تاریخ سند: 24 مرداد 1354
موضوع : تردد افراد به منزل احمد نفری
متن سند:
به : بامداد 334
از : قزل آلا شماره : 4379
در تمام مدتی که احمد نفری در بیمارستان بستری بود به جز دکتر محمد
صادقی1 و احمد صادقی2 که پدر و برادر همراه می باشند و به منزل وی تردد
داشتند افراد دیگری اعم از روحانی و غیر روحانی که اغلب دارای کلید منزل
نفری بودند به منزل وی مراجعه و حتی برخی از این افراد شب ها هم در این خانه
استراحت می کردند.
این افراد اغلب مقیم لبنان نبوده و ناشناس می باشند جز یک
نفر که لبنانی است بقیه به احتمال زیاد ایرانی بوده اند.
نظریه : با توجه به دسترسی شنبه احتمال صحت خبر وجود دارد و مراتب از
طریق معرفی شده 6197 ـ 7 /12 /53 نیز تأیید گردیده و این افراد عبارتند از
محمد [محمود ]دعائی ـ سمیعی با اسم مستعار محسنی ـ احمد محمدی یا محمد
احمدی ـ سید هادی موسوی رشتی و یکی دو نفر افراد ناشناس دیگر که احتمالاً
از عراق آمده اند و از روحانیون یا طلاب علوم دینی می باشند.
خلیفه
دایره عملیات 3 /6
توضیحات سند:
1ـ شیخ محمد صادقی فرزند
شیخ رضا لسان الواعظین در
سال 1307 ش در محله
گلوبندک تهران بدنیا آمد.
تا
سیکل دوم دبیرستان تحصیل کرد
و سپس به علوم حوزوی مشغول
شد و مدت 12 سال در قم ـ
مدارس فیضیه و حجتیه ـ به
تحصیل ادامه داد و در سال
1330 به تهران بازگشت.
از
دانشکده معقول و منقول
لیسانس گرفت و در وزارت
فرهنگ، به شغل دبیری پرداخت
و همزمان به تحصیل در دوره
دکترای دانشکده فوق الذکر نیز
به تحصیل پرداخت.
او که به واسطه شهرت پدر، به
لسان المحققین تهرانی و
لسان الواعظین نیز شهره شده
بود، در سال های 1330 به بعد،
به عنوان کسی که با فدائیان
اسلام در تهران و قم همکاری
داشته، معرفی شد.
شیخ محمد صادقی که به علت
اصالت خانوادگی، شیخ محمد
صادقی اصفهانی و به علت محل
تولد و فعالیت، شیخ محمد
صادقی تهرانی، خوانده می شد،
در سال 1336 یکی از
سخنرانان منزل آیت اله کاشانی
(ره) بود و از علاقه او به جبهه
ملی و دکتر محمد مصدق نیز،
سخن گفته شد و رفتارش مورد
حساسیت ساواک تازه تأسیس
قرار داشت.
در سال 1338 که به ساواک
احضار گردید، پدرش را از
مؤثرترین بنیانگذاران
مشروطیت و جزو 14 نفر
واعظی که از طرف رضاخان به
آنها اجازه وعظ داده شده بود،
معرفی کرد.
با شروع مبارزات حضرت امام
خمینی (ره)، او هم به صف
هواداران ایشان پیوست و در سال 1341 تحت تعقیب قرار گرفت.
او که در این سال، استادیار
دانشکده الهیات بود و از مکتب
تشیع ـ به رهبری فرهنگ نخعی ـ
به علت شعار «جدایی دین از
سیاست» کناره گیری کرده بود، در
سال 1342 برای انجام مناسک
حج، به عربستان رفت که در آنجا
به علت پخش اعلامیه دستگیر و
چند روزی در بازداشت بود تا
اینکه با پیگیری های علماء، از
جمله آیت اله حکیم (ره) آزاد شد
و به عراق رفت.
دوران حضور او در عراق،
مصادف با یکسری فعالیت هایی
بود که از او چهره ای فعال و
پرتلاش بروز داد و نیروهای
ساواک را برآن داشت تا با
هماهنگی با نیروهای عراقی،
نسبت به جلوگیری از فعالیت ها و
اخراج او از عراق اقدام نمایند که
بی نتیجه ماند.
در سال 1348 با تغییر و
تحولاتی که در حکومت عراق به
وقوع پیوست، شیخ محمد
صادقی به همراه خانواده به
سوریه رفت و تضییقات حکومت
عراق را، عامل این مسافرت
عنوان کرد.
او که از طریق سوریه راهی لبنان
شده بود، به علت تفکرات خاصی
که داشت، مطمح نظر مأمورین
رژیم پهلوی در لبنان قرار گرفت
و همین امر، موجب نوشتن
نامه ای توسط او و ارسال کتاب
«المقارنات» که از تألیفات
خودش بود به محمدرضا پهلوی
شد.
رفت وآمدهای او به دفتر
نمایندگی ایران در لبنان و
گزارش هایی از تغییر روش
محسوس او، باعث سفر چند
روزه وی در دی ماه 1348 به
ایران گردید.
او که مجددا به عراق بازگشته
بود، پس از پیگیری مسئله
تحصیل فرزندانش، در خرداد ماه
1349 به لبنان عزیمت کرد و در
آنجا سکنی گرفت و فعالیت های
خود را پیگیری کرد.
مخالفت های او با دولت عراق،
باعث شد تا در سال 1350 در
یکی از روزنامه های عراقی،
متهم به جاسوسی به نفع ایران
گردد.
دکتر محمد صادقی در سال
1355 به عربستان رفت و مدت
دو سال نیز در آن کشور به
تدریس مشغول شد.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
با پیروزی انقلاب اسلامی،
مشارالیه نیز به ایران بازگشت و
در شهر مقدس قم سکنی گرفت و
به فعالیت های علمی مشغول شد.
2ـ احمد صادقی اصفهانی فرزند
دکتر محمد صادقی، در سال
1330 ش در قم بدنیا آمد.
در
سن 11 سالگی به همراه خانواده
به نجف اشرف رفت و تا سیکل
اول متوسطه درس خواند.
با مشکلاتی که در عراق برای
پدرش پدید آمد، به همراه
خانواده به لبنان مهاجرت کرد و
در بیروت به شغل صحافی روی
آورد که براین فعالیت پس از
چندی، چاپ و تولید کتاب نیز
افزون گشت.
در سال 1351 با شراکت محمد
اسلامی قرائتی، کتابفروشی و
صحافی الغدیر را سروسامان داد
که این فعالیت به علت جدایی
اسلامی از دارالغدیر، به
«دارالتراث اسلامی» تغییر نام
داد.
مشارالیه که به علت فعالیت های
پدرش، با مبارزینی که در آن
خطه بودند، رفت و آمد داشت و
در محل فعالیت خویش به چاپ
برخی از اعلامیه ها و کتب نیز
اقدام می کرد، در سال 1353 که
با مشکل مالی روبرو شد، برای
حل مشکل خود به دفتر نمایندگی
ایران در بیروت مراجعه کرد که
پس از مکاتبات متعدد، موفق به
دریافت کمک از آنها گردید.
احمد صادقی در تیر ماه سال
1355 به همراه خانواده به ایران
آمد که به علت فعالیت های خود
در بیروت، چند بار به ساواک
احضار و مورد مصاحبه قرار
گرفت.
در اردیبهشت سال 1356 به
علت برخی گزارشات که از
فعالیت های او در زمان حضور
در بیروت به ساواک رسیده بود،
دستگیر و پس از حدود دو ماه
بازجویی و شکنجه در 29 تیر ماه
همان سال آزاد شد.
او که در بازجویی ها، روحیه ای
مذبذب از خود بروز داده بود،
پس از پیروزی انقلاب اسلامی،
تا سال 1361 به همکاری با
تدارکات سپاه پاسداران، مشغول
شد و پس از آن شرکتی به نام
ایران ـ عرب تأسیس کرد که به
واسطه مسایل مالی آن، مدتی
توسط دادستانی انقلاب دستگیر
گردید.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام محمد منتظری به روایت اسناد ساواک صفحه 232