فلج شد.
حوادث بعد
از 28 مرداد و نتایج حاصله از
آن، برای حزب نیروی سوم
منجر به از هم پاشیدگی حزب شد
و در نتیجه اعضا، به دو گروه
تقسیم شدند: گروه خلیل ملکی و
طرفدارانش و گروه دکتر خنجی.
پس از جدا شدن از نیروی سوم
به نهضت مقاومت ملی پیوست.
دکتر خنجی بعد از کودتا مدتها
در اختفا به سر برد و بارها به
زندان افتاد.
دکتر خنجی پس از
قطع فعالیت های سیاسی از سال
43 به بعد به کارهای علمی و
تحقیقاتی روی آورد.
کتاب
معروف او «بیانیه جبهه
بین المللی» که در شرایط
سانسور و خفقان رژیم پهلوی
بدان اجازه طبع و نشر داده نشد،
بعد از مرگش در سال 1358
چاپ شد.
محتوای این کتاب که
شعار روی جلد آن: «هر که بر
ضد ما نیست، با ماست» نوشته
شده است، در حقیقت تز سیاسی
و چکیده برداشتها و مطالعات
دکتر محمدعلی خنجی برای حل
مسایل جهانی است.
کتاب دیگر
دکتر خنجی «طراحی برای
بررسی تاریخ اجتماعی ایران»
است که فقط مقدمه آن در یک
جلد چاپ شد.
سرانجام دکتر
محمدعلی خنجی در بهمن ماه
1350 درگذشت.
منبع:
کتاب
رشیدیانها به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 303