تاریخ سند: 10 آبان 1357
موضوع: اجتماع معلمین و محصلین در آموزش و پرورش شهرکرد
متن سند:
[برگ خبر]
به: ۳۲۴ شماره: ۱۰۰۱۱۱/۱۹ه
از: ۱۹ه تاریخ: ۱۰/۸/۳۷
موضوع: اجتماع معلمین و محصلین در آموزش و پرورش شهرکرد13570810
پیرو: ۱۰۰۱۱۱/۱۹ه - ۱/۸/۵۷
ساعت ۱۰:۰۰ روز ۹/۸/۵۷ حدود ۳۰۰ نفر از معلمین و دانشآموزان در آموزش و پرورش شهرکرد اجتماع و با نشستن در محوطه خواهان آزادی افرادی بودند که به قول خودشان شب گذشته دستگیر و یا مورد کتک کاری قرار گرفته بودند و همچنین خواهان آمدن دادستان به آموزش و پرورش شدند تا خواستههای خود را با ایشان در میان بگذارند که روی این خواسته آقای حسینی دادستان شهرکرد به آموزش و پرورش آمده و آقای عیدی محمدی فرزند نجفعلی با اعتراض اقدام سروان شهروزی رییس کلانتری را محکوم و اظهار داشت مزاحم مردم میشود وی در مورد آمدن نظامیان به شهرکرد سخت انتقاد نمود. سپس آقای رحمن استکی گفت که عصر روز ۸/۸/۵۷ یک کامیون ارتشی حامل سربازان به مدرسه امیرکبیر رفتند محصلین را در حین بازی مورد کتک کاری قرار دادهاند و چرا خبرهای شهرکرد در رادیو تلویزیون پخش نمیکنند که بعد از او لطفالله قاسمی اظهار نمود اگر حکومت نظامی1 در شهرکرد هست چرا اعلام نمیکند اگر نیست چرا نظامیان به لانههای خود بر نمیگردند. در ادامه سخنان قاسمی، صدیقی گفت در آتش سوزی که در سینما و فروشگاهی بوجود آمده عدهای دیدهاند که یک نفر افسر شهربانی در این صحنهها دست داشته چرا آتش سوزی و غارت را به گردن معلمان میگذارند. درست همان موقع که میخواستند سینما را آتش بزنند برق را خاموش کردند در این هنگام روحالله قاسمی عنوان نمود در قانون اساسی محاکمه افراد سیاسی و غیرسیاسی به دادگستری محول شده چرا اشخاص را بدون جهت به دادگاههای نظامی میدهند و به خاطر یک موضوع پوچ ده الى ۲۰ سال زندانی میشود به دنبال سخنان قاسمی محمد فاضلیان معاون مدرسه راهنمایی رفیعیان سخن را به دست گرفته گفت دیروز بیجهت نظامیان او را کتک زده و به شهربانی بردند و در آنجا به وی و همکارانش اهانت نمودهاند وی پس از اینکه آقای دادستان قول داد به خواستههای آنان ترتیب اثر خواهد داد. معلمین و دانشآموزان از آموزش و پرورش خارج و پس از چند دقیقه با اقدامات دادستان و مدیر کل آموزش و پرورش و معاون ایشان همگی متفرق شدند.
نظریه شنبه: نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: ۱- اظهارات شنبه مورد تأیید است ولی اکثر اظهارات معلمین بیاساس میباشد ضمناً نامبردگان همان افرادی هستند که در تظاهرات روزهای اخیر رهبری را به عهده داشته و وضعیت آنان مستمر به استحضار رسیده است لکن عدهای در شب ۸/۸/۵۷ مظنوناً وسیله شهربانی دستگیر و سپس آزاد و فقط یک نفر به نام شعبان علی ولیزاده از طریق شهربانی تحت تعقیب قرار گرفته و پرونده به دادسرای شهرکرد ارسال شده است.
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
۱- نخستین شهری که در آن حکومت نظامی اعلام شد اصفهان بود. در روزهای پنجشنبه و جمعه ۱۹ و ۲۰ مردادماه ۱۳۵۷ راهپیمایی و تظاهرات وسیعی در اصفهان برپا شد که بر اثر مداخلهی مأموران عده کثیری از تظاهرکنندگان کشته و زخمی شدند و عدهای نیز دستگیر گردیدند. به دنبال آن از روز ۲۰ مرداد ۱۳۸۷ حکومت نظامی اعلام شد. طبق نخستین اعلامیهی فرمانداری نظامی اصفهان و حومه (سرلشگر رضا ناجی) عبور و مرور از ۸ شب تا۶ بامداد ممنوع شد و تشکیل هرگونه اجتماعی به هر عنوان بیش از سه نفر مطلقا ممنوع اعلام گردید. پس از آن در روز شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۷ در نجف آباد نیز حکومت نظامی اعلام شد. به دنبال گسترش نهضت و برپایی تظاهرات، طبق اعلامیهی دولت در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ علاوه بر اصفهان، در تهران، قم، تبریز، مشهد، شیراز، کازرون، آبادان، اهواز، کرج، قزوین و جهرم نیز حکومت نظامی شد. فرمانداری نظامی تهران از ساعت ۲ بعدازظهر روز شنبه بیستم بهمن ۱۳۵۷ تا صبح روز یکشنبه بیست و یکم بهمن ۴ اعلامیه به شمارههای ۴۰ و ۴۱ و ۴۲ و ۴۳ صادر کرد. اما ناگهان در شهر گفته شد که امام خمینی (ره) فرمانداری نظامی را غیرقانونی خوانده است و مردم نباید از این مقررات اطاعت کنند.
با دریافت این خبر مردم شروع به جمع کردن شن و کیسه کردند و در خیابانها راهبندان ایجاد و سنگربندی کردند و عملاً حکومت نظامی را شکستند. بعضی از آنها به سلاح سرد مجهز بودند و گروهی از جوانها با سلاح گرم از آنها حمایت میکردند. این گروه بسیاری از خیابانها را در ساعات منع عبور و مرور صحنهی تظاهرات ساختند. (کوثر، ج ۱، ص ۴۲۲)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک/ استان چهارمحال و بختیاری صفحه 383